مهمان گرامی، خوش‌آمدید!
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت نام کنید.

نام کاربری/ایمیل:
  

گذرواژه‌
  





جستجوی انجمن‌ها

(جستجوی پیشرفته)

آمار انجمن
» اعضا: 296
» آخرین عضو: aaianshulzeo1516
» موضوعات انجمن: 71
» ارسال‌های انجمن: 1,217

آمار کامل

کاربران آنلاین
در حال حاضر 5 کاربر آنلاین وجود دارد.
» 0 عضو | 5 مهمان

آخرین موضوع‌ها
پیشگیری از اعتیاد در ایرا...
انجمن: پیشگیری از اعتیاد
آخرین ارسال توسط: Robertdup
2024/04/22، 09:33 AM
» پاسخ: 14
» بازدید: 4,971
اعتیاد و کرونا ویروس
انجمن: کاهش آسیب و درمان اعتیاد
آخرین ارسال توسط: Robertdup
2024/04/06، 07:58 PM
» پاسخ: 10
» بازدید: 11,917
طالبان و مواد مخدر
انجمن: جرایم سازمان یافته و تروریسم مخدری
آخرین ارسال توسط: wtfu
2024/04/01، 09:05 AM
» پاسخ: 19
» بازدید: 7,820
نقش ایران در مبارزه با تر...
انجمن: مبارزه با مواد مخدر
آخرین ارسال توسط: wtfu
2024/04/01، 09:03 AM
» پاسخ: 20
» بازدید: 3,088
مواد مخدر و هلال طلایی
انجمن: کشت ، تولید و ترانزیت مواد
آخرین ارسال توسط: wtfu
2024/04/01، 09:02 AM
» پاسخ: 14
» بازدید: 2,316
سیاست پیشگیری اثربخش و شو...
انجمن: پیشگیری از اعتیاد
آخرین ارسال توسط: wtfu
2024/04/01، 09:01 AM
» پاسخ: 14
» بازدید: 3,583
بحران امنیتی در افغانستان...
انجمن: کشت ، تولید و ترانزیت مواد
آخرین ارسال توسط: wtfu
2024/04/01، 08:59 AM
» پاسخ: 14
» بازدید: 1,933
بازگشت طالبان و سیاست مخد...
انجمن: سیاست مخدری
آخرین ارسال توسط: wtfu
2024/04/01، 08:58 AM
» پاسخ: 18
» بازدید: 2,379
بحران اوپیوئید در جهان
انجمن: پیشگیری
آخرین ارسال توسط: wtfu
2024/04/01، 08:56 AM
» پاسخ: 13
» بازدید: 1,994
استراتژی مبارزه با مواد د...
انجمن: سیاست مخدری
آخرین ارسال توسط: wtfu
2024/04/01، 08:55 AM
» پاسخ: 14
» بازدید: 2,154

 
  زنان و اعتیاد
ارسال کننده: سهرابی - 2020/10/18، 08:59 AM - انجمن: اجتماعی - پاسخ (19)

در گذشته اعتیاد به مواد مخدر به عنوان مسئله‌ای اجتماعی عموماً مردان را تحت تاثیر قرار می‌داد. اما امروزه با رشد مناسبات جامعه مدرن در ایران نظیر افزایش تحصیلات، رشد شهرنشینی، پدیده مهاجرت و تغییر جایگاه و موقعیت اجتماعی و اقتصادی زنان، اعتیاد از امری مردانه به حوزه زنان نیز گسترش یافته است. از سوی دیگر پدیده اعتیاد از این جهت که مبانی اخلاقی، روحی و روانی، اجتماعی و حتی اقتصادی یک جامعه را سست می کند، پیامدهای رفتاری، اجتماعی و فرهنگی آن مانند، اختلال در شخصیت، آسیب به نقش‌های خانوادگی و اجتماعی، تکدی‌گری، تن فروشی و کودک فروشی و.. به خصوص میان زنان که نقش مهمی در خانواده و جامعه به عهده دارند را بسیار مهم کرده است. نکته مهم این است که بحران اعتیاد در کشور امروزه به عنوان امری اجتماعی از حوزه قدرت و سیاست رسمی خارج شده و تمامی حوزه‌ها و زندگی افراد جامعه را تحت تاثیر قرار داده است و غلبه نگاه مشارکتی و فعال تمامی شهروندان در کنترل آن امری اجتناب‌ناپذیر است.
در حالی که مصرف و قاچاق مواد میان مردان بسیار بیشتر از زنان است اما در عین حال زنان در کنار مردان نقش‌های کلیشه‌ایی و تعریف شده‌ای را در این حوزه برای خود ایجاد کرده‌اند. به گونه‌ای که حتی با اندکی جستجو می‌توان مناسبات قدرت جنسیتی را در حوزه قوانین و سیاست‌های مبارزه با مواد مخدر دید. بر اساس گزارش دفتر مبارزه با جرم و مواد سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۵، از هر سه نفری که در جهان مواد مصرف کرده، یک نفر آنها زن بوده است. در حالی‌که از هر ۵ نفر که به مراکز درمانی برای ترک مواد مخدر مراجعه می کنند، تنها یک نفر آنان را زنان تشکیل می‌دهند. این گزارش نشان می دهد که در حالی که زنان فعالانه در چرخه مصرف و قاچاق مواد مخدر حضور دارند، اما از  امکانات اجتماعی و قوانین و سیاست های مناسب برای درمان برخوردار نمی‌باشند. از این رو ضرورت بازنگری در قانون مبارزه با مواد مخدر به صورتی که زنان و نیازمندی‌های آنان لحاظ شود، ضرورتی انکارناپذیر است.
استفان بروان در زمینه اعتیاد زنان، به بررسی سازوکار کسب قدرت از سوی زنان و نقش آن بر اعتیاد پرداخته  است. بروان معتقد است « زنان در کشمکش برای به دست آوردن قدرت در برابر مردان هستند و برای اینکه ثابت کنند که آنها برنده‌های قدرتمندی همانند مردان و حتی در بعضی مواقع قدرتمند‌تر از آنها هستند، ممکن است مواد مصرف کنند و بخواهند اراده و کنترل خود را در حو.زه‌ای که مردان بر آن کنترل ندارند به اثبات برسانند.» اما این کسب قدرت از نظر او، در ذات خود یک تناقض را خلق می‌کند؛ بدین معنا که زنان در فرایند مبارزه برای کسب قدرت در مقابل مردان  و گرفتاری در دام مواد، دچار نوعی تضاد خواهند شد: از یک سو حاضر به پذیرش شکست در مقابل مواد و احساس ضعف نشان دادن نیستند و از سوی دیگر برای رهایی از این درد، چاره‌ای جز پذیرش این شکست ندارند و این امر منجر به ادامه برچسب بی‌قدرتی بر زنان خواهد شد.
گفتنی است، روند افزایشی اعتیاد با چنین شیب تندی، توجه ویژه به مسئله اعتیاد زنانه را ضروری ساخته و لازم است ویژگی‌های متفاوت جنسیتی مؤثر در ابتلا به وابستگی به مواد مخدر مشخص شده و مداخلات پیشگیرانه، متناسب با جنسیت زنانه بر اساس ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی طراحی و اجرا شود. مطالعات یکی دهه اخیر نشان می‌دهد نسبت زنان معتاد در مجموع افزایش یافته است و با وجود روند رو به افزایش تعداد معتادان در کشور، سرعت رشد اعتیاد زنان نگران کننده است. البته بیشتر صاحبنظران معتقدند آمارهای منتشر شده درباره اعتیاد زنان نمی‌تواند واقعی باشد، چرا که بسیاری از زنان به خاطر ترس از ابرو و انگ اجتماعی تا حد ممکن اعتیادشان را پنهان می‌کنند.
زنان مصرف کننده مواد از نظر زمینه‌های ایجاد کننده اعتیاد، دلایل مصرف مواد و نیازهای روانی- اجتماعی خود با مردان معتاد تفاوت دارند. به ویژه از آنجا که نگاه جامعه به زنان معتاد در مقایسه با مردان معتاد، متفاوت است، احتمال بیشتری وجود دارد که زنان وابسته به سوء مصرف مواد بیشتر از مردان دارای اختلالات مصرف مواد در معرض برچسب‌های اجتماعی قرار گیرند. این امر به‌ویژه زمانی اهمیت دوچندان می‌یابد که بدانیم به‌لحاظ فیزیولوژیک که مرتبط با جنس است، زنان مقاومت کمتری نسبت به مردان در برابر آسیب‌های ناشی از مصرف مواد مخدر دارند و همچنین مدت زمان اعتیاد و وابستگی کامل آنان از اولین مصرف بسیار کوتاه‌تر از مردان است. در عین حال به‌دلیل ویژگی‌های جنسیتی مثل مشکلات جسمی و عدم حمایت همسر و خانواده آنها، درمان بسیار دشوارتر است.
بررسی آمارهای مهم جهانی و حتی داخلی نشان از افزایش اعتیاد در زنان دارد؛ به گونه‌ای که سرعت افزایش اعتیاد در زنان نسبت به مردان به طور معنادار در حال افزایش است. در حالی که تا سال 1371 تنها 5.8 درصد از مصرف کنندگان مواد را زنان تشکیل می‌دادند، پس از آن به ویژه  بعد از دهه 80 با تغییر در الگوی مصرف مواد و ظهور مواد جدید و روان‌گردان‌ها این رقم اکنون به 10 درصد در زنان مصرف کننده مواد رسیده است.
هر چند در مورد شدت اعتیاد در زنان نسبت به مردان تفاوت‌هایی وجود دارد و همین موضوع اعتیاد در زنان را به مراتب نگران کننده‌تر از مردان کرده است؛ در واقع، از یک سو میزان مصرف مواد تزریقی در زنان کمتر از مردان است، از سوی دیگر رفتارهای پرخطر در زنان برابر یا حتی بیشتر از مردان می‌باشد.؛ به عنوان مثال بر اساس مطالعات انجام شده مصرف سرنگ مشترک در زنان بیشتر از مردان است و بیش از نیمی از زنان مصرف کننده تزریقی مواد رفتارهای پرخطر جنسی نیز داشته‌اند.
همچنین مصرف مواد در زنان نسبت به مردان علاوه بر عوارضی مانند بیماری و مرگ به دلیل احتمال حاملگی و در معرض خطر بودن جنین آنها اهمیت ویژه‌ای دارد. بنابراین در برنامه‌ریزی درمان و پیشگیری از اعتیاد، زنان گروه مهمی محسوب می‌شوند، هر چند در بسیاری از کشورهای دنیا و حتی در ایران برنامه‌های حوزه اعتیاد متناسب با نیازهای زنان یا وجود ندارد و یا بسیار کم است. در نتیجه توجه ناکافی به نیازها و عوامل مرتبط با جنسیت به افزایش آسیب‌پذیری زنان مصرف کننده مواد منجر شده است.
انگ اجتماعی و طرد از خانواده مهمترین مشکل اجتماعی و خانوادگی زنان معتاد است. بر اساس تحقیقات افرادی که سابقه چندین بار ترک و عود را داشته‌اند، دلیل اصلی بازگشت به مصرف و حتی تغییر الگوی مصرف مثلاً از استنشاقی به تزریقی را طرد شدن از خانواده عنوان کرده‌اند. به نظر می‌رسد نقش خانواده زنان معتاد و عدم طرد آنان و کمک به درمان و بازتوانبخشی می‌تواند نقشی بسیار مهم و ضروری باشد. در واقع زنان مصرف کننده به ویژه آنها که دچار طرد از خانواده شده‌اند، نه تنها امیدی به بهبودی خود ندارند بلکه به دلیل ناامیدی تنها به تامین مواد خود فکر می‌کنند و در نتیجه ممکن است به انواع بیماری‌ها مانند ایدز و هپاتیت مبتلا شوند.
درمان یکی از پرچالش‌ترین حوزه‌های مغفول میان زنان مصرف کننده مواد در دنیا و ایران است. دسترسی بیشتر مردان به مراکز درمانی، اساس مردانه بود سیاستگذاری‌ها، عدم توجه کافی به موضوع جنسیت در برنامه‌ریزی، عدم پذیرش اجتماعی زنان مصرف کننده مواد و زدن انگ اجتماعی از مهمترین موضوعاتی است که حوزه درمان اعتیاد زنان را با مشکلات بسیاری مواجه کرده است. وسوسه مصرف مواد از مهمترین چالش‌هایی است که درمان اعتیاد زنان را به دلیل کمبود خدمات روان‌پزشکی و پزشکی به حاشیه رانده است. زنان برای حمایت روانی و بهبودی از اعتیاد نیاز به پزشک، روان‌پزشک، مشاور و مددکار اجتماعی دارند که در بسیاری از مراکز ترک دسترسی به این امکانات محدود است.
به طور کلی امکانات درمانی برای زنان نسبت به مردان بسیار کمتر است؛ از 1200 مرکز درمان اعتیاد در ایران، تنها 68 مرکز ویژه زنان وجود دارد؛ همچنین 3 مرکز از 33 مرکز اجتماع درمان‌مدار، 30 شلتر از 108 شلتر و 16 مرکز (DIC) از 140 مرکز  و سه مرکز توانمندسازی و یک مرکز جامع درمان اعتیاد ویژه بانوان به زنان اختصاص دارد. تنها مقایسه این خدمات درمانی در زنان و مردان نشان از شکاف بالای جنسیتی حوزه درمان اعتیاد در کشور دارد. در مراکز درمانی کمبود نیروی انسانی، نبود مراکز نگه‌داری کودکان مانند مهدکودک برای زنان مادر در حال ترک و زنان باردار، کمبود نیروی انسانی باتجربه و متخصص در حوزه اعتیاد و نیروی خدماتی، نبود منابع مالی کافی و کمبود امکانات مانند نیروی‌های متخصص و امکانات سخت‌افزاری از مشکلات جدی مراکز درمانی اعتیاد برای زنان به شمار می‌روند.
در آسیب‌شناسی دلایل اعتیاد در میان زنان و مردان با تفاوت‌های مهمی روبرو می‌شویم که شناخت این تفاوت‌ها به ویژه در سیاستگذاری بسیار مهم است: زنان معتاد مشکلات بیشتری را در خانواده خود تجربه می‌کنند، آنها الگوی پدر و مادری کافی ندارند و یا درگیری جدی به پدر و یا مادر معتاد داشته‌اند و مسایل اجتماعی نقش بسیار مهمی در شروع و افزایش اعتیاد آنها دارد؛ چرا که بیشتر زنان معتاد با یک مرد تجربه اعتیاد را شروع کرده‌اند و مصرف مواد در آنها با استرس و اضطراب ارتباط بسیار وثیقی دارد.  بررسی‌ها نشان می‌دهند، زنان بیشتر از مردان قربانی خشونت و سوء استفاده جنسی قرار می‌گیرند؛ همچنین فقر، وجود سابقه اعتیاد در افراد مهم خانواده و خشونت خانگی از آسیب‌های اجتماعی همراه به ویژه در زنان حامله مصرف کننده مواد است. انگ اجتماعی برای زنان معتاد بسیار سنگین‌تر نسبت به مردان است و مسئولیت بیشتر زنان برای مراقبت از فرزندان دلیل اصلی مراجعه کمتر زنان به درمان عنوان می‌شود.
حاملگی  و نبود خدمات خاص برای زنان معتاد باردار، ترس از دست دادن حق حضانت فرزند پس از به دنیا آمدن، ترس از تحت تعقیب قرار گرفتن، عدم ارائه همزمان خدمات با مادران معتاد برای نگهداری فرزندانشان، مشکلات اقتصادی و بیکاری، سوء استفاده جنسی و فیزیکی در زنان و مطلوب نبودن برنامه‌های مختلط درمان اعتیاد برای زنان، نبود حمایت خانوادگی و حمایت همسران برای درمان از جمله عوامل مهم مراجعه نکردن زنان برای درمان بیان شده است. بنابراین به دلیل نیازهای متفاوت زنان و مردان، نیاز به رویکردهای درمانی متفاوت با در نظر گرفتن تفاوت‌های جنسیتی امری ضروری است.

چاپ این مطلب

Photo اعتیاد به اوپی‌یت‌ها و اوپیوئیدها
ارسال کننده: منصور براتی - 2020/10/11، 10:18 AM - انجمن: سوء مصرف - پاسخ (7)

طبق گزارش سازمان ملی مبارزه با مواد مخدر آمریکا[1]-[2]، امروزه مصرف گسترده اوپیوئیدها[3]و اوپی‌یت‌ها[4]در جهان به ویژه در ایالات متحده به یک بحران سلامت عمومی در سطح ملی مبدل شده است. این موضوع نه‌تنها خبر ساز می‌شود بلکه هزینه‌های عاطفی و اقتصادی زیادی را نیز در پی دارد. پیامدهای ویرانگر شیوع اوپیوئیدها نه‌تنها مرگ‌های ناشی از بیش‌مصرفی مواد را دربر می‌گیرد، بلکه شامل افزایش قابل توجهی در تعداد نوزدانی است که معتاد متولد می‌شوند و از سوی دیگر دچار سندرم محرومیت از مواد می‌شوند.[5] هر روز 128 آمریکایی به دلیل بیش‌مصرفی اوپیوئیدها جان خود را از دست می‌دهند.[6]

از سوی دیگر شاهد آن هستیم که طبق آمارها اعتیاد به اوپی‌یت‌ها نیز در حال افزایش است؛ حال سوال اینجاست که آیا این دو مفهوم معنای واحدی دارند و می‌توان آنها را می‌توان به‌جای یکدیگر به کار برد؟
مفهوم اوپی‌یت به موادی اطلاق می‌شود که به صورت طبیعی از ترکیب‌های آلکالوئید تریاک گرفته می‌شود و در گیاه خشخاش وجود دارند. دسته‌های عمده اوپی‌یت‌ها که در زبان فارسی برابرنهاد «افیون» برای آن انتخاب شده، عبارتند از تریاک، کدئین و مورفین.[7]
از سوی دیگر مفهوم اوپیوئید، معنایی گسترده‌تری دارد و به هرگونه ماده طراحی‌شده که از اوپی‌یت‌ها به صورت آزمایشگاهی به دست بیاید، اما پیامدهای مشابه درپی داشته باشد، اطلاق می‌شود. هروئین، هیدروکدون (ویکودین)، اوکسی‌کدون (پرکوست)، متادون و تبائین از جمله معروف‌ترین نمونه‌های اوپیوئیدها به حساب می‌آیند.[8]در واقع به موادی اوپیوئید گفته می‌شود که چه طبیعی، چه مصنوعی و چه نیمه مصنوعی باشد گیرنده‌های اوپیوئید را در مغز تحت تأثیر قرار دهد و تأثیری مشابه اوپی‌یت در آنها برجا بگذارد. در زبان فارسی، برابرنهاد «شبه افیون» برای مفهوم اوپیوئید وضع شده است.
این به معنای وجود نوعی رابطه منطقی میان اوپیوئید و اوپی‌یت است که از آن به «عموم و خصوص من وجه» یاد می‌شود؛ به این ترتیب که همه اوپی‌یت‌ها لزوماً اوپیوئید هم هستند، اما همه اوپیوئیدها را نمی‌توان اوپی‌یت هم دانست.
 

 
این رابطه باعث شده امروزه برخی سازمان‌ها برای اشاره به این هردو ماده از مفهوم اوپیوئید استفاده کنند. توجه به این نکته نیز مهم است که بدانیم، اگرچه اوپی‌یت‌ها از موادی گرفته می‌شود که به صورت طبیعی وجود دارند، اما این به معنای کم‌خطرتر و ایمن‌تر بودن این مواد نسبت به اوپیوئیدهای مصنوعی نیست. همه مواد مذکور از افیون‌ها گرفته تا شبه افیون‌ها دارای خطر بالقوه وابستگی و حتی اوردوز هستند.
 
انواع اوپیوئیدها
اوپیوئیدها یا شبه‌افیون‌ها به سه دسته بزرگ تقسیم می‌شوند که عبارت از اوپی‌یت‌‎ها، اوپیوئیدهای مصنوعی و اوپیوئیدهای نیمه مصنوعی است. اوپیوئیدهای نیمه مصنوعی به موادی گفته می‌شود که در آزمایشگاه‌ها و از اوپی‌یت‌ها ساخته می‌شود. اما اوپیوئیدهای مصنوعی کاملاً در آزمایشگاه تولید می‌شوند.
 
افیون ها
همانطور که پیش‌تر نیز گفته شده اوپی‌یت‌ها به چهار دسته تریاک، مورفین، کدئین و تبائین تقسیم می‌شوند. مورفین و کدئین دو مورد از معروف‌ترین افیون‌های طبیعی به حساب می‌آیند. تبائین نیز یک افیون آلکالوئید است که در تریاک در اندازه‌های اندک وجود دارد. این ماده اصولاً کاربرد درمانی به عنوان مسکن درد دارد و البته از آن برای تولید ترکیبات مصنوعی دیگری نظیر هیدروکدون، هیدرومورفین، اوکی‌کدون و بوپرنورفین استفاده می‌شود.[9]
 
شبه افیون‌های مصنوعی
شبه افیون های مصنوعی تماماً توسط انسان ساخته شده‌اند و ساختار شیمیایی متفاوتی از افیون‌ها دارند، اما آثاری مشابه افیون‌ها برجا می‌گذارند. این گروه عبارتند از:
متادون
مپردین (دمرول)
ترامادول (اولترام)
فنتانیل
لِوُرفانول (لِوُ-دروموران)
 
شبه افیون های نیمه مصنوعی
همانطور که پیش‌تر گفته شده این دسته از شبه افیون ها از مواد طبیعی گرفته می‌شوند ولی یک ساختار شیمیایی مصنوعی دارند و در آزمایشگاه‌ها تولید می‌شوند. انواع آنها نیز عبارت است از هروئین، هیدروکردون (لورتاب، ویکودین)، هیدرومورفون (دیلادید) و اوکسی‌کدون.
هدف از تولید شبه افیون های نیمه مصنوعی تکرار آثار افیون های طبیعی است. این دسته از مواد نیز هم بسیار قدرتمندند و مانند دیگر افیون ها می‌توانند مصرف کننده را به خود وابسته کرده یا منجر به اوردوز شوند.
اگرچه شبه افیون های مصنوعی و نیمه مصنوعی عمدتاً توسط شرکت‌های داروسازی برای مصارف پزشکی و به‌ویژه تسکین درد تولید می‌شوند، اما به صورت غیرقانونی نیز تولید و فروخته می‌شوند.
یکی از نمونه‌های مهم فنتانیل است که یک افیون مصنوعی است و کاربرد دارویی دارد، اما در عین به صورت غیرقانونی نیز تولید شده و به فروش می‌رسد. این ماده برای تسکین دردهای خیلی شدید مصرف می‌شود، اما همچنین با دیگر مواد از جمله هروئین ترکیب می‌شود.[10]
براساس گزارش مرکز کنترل و پیشگیری بیماری آمریکا، در سال 2018 بیش از 31 هزار نفر در این کشور به دلیل مصرف شبه‌افیون‌های مصنوعی (بجز متادون) به کام مرگ رفته اند.[11]
 
پی‌نوشت‌ها
 


[1]. the National Institute on Drug Abuse (NIDA)
[2]. National Institute on Drug Abuse. Opioid Overdose Crisis. Updated May 27, 2020.
[3].Opioid
[4].Opiate
[5]. Sutter MB, Leeman L, Hsi A. Neonatal Opioid Withdrawal Syndrome. Obstet Gynecol Clin North Am. 2014;41(2):317-334. doi:10.1016/j.ogc.2014.02.010
[6]. National Institute on Drug Abuse. Opioid Overdose Crisis. Updated May 27, 2020.
[7]. King E. RIDOH State Health Laboratories. The Opioid Epidemic: What labs have to do with it? Centers for Disease Control and Prevention. 2018.
[8]. Ibid
[9]. U.S. National Library of Medicine. Thebaine.
[10]. King E. RIDOH State Health Laboratories. The Opioid Epidemic: What labs have to do with it? Centers for Disease Control and Prevention. 2018.
[11]. Centers for Disease Control and Prevention. Synthetic Opioid Overdose Data. Updated March 19, 2020.



فایل‌(های) پیوست شده بندانگشتی (ها)
   
چاپ این مطلب

  جرایم سازمان یافته و قاچاق مواد در بالکان
ارسال کننده: منصور براتی - 2020/09/27، 10:40 AM - انجمن: جرایم سازمان یافته و تروریسم مخدری - پاسخ (14)

یکی از مولفه های تاثیر گذار در اهمیت بالکان، موقعیت جغرافیایی این منطقه است. به طور تاریخی، موقعیت قرارگیری شرق اروپا از لحاظ واقع شدن بین بازارها وقدرت های شرق و غرب همواره برای این منطقه هم منشا خیر و هم شر بوده است. جنوب شرقی اروپا نوعی منطقه حائل بین قدرت های رقیب بوده که این نکته اهمیتی استراتژیک به این منطقه اعطا کرده و نیز مسبب توسعه آن است. حتی در دوران جنگ هم کماکان تجارت ادامه داشته و یکی از منابع اصلی تجارت در مرزهای این کشورها بوده است.

در سالهای اخیر بویژه پس از بحران یوگسلاوی و کوزوو، این منطقه به ترانزیت انواع قاچاق و تجارت غیرقانونی از قاچاق انسان وموادمخدر تا کالاهای تقلبی، بوده است. همچنین به دلیل قرارگیری بین منبع اصلی تولید هروئین و نیز بزرگترین بازارهای مصرف این مخدر، این منطقه در معرض آسیب های بسیاری از تبعات و اثرات این عرضه گسترده بوده است. جدا از اهمیت حساسیت های جغرافیایی این منطقه، مشخصه اصلی این منطقه وجود گروه های جرائم سازمان یافته در این منطقه است که در نتیجه بی ثباتی های سیاسی کشورهای بالکان شکل گرفته است. شوک پس از کمونیسم، انواع منازعات و گذار به دموکراسی و نیز ضعف اقتصادی و به تبع آن فقر و بیکاری مردم منطقه، زمینه را برای ایجاد این گروه ها مساعد نموده است.
مسیر بالکان کماکان مبدا ورود هروئین به قاره اروپاست. تحولات مهم اخیر در منطقه خاورمیانه منجر به ظهوردو انشعاب جدید یکی قفقاز جنوبی و دیگری سوریه و عراق، در این مسیر شده است. ترکیه هم از منظر محل فعالیت های جرائم گروه های سازمان یافته و هم اقدامات مقابله ای با موادمخدر و نیز به دلیل مجاورت با مناطق بی ثباتی در خاورمیانه، اهمیت ویژه ای دارد. ارتباطات احتمالی میان جریان های هروئین با گروه های تروریستی در منطقه، دغدغه بزرگی است و ترکیه بازیگر کلیدی در کمک به مبارزه با این اقدامات است.
مسیربالکان افغانستان را از طریق ایران و ترکیه به مشتریان اروپایی متصل می کند. این مسیراز دهه 1980 و یا حتی زودتر، به منظور قاچاق هروئین به اروپا استفاده می شده است. در این مسیر ترکیه تقاطع کلیدی و شهر استانبول مقر هماهنگی های تقسیم وتوزیع هروئین قاچاق به دیگر نقاط است. هروئین قاچاق از ترکیه به سه شیوه هوایی، زمینی و دریایی به غرب اروپا قاچاق می شود:
-        مسیرفرعی جنوبی از طریق یونان، آلبانی و ایتالیا و بیشتر بوسیله کشتی
-        مسیر فرعی مرکزی از طریق بلغارستان، مقدونیه، صربستان، مونته نگرو، بوسنی هرزگوین، کرواسی و اسلونی به سمت ایتالیا یا اتریش و اغلب زمینی
-        مسیر فرعی شمالی از بلغارستان و رومانی به مجارستان، اتریش، جمهوری چک، مجارستان یا آلمان که اغلب زمینی است.[1]
از منظر جغرافیایی، بیشترین فعالیت گروه های جرائم سازمان یافته اتحادیه اروپا در چندین قطب اصلی این منطقه به چشم میخورد. قطب شمال غرب نقش مهمی برای هماهنگی توزیع موادمخدر به دلیل مجاورت با مقاصد و بازارهای پرسود منطقه به انضمام زیرساخت های حمل و نقل و بازرگانی و همچنین حجم تولید این مناطق، دارد. قطب شمال شرق محل ترانزیت کالاهای قاچاق از و به سوی حوزه بالتیک و اوکراین و بلاروس و نیز زمینه ای برای اشاعه خشونت گروه های جرائم سازمان یافته محسوب می شود. قطب جنوب غرب منطقه ترانزیت حشیش و کوکائین و نیز توزیع موادمخدر و همچنین قاچاق انسان است. این منطقه، قطب انواع جرائم سازمان یافته از قبیل قربانیان بردگی جنسی و مهاجران غیرقانونی و نیز فضایی برای گروه های مجرمانه در اروپاست.
قطب جنوب شرق اروپا در سالهای اخیر توسعه چشمگیری در نتیجه قاچاق از طریق دریای سیاه، گسترش مسیرهای بالکان و نیز افزایش گسترده مهاجرت های غیرقانونی از طریق یونان داشته است. در نتیجه این تغییرات، منطقه بالکان غربی و نیز جنوب شرق اروپا شاهد توسعه گروه های جرائم سازمان یافته آلبانی تبارها، ترک ها و نیز گروه های جرائم سازمان یافته شوروی سابق از طریق بلغارستان و رومانی برای ورود به منطقه شنگن و عبور از موانع ویزا هستند.[2]
یکی از فعالیت های عمده گروه های جرائم سازمان یافته در منطقه بالکان تجارت هروئین از آسیا به اروپاست است. اما از بین همه این گروه ها، آلبانیایی ها و ترک ها نقش اصلی را به عهده دارند.دلایل متعددی برای این ظهور گسترده وجود دارد. پائولی و رویتر[3]حداقل 4 دلیل را برشمرده اند. یک، موقعیت اجتماعی پایین آنها در میان کشورهای میزبان با فرصت های کم شغلی. دوم، مهاجرت آلبانی ها و ترک ها به سراسر نقاط اروپا. سوم، ارتباطات نزدیک خانوادگی میان این جوامع. مجاورت جغرافیایی آلبانی و ترکیه به مسیرهای قاچاق که باعث میشود که دسترسی آنها به مواد راحت تر باشد. علاوه براین، گروه های دیگری همچون کوزا نوسترا ایتالیا، کامورا فرانسه و همچنین گروه های افریقایی فعال در فرانسه و دانمارک و گنگ موتورسواران در آلمان و کشورهای اسکاندیناوی نیز به توزیع هروئین مشغولند.
در این میان، قطب گروه های مجرمانه منطقه شمال غرب اروپا به دلیل همجواری با بازارهای اصلی مصرف، زیرساخت های توسعه یافته و مجهز و نیز وجود جامعه ترک های مهاجر، نقش مهمی در توزیع هروئین اروپای قاره ای به عهده دارد. علاوه بر ترک ها، گروه های مجرمانه هلندی و مراکشی نیز جایگاه عمده ای در توزیع و قاچاق هروئین دارند. نکته قابل توجه اینست، که گروه های تبهکاری ترک، هروئین قاچاق را با موادمخدر صنعتی به خصوص اکستازی تولید شده در قطب شمال غرب اروپا، به منظور قاچاق به ترکیه مبادله می کنند. اخیرا بلژیک هم به عنوان دومین نقطه توزیع شناخته می شود.[4]
نام گروه های مجرمانه بالکان با تجارت غیرقانونی انسان، اسلحه و قاچاق موادمخدر گره خورده است. هیچیک از اینها را نمیتوان جدا از هم تصور نمود. کرواسی، مقدونیه و بوسنی هرزگوین کمترین تعداد گروه های تبهکاری را در منطقه بالکان دارند (بین ۱-۱۰ گروه). اما در مقابل درآلبانی بین ۲۵-۱۰۰ گروه فعالند. صربستان و مونته نگرو نیز حدود ۵۰ گروه تبهکاری دارد. ساختار گروه OCGهای کرواسی، بوسنی و صربستان سلسله مراتبی نیست آنها بیشتر گروه هایی وابسته با قدرت پایین هستند. اما آلبانیایی ها کاملا متفاوت با ساختاری سلسله مراتبی و شبیه قبیله و محافظه کار هستند.[5]  
نحوه تمرکز OCG های این کشورها چندان متمرکز بر فعالیت تبهکاری مشخصی نیست و عمده فعالیت همه این گروه ها قاچاق موادمخدر، قاچاق انسان، قاچاق اسلحه، قاچاق وسایل نقلیه دزدی، قاچاق سیگار و بنزین است. دراین گروه ها اغلب تمرکز قومیت وجود ندارد و ممکنست یک گروه تبهکاری متشکل از چندین نژاد و قومیت باشد.نکته جالب در خصوص OCGهای منطقه بالکان اینست که صحبت درباره آنها در رسانه ها کار ناپسندی نیست و رسانه های جمعی منطقه اغلب به پیگیری وضعیت این گروه ها و نیز افشا نمودن روابط سیاستمداران با این گروه ها مشغولند.
 
پی‌نوشت‌ها


[1]EU Drug Market Report 2016, EMCDDA
[2]OCTA, EU organized crime threat assessment, EUROPOL report 2012.
[3]Paoli, L., & Reuter, P. (2008). Drug Trafficking and Ethnic Mi­norities in Western Europe. European Journal of Criminolo­gy, 5(1), 13–37.
[4]Laundering the Proceeds of Corruption, THE FINANCIAL ACTION TASK FORCE (FATF), July 2011
[5]Věra Stojarová,“Organized Crime in the Western Balkans”, HUMSEC Journal, Issue 1,2007.

چاپ این مطلب

  سند پیشگیری اولیه از اعتیاد؛ چیستی و چرایی
ارسال کننده: سهرابی - 2020/09/20، 08:46 AM - انجمن: پیشگیری از اعتیاد - پاسخ (7)

کشور ایران سابقه چند صد ساله تولید و مصرف مواد افیونی دارد که این سابقه باعث شده به لحاظ تاریخی و فرهنگی، استعداد گسترش پدیده اعتیاد در کشور وجود داشته باشد. علاوه بر آن، در دهه‌های اخیر تغییرات شتابان اقتصادی و اجتماعی، عوامل آسیب‌پذیر متعددی را به همراه داشته است. پیدایش اقتصاد متكی به نفت، عوارض به جا مانده از هشت سال دفاع مقدس، رشد سریع جمعیت و به تبع آن افزایش قابل توجه جمعیت جوان کشور، گسترش تكنولوژی، ارتباطات جهانی و افزایش سطح انتظارات نسل جوان، سیر توسعه صنعتی و مشكلات ناشی از آن شامل مهاجرت، افزایش قابل توجه جمعیت شهری به ویژه حاشیه‌نشینی و بیكاری از جمله عوامل آسیب‌پذیری به مشکلات اجتماعی مانند اعتیاد هستند. 
علیرغم ریشه‌كن شدن كشت خشخاش در داخل كشور بعد از انقلاب اسلامی، دسترسی به تریاك و هروئین به دلیل افزایش چشمگیر كشت این مواد در همسایه‌های شرقی كشورمان كاهش نیافته است و تولید مواد محرک و دسترسی به آنها نیز افزایش یافته است. از سویی دیگر، با توجه به نقش انسجام خانواده در تربیت فرزندان و بنیان‌های مذهبی و اخلاقی، الگوی مصرف مواد و اعتیاد در ایران شرایط خاصی دارد که آن را از سایر کشورها متفاوت كرده است.

علاوه بر این، سالهاست شاهد پیامدها و آثار نامطلوب اعتیاد به مواد در كشور هستیم. از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران، اعتیاد زمینه ساز بسیاری دیگر از مشكلات و مسایل اجتماعی بوده و می تواند نقش مهمی در كم توسعه یافتگی داشته باشد. به همین دلیل در قوانین جاری كشور اشارات مستقیم و غیر مستقیم فراوانی به ضرورت انجام اقدامات پیشگیرانه در حوزه‌های مختلف از جمله اعتیاد شده است. در قانون اساسی توجه به عوامل کلان در پیشگیری را در اصول سوم، هشتم، دهم، اصول مندرج در فصل سوم (حقوق ملت)، بیست و نهم، سی‌ام و سی و یكم كه نظام را مكلف به تامین حداقل نیازهای اساسی كرده و یا تصویری از یك دولت رفاهی داده می‌توان یافت. به علاوه در بند 5 اصل 156 قوه قضاییه به صراحت مكلف به انجام اقدامات مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین شده است.
در اسناد بین المللی پذیرفته شده از سوی ایران از جمله ماده 38 كنوانسیون مواد مخد(1961 ) و اصلاحیه آن در ماده 15( 1972)، ماده 20 كنوانسیون مواد روانگردان (1971)، بند 4 ماده 14 كنوانسیون (1988) و بالاخره بیانیه سیاسی اصول راهنمای كاهش تقاضا (پیشگیری) و سایر مصوبات بیستمین اجلاس ویژه مجمع عمومی ملل متحد(1998)، دولت ها ملزم به بكارگیری همه ابزارهای علمی برای پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر و روان گردان و كاهش تقاضای آن شده‌اند.
همچنین، تصویب و ابلاغ سیاست‌های كلی نظام در امر مبارزه با مواد مخدر در مهرماه 1385 از سوی مقام معظم رهبری  گام مثبتی بود كه در زمینه تدوین اسناد قانونی به منظور پیشگیری از اعتیاد برداشته شد. در بندهای4 ،9 و 10 این سند بر ضرورت اقدامات پیشگیرانه تصریح شده است.
به رغم تلاش های مورد اشاره، اغلب صاحب نظران معتقدند در پروژه‌های كاهش عرضه و تقاضای مواد سهم برنامه‌های پیشگیری بسیار كمتر از دیگر پروژه‌ها بوده و بنابراین موفقیت چندانی در این زمینه حاصل نشده است، در حالی كه تجربیات متعدد نشان می‌دهد بدون اقدامات پیشگیرانه در حوزه‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی، این مشکل قابل کنترل نخواهد بود.
بر این اساس با توجه به الزامات قانونی مورد اشاره و ارزیابی‌های موجود مبنی بر روند رو به افزایش شدت اعتیاد در كشور، در جلسه 124 ستاد در تاریخ 3 آبان 1388 ،دبیرخانه ستاد مبارزه با موادمخدر موظف شد با بهره‌گیری از ظرفیت‌های علمی و اجرایی كلیه متخصصان و صاحب نظران نسبت به تهیه طرح جامع فرهنگی و پیشگیری با مشخص كردن سهم هر یك از دستگاه‌های اجرایی با هدف افزایش سقف پوشش اقدامات پیشگیرانه برای حداقل 40 درصد جمعیت هدف در پایان برنامه پنجم توسعه و كاهش نرخ بروز اعتیاد در جمعیت 15 تا 64 سال به دو دهم درصد در سال آخر برنامه پنجم توسعه تا پایان سال 1388 اقدام كند. این سند در چارچوب سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران  نیزتدوین شده است.
در نهایت سند پیشگیری اولیه از اعتیاد با 13 سیاست ، 5 راهبرد ، 9 برنامه ملی ، 53 پروژه و 112 شاخص فرآیند و برآیند و تقسیم کار بین دستگاه‌ها به تصویب نهایی رسید و همچنین در 13 اردیبهشت سال 1390 از سوی وزیر کشور و دبیرکل ستاد به کلیه دستگاه‌های فرهنگی و پیشگیری عضو و مرتبط با ستاد در سطوح ملی و استانی جهت اجرای سند ابلاغ شد. این سند، نقشه راه فعالیت‌های فرهنگی و پیشگیری کشور در کانون‌های هدف همچون خانواده، محیط‌های آموزشی، محله و محیط‌های کار و رسانه‌ها در حوزه پیشگیری از اعتیاد است.
در این سند همچنان كه در متن آن لحاظ شده، پیشگیری از اعتیاد به معنای پیشگیری اولیه از فرایند منجر به اعتیاد شامل گرایش به مصرف، مصرف آزمایشی، مصرف گاهگاهی، سوء مصرف و وابستگی است. در متن سند، هدف کلان پیش‌بینی شده کاهش میزان بروز اعتیاد به مواد در کشور است. به علاوه هدف کمی نیز قرار دادن حداقل 40 درصد از جمعیت کشور تحت پوشش برنامه‌های استاندارد پیشگیری در سال‌های (1394-1390) است.
اما سوال مهم این است که پس از گذشت حدود 9 سال از تصویب این سند تا چه اندازه اهداف مقرر در آن اجرایی شده است؟ آیا در کشور ما شاهد کاهش میزان بروز اعتیاد بوده‌ایم یا اینکه تحلیل روندها حکایت از افزایش میزان بروز اعتیاد دارد؟ آیا 40 درصد از جمعیت 15 تا 64 سال کشور تحت پوشش برنامه‌های استاندارد پیشگیری آنچنان که در متن سند آمده است، قرار گرفته‌اند؟ بررسی‌ها نشان از آن دارد که با وجود آنکه سند پیشگیری اولیه از اعتیاد از توسعه‌یافتگی لازم برخوردار است اما در مرحله اجرا با مشکلاتی روبرو است که نیاز است تا با تغییر در دیدگاه ها و رفتارها الزامات اجرای دقیق آن را فراهم کرد و به نظر می‌رسد تنها 15 درصد از جمعیت تحت پوشش برنامه‌های استاندارد پیشگیری قرار گرفته‌اند.
به نظر می‌رسد توجه به موارد زیر می‌تواند گامی موثر در رفع موانع اجرایی سند پیشگیری اولیه از اعتیاد باشد:
1-   هماهنگ نمودن فعالیت‌های سازمان‌های ذی‌ربط در زمینه پیشگیری از اعتیاد در کشور؛
2-   مطرح شدن پیشگیری به عنوان سیاست برتر برای مبارزه با مواد مخدر؛
3-   تدوین و اجرای طرح‌ها و برنامه‌های پیشگیری مانند مباحث پیشگیری در مدارس و سایر کانون‌های هدف؛
4-   تلاش برای تولید دانش و اندیشه معتبر در زمینه پیشگیری؛
5-   تقویت نظام رصد وضعیت مصرف مواد و عوامل آن در سطح کشوری و تسهیل در امر سیاستگذاری در حوزه پیشگیری از مصرف مواد.
لینک دسترسی به متن سند پیشگیری اولیه از اعتیاد:
http://www.dchq.ir/images/peshgiri/prima...ention.pdf

چاپ این مطلب

  دیپلماسی مخدری؛ چیستی و چرایی
ارسال کننده: منصور براتی - 2020/09/09، 05:07 AM - انجمن: سیاست مخدری - پاسخ (18)

دیپلماسی مخدری؛ چیستی و چرایی

امروزه مفهوم «دیپلماسی» به معنای «هدایت روابط بین المللی» از طریق دیدار حضوری، مذاکره، ارتباط‌گیری توسط نمایندگان دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی است و مجموعه همکاری دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی در زمینه مقابله و مهار مواد مخدر با یکدیگر به شکل‌گیری مفهومی جدید انجامید که عبارت از «دیپلماسی مخدری» است؛ با توجه به تحولات و وضعیت بین‌المللی مبارزه با مواد، مفهوم دیپلماسی مخدری به عنوان روش و اصطلاحی در جهت بهبود وضعیت موجود برای مقابله سازمان‌یافته با مواد مخدر از اهمیت بالایی برخوردار است.
تحولات دهه‌های اخیر در حوزه روابط بین‌الملل حاکی از اهمیت مقوله فرهنگ و قدرت در دست‌یابی به اهداف و بهبود روابط میان دولت‌ها است؛ به نحوی که امروزه شاهد ظهور و تشکیل اتحادیه‌های فرهنگی و اجتماعی در عرصه جهانی هستیم تا از این طریق زمینه منازعات و چالش‌های بین‌المللی مانند مبارزه با مواد تعدیل و موجب هم‌گرایی دولت‌ها شود. بنابراین، سیاست خارجی کشورها بر اساس نوع روابط دیپلماتیک و قرابت‌های تاریخی، مرزی، فرهنگی و تمدنی شکل می‌گیرد. سیاست خارجی ایران چهار دهه است که از سوی جامعه بین‌المللی با نوساناتی همراه بوده است؛ به فراخور تغییراتی که در مشی سیاست خارجی از سوی تهران ایجاد شده، قضاوت‌ها در مورد جهت‌گیری سیاست خارجی کشور ما گاهی تعدیل و گاهی تشدید شده است. بنابراین دستگاه دیپلماسی کشور ما به صورت تخصصی در حوزه‌های مختلف از جمله مقابله سازمان‌یافته با مواد تحت این قضاوت‌ها و تغییر رویه‌ها بوده است.
همچنین گفتنی است جمهوری اسلامی ایران در طول 42 سال عمر خود تلاش چشمگیری را در راستای مبارزه با انواع مواد مخدر به انجام رسانده‌است. از یکسو هزینه‌های قابل توجهی در سطح انسانی و مادی به جمهوری اسلامی ایران مترتب شده و نزدیک به 4 هزار شهید و 15 هزار مجروح به کشورمان تحمیل شده است. در این راستا ایران از سال 1357 تا کنون هرساله سهم قابل توجهی از بودجه خود را معطوف به مبارزه با مواد کرده و اگر برنامه صادقانه‌ای برای مبارزه با مواد نداشت، می‌توانست این بودجه را صرف توسعه و سایر حوزه‌ها کند.
از سوی دیگر برنامه‌های ایران در 42 سال گذشته تأثیر قابل توجهی بر سلامت جهانیان داشته است. زیرا آنطور که سازمان‌های بین‌المللی نیز تصریح می‌کنند ایران سالانه 90 درصد تریاک و هروئین کشف شده در جهان را کشف و ضبط می‌کند.
اکنون بر اساس وضعیت کنونی جهان و منطقه در مقابله با مواد و پیچیده‌تر شدن ابعاد آن، وظیفه دستگاه دیپلماسی است تا بر سر بهبود روابط مخدری، دیپلماسی منطقه‌ای و بین‌المللی خود را فعال‌تر سازد. با وجود تمام جهت‌گیری‌های جمهوری اسلامی و انتقاداتی که در مورد روش مقابله با عرضه از سوی جامعه بین‌المللی مطرح بوده، اما در حوزه مواد مخدر ایران بدون کوچکترین تغییری از استراتژی « جهان بدون مواد» پیروی کرده است؛گواه این امر نیز میزان کشفیات سالانه انواع مواد و آمار شهدایی است که در جنگ با مواد حاصل شده است. تمام این موارد نشان از پایداری و غیرقابل چانه‌زنی دیپلماسی مخدری کشور ما در سیاست مبارزه با مواد دارد.  
همچنین، مرزهای شرقی ایران همواره به واسطه همسایگی با ابرتولید کننده مواد مخدر جهان در تهدید بوده است؛ افغانستان علیرغم دریافت کمک‌های مختلف در چاچوب مبارزه با مواد مخدر، برنامه‌های کشت جایگزین و حتی امحاء مزارع خشخاش با روند فزاینده کشت و تولید مواد روبرو بوده و امروزه به عنوان بزرگترین تولید کننده تریاک دنیا، می‌تواند جایگاه ویژه‌ای در فعال شدن دیپلماسی مخدری منطقه‌ای ایران داشته باشد.
همچنین از آنجاکه کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر امری جهانی و سازمان‌یافته به حساب می‌آید، مقابله با آن (ضمن اینکه برای هر کشور دارای ابعاد داخلی و مخصوص به خود است) مستلزم مبارزه و هماهنگی جهانی نیز هست؛ در واقع فصل مشترکی که ضرورت فعال‌سازی دیپلماسی مخدری را دوچندان کرده، مبارزه با مواد است و تحقق این شعار نیاز به شکل‌گیری جریانی فکری و عملی در سطح جهان و منطقه دارد که تنها در چارچوب ارتقای دیپلماسی مخدری امکان‌پذیر است؛ چرا که تجربه چندین دهه مبارزه یک‌جانبه کشورها نشان از آن دارد که سیاست‌های مخدری به اندازه کافی کارساز نبوده و نیاز است تا در چارچوب سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای برای مبارزه با مواد مخدر متحد شوند.
 
با توجه به سازمان‌یافتگی، بزرگ مقایس بودن، گسترش فزاینده بازارهای مواد غیرقانونی و نیز شمار روبه‌افزایش مصرف کنندگان مواد در جهان، دولت‌های حکمران در سطح جهان نمی‌توانند مقابله با این پدیده را صرفاً در سطح ملی و منفرد از دیگران به انجام برسانند. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان کشوری که هم از منظر موقعیت ژئوپلتیک و هم مواجهه با بحران داخلی اعتیاد و قاچاق مواد با موضوعات عدیده‌ای روبرو بوده، امروزه نیاز به همکاری منطقه‌ای و بین‌المللی را بیش از گذشته احساس می‌کند. در واقع وجود موانعی مانند سیاست‌های سخت‌گیرانه در مورد مجازات قاچاقچیان مواد، رویه‌های غیرمسالمت‌جویانه‌ای مانند تحریم، تهدید به حمله و انزواسازی علیه جمهوری اسلامی و همچنین غلبه حدود دو دهه سیاست مقابله با عرضه در کنار به حاشیه راندن دیگر رویکردها در مبارزه با مواد از آسیب‌هایی بوده که گشایش سیاست مخدری ایران را با مشکلاتی روبرو کرده است؛ از این رو با تغییراتی که امروزه در روش‌ها و رهیافت‌های جمهوری اسلامی در مبارزه با مواد از مقابله با عرضه تا مجازات قاچاقچیان (کاهش مجازات اعدام)  و همچنین توجه ویژه به استراتژی پیشگیری از اعتیاد در کشور در حال شگل‌گیری است، ضرورت ارتقای دیپلماسی مخدری بیش از گذشته احساس می‌شود.


دیپلماسی عمومی

دیپلماسی مخدری همچنین با مفهوم دیگری نیز ممزوج است. این مفهوم عبارت از «دیپلماسی عمومی» است. از دیپلماسی عمومی تعاریف متعددی شده است، اما اصلی‌ترین و قدیمی‌ترین تعریف دارای اجماع از این مفهوم در فرهنگ واژگان روابط بین‌الملل (منتشر شده در سال 1985 توسط وزارت خارجه آمریکا) آمده و عبارت است از «کلیه برنامه‌های تحت حمایت دولت که هدف از آن اطلاع‌رسانی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی در داخل و خارج کشور از طریق انتشار متن، تصاویر، دادوستد فرهنگی، رسانه‌های همگانی و اینترنت.» همانطور که در این تعریف نیز آمده، افکار عمومی هم در داخل کشور مبدأ مدنظر است و هم در بیرون از کشور و در سطح جهان. بنابراین ارتباط سازمان‌های دولتی جمهوری اسلامی ایران با رسانه‌های بزرگ جهان به نحوی باید تنظیم شود که در یک مدت زمان مشخص هم در حوزه آگاهی بخشی به افکار عمومی داخلی و هم در زمینه ارائه مداوم گزارش‌های تحلیلی از اهداف، برنامه‌ها و نتایج اقدامات به رسانه‌های بین‌المللی تحولی جدی به‌وجود آید.

چاپ این مطلب

  اعتیاد و کرونا ویروس
ارسال کننده: توکلی - 2020/03/02، 05:58 AM - انجمن: کاهش آسیب و درمان اعتیاد - پاسخ (10)

ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﻴﺖ و ﺷـﻴﻮع ﺑـﺎﻻي اﺑـﺘﻼ ﺑـﻪ ویروس کرونا در ﻣﻌﺘـﺎدان و ﺧـﺼﻮﺻﺎ ﻣﻌﺘـﺎدان ﺗﺰرﻳﻘﻲ، اﻳﻦ ارائه  ﺟﻬﺖ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﻴﻮع و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ اﺑﺘﻼ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻋﻔﻮﻧﺖ ویروسی در ﻣﻌﺘﺎدان ﻣﻮاد و همچنین رد یک سری شایعه درباره درمان این بیماری توسط انواع مواد و الکل اﻧﺠﺎم ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ.

 سازمان جهانی بهداشت در سرتاسر دنیا به دنبال شناسایی، ردیابی و محدود کردن ویروس جدیدی از خانواده ویروس کرونا به نام کوید-۱۹  (COVID-19) است.

 ویروس COVID-19 هنوز در حال مبتلا کردن افراد زیادی در چین و شیوع در کشورهای دیگر دنیا است.
این نوع ویروس کرونا در ایران هم در حال پراکنده شدن است. علائم بیماری کرونا در اکثر مبتلایان به این ویروس خفیف است و درمان می‌شود، اما ممکن است بیماری در برخی دیگر شدیدتر باشد و حتی منجر به مرگ شود.

تا کنون هزاران نفر به این ویروس آلوده شده‌اند و افراد زیادی جان خود را از دست داده‌اند.

در این بین تعدادی از افراد آلوده به این ویروس هم درمان شده‌اند. بیشترین میزان فراگیری ویروس در چین مشاهده شده اما موارد بسیار زیادی هم در کشورهای دیگر از جمله ایران دیده شده است.

ویروس کرونا می‌تواند یک تهدید جدی برای افرادی باشد که دچار بیماری‌های زمینه‌ای، انواع سرطان‎ها بیماران دیابتی، قلبی، کلیوی و ریوی هستد؛ همچنین برای اقشار آسیب‌پذیری مانند زنان باردار، افراد دارای مشاغل خاص مانند پرستاران و پزشکان و حتی معتادان  و به ویژه معتادان خیابانی که با انواع بیماری‌های واگیردار مانند هپاتین و ایدز نیز روبرو هستند، با مشکلات و هشدارهای جدی روبرو هستند.
 
همیشه تولید و توزیع کنندگان مواد مخدر وضعیت جوامع مختلف را بررسی کرده و بر اساس احساس نیاز جوامع، کالاهای خود را به مردم تبلیغ و عرضه می کنند؛ فروشندگان مواد مخدر در زمانی در راستای درمان بیماری های افسردگی مواد خود را تبلیغ می کنند و در دورانی درباره اضافه وزن و زیبایی اقدام به تبلیغ مواد مخدر می کردند و عموماً عوام مردم نیز این تبلیغات را باور می کنند.
توزیع کنندگان مواد اعتیادآور از هر فرصتی استفاده می کنند تا بر اساس نیازهای جامعه تبلیغات مورد نظر را راه اندازی کنند و فروش خوبی داشته باشند و اکنون که کروناویروس در دنیا شایع شده است و مردم به دنبال راهی برای درمان آن هستند، باز هم فروشندگان مواد مخدر اقدام به تبلیغ برای مصرف الکل و مواد مخدر و تأثیر مثبت آن بر روی درمان این ویروس می کنند.
براساس پژوهش های انجام شده در حوزه مواد مخدر، مصرف انواع و اقسام مواد اعتیادآور نه تنها باعث درمان بیماری های از جمله بیماری های ویروسی نمی شود بلکه سیستم ایمنی و دفاعی بدن را تخریب می کند؛ سیستم ایمنی بدن شامل گلبول های سفید و سلول های ایمنی و هورمونی هستند که در صورت بروز بیماری های ویروسی، قارچی و ایدز، آنفلوانزا، کرونا و ... عامل بیماری و عفونت ها را تخریب می کنند حال اگر در عملکرد سلول های دفاعی بدن اختلالاتی ایجاد شود، احتمال عفونت و بیماری در شخص مصرف کننده نیز افزایش می یابد.
در واقع الکل و مواد مخدر از جمله "کوکائین" سیستم ایمنی بدن را فلج کرده و موجب مرگ فرد می شود این درحالیست که شاهدیم این روزها برخی مدعی هستند الکل موجب افزایش سیستم ایمنی بدن و درمان کرونا ویروس می شود!
به طور کلی مواد مخدر سیستم ایمنی بدن را ضعیف می کند اما در برخی از مواد سرعت تخریب سیستم ایمنی بدن بیشتر و در برخی دیگر کمتر است، اما در این میان الکل و کوکائین جزء آن دسته از موادی هستند که با سرعت بسیار بالایی سیستم ایمنی بدن را تخریب می کنند.

ﭘﺪﻳﺪه اﻋﺘﻴﺎد ﺑﻪ ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻮد ﻣﻌﻠﻮل ﺑﺴﻴﺎری از مسائل ﻧﺎ ﻫﻨﺠﺎر ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﺴﻴﺎري از  ﻣﺸﻜﻼت ﻧﻴﺰ اﺳﺖ.
ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ اﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪه در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل ﻛﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﻣﺴﺎئل و ﻣﺸﻜﻼت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲاﺳﺖ  درﺣﻮزه ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و از ﺟﻤﻠﻪ ﺣﻮزه ﺳﻼﻣﺖ، ﺧﻮد ایجاد کننده مسائل و مشکلات دیگری نیز می باشد.

به نظر می‌رسد با توجه به رسالت موسسه کادراس پرداخت به وضعیت معتادان و اتخاذ برنامه‌هایی در حمایت از کاهش آسیب کرونا در این افراد امری ضروری باشد. چرا که یکی از علل بسیار مهم که از علل بسیار مهم ابتلا و انتشار کرونا ویروس بین معتادین استفاده مشترک از ابزار استعمال مواد میباشد که این موضوع بسیار نگران کننده و میتواند یکی از عوامل مهم انتشار ویروس در سطح جامعه باشد.
 
باتوجه به اینکه گفته می شود مردم باید بیش از پیش به بهداشت شخصی خود توجه کنند و از آنجایی که مصرف کنندگان مواد اعتیادآور و موادهای توهم زا نمی توانند تصمیم گیری درستی داشته باشند و بر روی انجام فعالیت هایی مانند رعایت بهداشت خود توجه کنند و یا با استفاده مشترک از لوازم مصرف مواد، لذا مصرف کنندگان مواد اعتیادآور و موادهای توهم زا بیش از سایر افراد در معرض ابتلا به این بیماری هستند.

پایین بودن سیستم ایمنی بدن معتادان باعث می‌شود آنها در برابر بیماری‌های عفونی نسبت به افراد عادی آسیب‌پذیرتر باشند.که البته ضعیف بودن سیستم ایمنی در معتادان تزریقی بیشتر از دیگر معتادان است، اما به طور کلی پایین بودن سیستم ایمنی بدن معتادان باعث می‌شود آنها در برابر بیماری‌های عفونی نسبت به افراد عادی به شدت آسیب‌پذیرتر باشند.
 
به طور مثال بیماری عفونی مانند سل که سرعت انتقال و مسری بودن آن به مراتب از ویروس کرونا و ویروس‌های تنفسی دیگر کمتر است، میان مصرف‌کنندگان مواد مخدر بیشتر از افراد عادی است.
 
اگرچه معتادان از سیستم ایمنی ضعیفی برخوردارند و بروز عوارض و علائم در آنها بیشتر است، اما با این وجود آنها دسترسی مطلوبی به خدمات بهداشتی و مراقبتی ندارند و در صورتی که به کرونا ویروس مبتلا شوند، میزان مرگ و میر در آنها به مراتب بالاتر از جمعیت عادی خواهد بود.
 
باتوجه به اینکه معتادان کارتن خواب و بی‌سرپناه که عموما در مناطق مخروبه و فضاهای غیربهداشتی سکونت دارند و در شرایط نامطلوبی زندگی می‌کنند، امکان انتقال ویروس کرونا در آنها به شدت افزایش می‌یابد. در این میان معتادانی که در گرمخانه‌ها و کمپ‌ها و سایر محیط‌های تجمعی سکونت دارند نیز احتمال انتقال کرونا ویروس در میان آنها بیشتر خواهد بود.

چاپ این مطلب

  اعتیاد و کرونا ویروس
ارسال کننده: توکلی - 2020/03/02، 05:56 AM - انجمن: پیشگیری از اعتیاد - پاسخ (12)

ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﻴﺖ و ﺷـﻴﻮع ﺑـﺎﻻي اﺑـﺘﻼ ﺑـﻪ ویروس کرونا در ﻣﻌﺘـﺎدان و ﺧـﺼﻮﺻﺎ ﻣﻌﺘـﺎدان ﺗﺰرﻳﻘﻲ، اﻳﻦ ارائه  ﺟﻬﺖ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﻴﻮع و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ اﺑﺘﻼ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻋﻔﻮﻧﺖ ویروسی در ﻣﻌﺘﺎدان ﻣﻮاد و همچنین رد یک سری شایعه درباره درمان این بیماری توسط انواع مواد و الکل اﻧﺠﺎم ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ.

 سازمان جهانی بهداشت در سرتاسر دنیا به دنبال شناسایی، ردیابی و محدود کردن ویروس جدیدی از خانواده ویروس کرونا به نام کوید-۱۹  (COVID-19) است.

 ویروس COVID-19 هنوز در حال مبتلا کردن افراد زیادی در چین و شیوع در کشورهای دیگر دنیا است.
این نوع ویروس کرونا در ایران هم در حال پراکنده شدن است. علائم بیماری کرونا در اکثر مبتلایان به این ویروس خفیف است و درمان می‌شود، اما ممکن است بیماری در برخی دیگر شدیدتر باشد و حتی منجر به مرگ شود.

تا کنون هزاران نفر به این ویروس آلوده شده‌اند و افراد زیادی جان خود را از دست داده‌اند.

در این بین تعدادی از افراد آلوده به این ویروس هم درمان شده‌اند. بیشترین میزان فراگیری ویروس در چین مشاهده شده اما موارد بسیار زیادی هم در کشورهای دیگر از جمله ایران دیده شده است.

ویروس کرونا می‌تواند یک تهدید جدی برای افرادی باشد که دچار بیماری‌های زمینه‌ای، انواع سرطان‎ها بیماران دیابتی، قلبی، کلیوی و ریوی هستد؛ همچنین برای اقشار آسیب‌پذیری مانند زنان باردار، افراد دارای مشاغل خاص مانند پرستاران و پزشکان و حتی معتادان  و به ویژه معتادان خیابانی که با انواع بیماری‌های واگیردار مانند هپاتین و ایدز نیز روبرو هستند، با مشکلات و هشدارهای جدی روبرو هستند.
 
همیشه تولید و توزیع کنندگان مواد مخدر وضعیت جوامع مختلف را بررسی کرده و بر اساس احساس نیاز جوامع، کالاهای خود را به مردم تبلیغ و عرضه می کنند؛ فروشندگان مواد مخدر در زمانی در راستای درمان بیماری های افسردگی مواد خود را تبلیغ می کنند و در دورانی درباره اضافه وزن و زیبایی اقدام به تبلیغ مواد مخدر می کردند و عموماً عوام مردم نیز این تبلیغات را باور می کنند.
توزیع کنندگان مواد اعتیادآور از هر فرصتی استفاده می کنند تا بر اساس نیازهای جامعه تبلیغات مورد نظر را راه اندازی کنند و فروش خوبی داشته باشند و اکنون که کروناویروس در دنیا شایع شده است و مردم به دنبال راهی برای درمان آن هستند، باز هم فروشندگان مواد مخدر اقدام به تبلیغ برای مصرف الکل و مواد مخدر و تأثیر مثبت آن بر روی درمان این ویروس می کنند.
براساس پژوهش های انجام شده در حوزه مواد مخدر، مصرف انواع و اقسام مواد اعتیادآور نه تنها باعث درمان بیماری های از جمله بیماری های ویروسی نمی شود بلکه سیستم ایمنی و دفاعی بدن را تخریب می کند؛ سیستم ایمنی بدن شامل گلبول های سفید و سلول های ایمنی و هورمونی هستند که در صورت بروز بیماری های ویروسی، قارچی و ایدز، آنفلوانزا، کرونا و ... عامل بیماری و عفونت ها را تخریب می کنند حال اگر در عملکرد سلول های دفاعی بدن اختلالاتی ایجاد شود، احتمال عفونت و بیماری در شخص مصرف کننده نیز افزایش می یابد.
در واقع الکل و مواد مخدر از جمله "کوکائین" سیستم ایمنی بدن را فلج کرده و موجب مرگ فرد می شود این درحالیست که شاهدیم این روزها برخی مدعی هستند الکل موجب افزایش سیستم ایمنی بدن و درمان کرونا ویروس می شود!
به طور کلی مواد مخدر سیستم ایمنی بدن را ضعیف می کند اما در برخی از مواد سرعت تخریب سیستم ایمنی بدن بیشتر و در برخی دیگر کمتر است، اما در این میان الکل و کوکائین جزء آن دسته از موادی هستند که با سرعت بسیار بالایی سیستم ایمنی بدن را تخریب می کنند.

ﭘﺪﻳﺪه اﻋﺘﻴﺎد ﺑﻪ ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻮد ﻣﻌﻠﻮل ﺑﺴﻴﺎری از مسائل ﻧﺎ ﻫﻨﺠﺎر ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﺴﻴﺎري از  ﻣﺸﻜﻼت ﻧﻴﺰ اﺳﺖ.
ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ اﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪه در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل ﻛﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﻣﺴﺎئل و ﻣﺸﻜﻼت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲاﺳﺖ  درﺣﻮزه ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و از ﺟﻤﻠﻪ ﺣﻮزه ﺳﻼﻣﺖ، ﺧﻮد ایجاد کننده مسائل و مشکلات دیگری نیز می باشد.

به نظر می‌رسد با توجه به رسالت موسسه کادراس پرداخت به وضعیت معتادان و اتخاذ برنامه‌هایی در حمایت از کاهش آسیب کرونا در این افراد امری ضروری باشد. چرا که یکی از علل بسیار مهم که از علل بسیار مهم ابتلا و انتشار کرونا ویروس بین معتادین استفاده مشترک از ابزار استعمال مواد میباشد که این موضوع بسیار نگران کننده و میتواند یکی از عوامل مهم انتشار ویروس در سطح جامعه باشد.
 
باتوجه به اینکه گفته می شود مردم باید بیش از پیش به بهداشت شخصی خود توجه کنند و از آنجایی که مصرف کنندگان مواد اعتیادآور و موادهای توهم زا نمی توانند تصمیم گیری درستی داشته باشند و بر روی انجام فعالیت هایی مانند رعایت بهداشت خود توجه کنند و یا با استفاده مشترک از لوازم مصرف مواد، لذا مصرف کنندگان مواد اعتیادآور و موادهای توهم زا بیش از سایر افراد در معرض ابتلا به این بیماری هستند.

پایین بودن سیستم ایمنی بدن معتادان باعث می‌شود آنها در برابر بیماری‌های عفونی نسبت به افراد عادی آسیب‌پذیرتر باشند.که البته ضعیف بودن سیستم ایمنی در معتادان تزریقی بیشتر از دیگر معتادان است، اما به طور کلی پایین بودن سیستم ایمنی بدن معتادان باعث می‌شود آنها در برابر بیماری‌های عفونی نسبت به افراد عادی به شدت آسیب‌پذیرتر باشند.
 
به طور مثال بیماری عفونی مانند سل که سرعت انتقال و مسری بودن آن به مراتب از ویروس کرونا و ویروس‌های تنفسی دیگر کمتر است، میان مصرف‌کنندگان مواد مخدر بیشتر از افراد عادی است.
 
اگرچه معتادان از سیستم ایمنی ضعیفی برخوردارند و بروز عوارض و علائم در آنها بیشتر است، اما با این وجود آنها دسترسی مطلوبی به خدمات بهداشتی و مراقبتی ندارند و در صورتی که به کرونا ویروس مبتلا شوند، میزان مرگ و میر در آنها به مراتب بالاتر از جمعیت عادی خواهد بود.
 
باتوجه به اینکه معتادان کارتن خواب و بی‌سرپناه که عموما در مناطق مخروبه و فضاهای غیربهداشتی سکونت دارند و در شرایط نامطلوبی زندگی می‌کنند، امکان انتقال ویروس کرونا در آنها به شدت افزایش می‌یابد. در این میان معتادانی که در گرمخانه‌ها و کمپ‌ها و سایر محیط‌های تجمعی سکونت دارند نیز احتمال انتقال کرونا ویروس در میان آنها بیشتر خواهد بود.

چاپ این مطلب

  پیشگیری از اعتیاد در ایران
ارسال کننده: سهرابی - 2020/02/09، 11:26 AM - انجمن: پیشگیری از اعتیاد - پاسخ (14)

موضوع پیشگیری و اهمیتی که امروزه اکثر کشورها در کنترل اعتیاد برای آن قائل هستند، موجب شده تا توجه ویژه‌ای بدان شود. در واقع تجربه بسیاری از کشورهای موفق در کنترل اعتیاد نشان می‌دهد، اولویت طراحی و اجرای برنامه‌های پیشگیرانه بسیار بیشتر از دیگر رویکردهای کنترل اعتیاد مانند مقابله با عرضه، درمان و توانبخشی سودآور بوده است. از این رو در ادامه ضمن تعریف استراتژی پیشگیری و انواع آن، به سابقه این حوزه در ایران و تاثیر آن خواهم پرداخت.

سند جامع پیشگیری اولیه از اعتیاد که از سوی ستاد مبارزه با موادمخدر تدوین و منتشر شده است، پیشگیری از اعتیاد را به معنای پیشگیری اولیه از فرآیند منجر به اعتیاد شامل گرایش به مصرف، مصرف آزمایشی، مصرف گاهگاهی، سوء مصرف و وابستگی تقسیم می‌کند. در گذشته برنامه‌های پیشگیری را به سه سطح اولییه، ثانویه و ثالثیه تقسیم می‌کردند. این تقسیم‌بندی تا حدودی مغشوش بود. از این رو از سال 1994 تقسیم‌بندی جدیدی مطرح گردید که طبق آن برنامه‌های پیشگیری از اعتیاد را می‌توان بر اساس سطح درگیری جامعه هدف با مصرف مواد به سه نوع همگانی، انتخابی و موردی تقسیم نمود. پیشگیری نوع اول یعنی پیشگیری از مبتلا شدن به بیماری اعتیاد از طریق افزایش سطح آگاهی افراد از عوارض جسمانی، روانی، اجتماعی مواد مخدر، درمان بیماری‌های جسمی یا روانی که می‌توانند عاملی برای گرایش به مصرف مواد مخدر باشند، بهبود روابط خانوادگی و مقابله با فقر و وتبعیض و نابرابری در جامعه.

دانش پيشگيري در بيست سال اخير پيشرفت عظيمي داشته و در نتيجه، دست‌اندركاران و سياستگذاران به درك عميق‌تري از علل آسيب‌پذيري افراد در گرايش به سوي مواد (عوامل خطر) رسيده‌اند. شواهد علمي نشان مي‌دهد كه عوامل خطري چون فرايندهاي ژنتيكي و بيولوژيكي، ويژگي‌هاي شخصيتي، اختلالات رواني، بي‌توجهي و آزار در خانواده، سستي ارتباط با مدرسه و جامعه محلي و رشد كودك در جوامع حاشي‌هاي و محروم بيش از عدم آگاهي نسبت به مواد مخدر و عواقب آن اهميت دارد. برعكس، سلامت روحي - رواني، ارتباط نزديك با والدين دلسوز و تاثيرگذار، و همچنين، مدارس و جوامع نظام‌مند و داراي منابع كافي از جمله عواملي هستند كه باعث كاهش آسيب‌پذيري افراد در برابر مصرف مواد و رفتارهاي منفي مي‌شود (عوامل محافظ). شايان ذکراست كه عوامل خطر فوق الذكر اكثرا خارج از كنترل فرد بوده (هيچ‌كس به ميل خود مورد بي‌توجهي والدين قرار نمي گيرد) و با رفتارهاي پرخطر و مشكلات سلامتي همچون ترك تحصيل، پرخاشگري، غيبت از مدرسه، خشونت، رفتار جنسي پر خطر، افسردگي و خودكشي در ارتباط است. بنابراين، جاي تعجب نيست كه شواهد علمي نشان مي‌دهد بسياري از مداخلات پيشگيري از مصرف مواد باعث جلوگيري از رفتارهاي پر خطر ديگر می‌َشود.
نتايج تحقيقات نشان مي‌دهد كه سن افراد در آسيب‌پذيري، يا برعكس، در مقاومت آنها در برابر شروع به مصرف مواد موثر است. دانشمندان مشخص كرده‌اند كه دوران نوزادي، كودكي و اوايل نوجواني، هر كدام، عوامل خطر و محافظ مربوط به خود را دارند، به خصوص در مورد رفتار والدين و دلبستگي به مدرسه. در سنين بالاتر، مدرسه، محل كار و تفريح و وسايل ارتباط جمعي، همگي عواملي هستند كه ميزان آسيب‌پذيري يا مقاومت افراد در برابر مصرف مواد و رفتارهاي پر خطر ديگر را تعيين مي‌كند.

پیشگیری از اعتیاد در ایران

سیاست‌های مخدری در ایران همواره در زمره سیاست‌های سخت‌گیرانه و در چارچوب جهانی کنوانسیون‌های سه‌گانه شناسایی شده است. این رویکرد معمولاً با عنوان مقابله با عرضه  و مبارزه با ورود انواع مواد به داخل کشور در ادبیات سیاستگذاری مواد مخدر شناخته می‌شود. ایران بعد از دهه 1380 به دنبال افزایش آمار اعتیاد در کشور، شیوع بیماری‌های واگیردار دست به شروع برنامه‌های کاهش آسیب زد تا بتواند علاوه بر به کارگیری رویکرد مقابله با عرضه که به سیاست رسمی کشور در سیاستگذاری مواد تبدیل شده بود، به دیگر رویکرها نیز توجه کند.
از این رو مسئله اعتیاد از موضوعی صرفاً امنیتی به موضوعی اجتماعی در داخل زندان‌ها و خانواده‌ها تبدیل و به یکی از دغدغه‌های سلامت عمومی به ویژه بر سر شیوع بیماری ایدز در کشور تبدیل شد. دوره‌های که از آن به عنوان «بیمارانگاری اعتیاد» یا «جرم‌زدایی» از مصرف مواد نام برده می‌شود.
در این دهه نهادهای بین‌المللی همچون دفتر مقابله با جرم و مواد سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی، خواستار توجه به مسئله درمان و ارائه خدمات پزشکی و بهداشتی به جامعه مصرف‌کنندگان بودند. با توجه به خطرات گسترش بیماری‌های واگیردار، تصمیم‌گیران و سیاستگذاران کشور به سوی اتخاذ برنامه‌های کاهش آسیب هدایت شدند. این تصمیم‌گیری زنجیره‌ای از برنامه‌های کاهش آسیب مانند، برنامه توزیع سرنگ، درمان‌های نگهدارند یا سم‌زدایی با انواع داروها و ایجاد مراکز گذری کاهش آسیب را شکل داد.
نتیجه این برنامه‌ها در دهه 90 غلبه گفتمان پزشکی در کلیت سیاست‌گذاری‌های مواد مخدر در کشور بود. امری که با تفوق پزشکان در این حوزه،  و اهمیت برنامه‌های کاهش آسیب، برنامه‌های پیشگیرانه که موضوعی عمومی و ضروری بود در حاشیه قرار داد. نتیجه این امر حاکم شدن نگاه تک بعدی یعنی پزشکی به پدیده‌ای چند بعدی یعنی اعتیاد در کشور بوده است. در واقع نبود نگاه جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، روان‌پزشکی، انسان‌شناسی و غیره، استفاده از رویکرد اجتماعی کردن کنترل اعتیاد در کشور کم‌رنگ و فضای عمومی جامعه و رسانه‌ها بر راه‌حل‌های پزشکی و دارویی متمرکز شد. باید توجه کرد ماهیت اعتیاد و اتخاذ راههای کنترل آن متفاوت از سایر مسائل اجتماعی است و باید سیاستگذاری در این حوزه با در نظر گرفتن منافع اکثریت مردم در حوزه عمومی انجام شود. از این رو نیاز به نگاهی جامع امری ضروری است. اما وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و وجود ساختارهای موازی در کشور بر پیچیدگی این معضل افزوده است.

تفوق رویکرد پزشکی در امر کنترل اعتیاد در کشور، نتیجه‌ای جز نگاه تک بعدی به پدیده‌ای جامع و پیچیده و همچنین توجه به عوامل فردی و عدم توجه به نقش عوامل پدیدآورنده آن نداشته است. در این شرایط امکان رشد سازمان‌های مردم نهاد با محوریت مردم و جامعه مدنی سخت می‌َشود. اخیراً در برنامه اجتماعی شدن کنترل اعتیاد در کشور که توسط ستادم بارزه با مواد مخدر مطرح شده است. گامی مهم در جهت اتخاذ نگاه و رویکردی جامع‌تر در این عرصه است. در این نگاه بر ضرورت تغییر از سیاست تجویزی دولتی به سیاست مشارکتی و واگذاری تدریجی امور به مردم  و مشارکت گسترده‌تر سازمان‌های مردمی در بخش‌های پیشگیری، درمان، صیانت اجتماعی از بهبودیافتگان با رعایت تخصص‌گرایی و ملاحظات فنی و نیز تغییر رویکرد از توجه به راه‌حل‌های دولت محور به شیوه‌های حل مسئله بر پایه ابتکارات جامعه مدنی تاکید می‌شود.
اگرچه مبارزه با اعتیاد و قاچاق مواد در همه کشورهای جهان به عنوان امری ضروری پذیرفته شده است، اما بر حسب سطح توسعه یافتگی کشورها، سیاست‌ها و رهبردهای متفاوت در ارتباط با مبارزه با مواد مخدر در حوزه‌هایی نظیر: مبارزه با عرضه، مبارزه با تقاضا، پیشگیری، درمان، تحقیق و غیره مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، مرکز کاهش آسیب و موسسه بورنت برنامه‎های مبارزاتی کشورهایی مانند افغانستان و مغولستان را با ویژگی‌های محدود، غیرفراگیر و با حداقل امکانات و منابع، و برخی از کشورهای دیگر مانند ژاپن، مالزی و سنگاپور را با مشخصاتی مانند، برنامه محوری، جامع و فراگیری معرفی می‌کند. این امر نشان می‌دهد، با توجه به ماهیت همه‌گیری اعتیاد در جهان، اما وجوه تفاوت میان کشورها بر اساس وضعیت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی باعث می‌شود تا بر پیچیدگی این حوزه افزوده شود.
در ایران اعتیاد متاثر از عوامل، نیروهای محرک، شرایط و رخدادهای  مختلف بین‌الملل، ساختاری، نیروهای تعیین کننده بازار، نظام دارویی، سازمان‌های غیردولتی، نظام مدیریت، توسعه شهری، رسانه‌ها و غیره است. به عبارتی هر کدام از عوامل ذکر شده بر طراحی برنامه‌های این حوزه تاثیر جدی دارند. به نظر می‌رسد مسائل مهمی همچون اعتیاد در کشور شاید به ظاهر دارای راه‌حل‌های فنی باشد، که مثلاً بتوان برای دوره‌هایی از گفتمان‌های نظامی و پزشکی استفاده کرد، اما اکنون روشن شده است که سیاستی به ویژه در مورد ایران پاسخگو خواهد بود که در درون خود توازنی از تلاش‌های نظامی، پزشکی، اجتماعی، هویتی و منزلتی را در کنار هم داشته باشد.
می‌توان یکی از مهمترین و اثرگذارترین عرصه‌های مبارزه با مواد را «پیشگیری» دانست. علت اولویت حوزه پیشگیری نسبت به بقیه حوزه‌ها بر اساس محاسبات هزینه و فایده است، اثر بخشی پیشگیری در قیاس با مقابله با عرضه و درمان در مطالعات و بررسی‌های صورت گرفته در سطح جهان به اثبات رسیده است. بر اساس مطالعات انجام شده، یک دلار هزینه در پیشگیری ۱۰ دلار فایده و سود فردی و اجتماعی به همراه دارد. ارزشیابی تجارب حاصله از به کارگیری رویکردهای متفاوت مبارزه با مواد با تاکید بر پیشگیری در سطح جهان نشان می‌دهد که تمرکز صرف بر یک یا چند مورد ترکیبی از آنها بطور التقاطی، قادر به ایجاد تغییرات معنادار در کاهش مصرف مواد نیست. در دو دهه اخیر رویکردی نسبتاً منسجم برای تامین سلامت اعضای جامعه به ویژه در حوزه آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد شکل گرفته است.
بر این اساس که سلامت یا بیماری  و ناراحتی اعضای جامعه به طور بنیادین «امری اجتماعی» محسوب می‌شود. بنابراین تغییر معنادار در مبارزه با مواد و تامین سلامتی اعضای جامعه از مسیر اجتماع می‌گذرد. شعار جهانی ۲۰۱۹ «سلامت برای عدالت، عدالت برای سلامت نشان می‌دهد، یک فرد یا گروه برای دستیابی به سلامت فیزیکی، روانی و اجتماعی باید از یک سو توانایی ایجاد شرایط و کنترل بر ارتقای سلامتی خود را داشته و از سوی دیگر، دولتها با همکاری افراد یک جامعه و با کاهش نابرابری‌ها در حوزهای مختلف و افزایش عدالت شرایط زندگی سالم را فراهم کنند. بر این اساس پیش‌نیازهای سلامت و عدالت عبارتند از: صلح، کاهش نابرابری‌ها، توجه به تفاوت‌های جنسیتی، درآمد، عدالت اجتماعی و تساوی حقوقی، امنیت غذایی، محیط جغرافیایی است. تحقیق شعار جهانی ۲۰۱۹ ، نیازمند فعالیت‌هایی برای ارتقای سلامت اعضای جامعه از طریق کاهش تفاوت‌ و اطمینان از ایجاد فرصت‌ها و منابع انسانی مساوی  و برابر است تا تمام افراد بتوانند به حداکثر ظرفیت بهداشتی و سلامتی خود دست یابند.

برنامه‌های پیش‌گیرانه با رویکرد اجتماعی در ایران طی سال‌های اخیر به ویژه در برنامه‌های دستگاه‌ها و سازمان‌های اجرایی مطرح شده است. نخستین تجربیات عمدتاً در برنامه‌های «توسعه محلی» متمرکز بودند و و اولین مداخلات جدی اجتماع محور در در کشورمان در برنامه‌های پیشگیری از اعتیاد صورت گرفت. در واقع روند رو‌ز افزون شیوع و بروز اعتیاد و عدم توفیق نسبی برنامه‌های تخصص محور موجب شد تا برنامه‌ریزی در زمینه پیشگیری از اعتیاد به سوی روش‌ها و رویکردهای جدید سوق یابند و در این مسیر برنامه‌های اجتماع محور مورد توجه قرار گرفته است.

برنامه‌های اجتماع محور اکثراً دارای رویکردی مشارکت جویانه هستند؛ به این معنا که کوشش شود تا کنترل امور به مردم واگذار شود. با این حساب مردم در فرایند تحقیق، برنامه‌ریزی، تخصیص منابع، نحوه هزینه کردن و تشخیص اولویت‌های مبارزه با مصرف مواد به عنوان همکار تلقی و دارای دخالتی مستقیم در انجام امور هستند. به کارگیری روش‌های مشارکت جویانه چند فایده مهم دارد: اول، افزایش آگاهی و درک شناخت در مورد کنشگران مهم و گروه‌های اصلی در سطح محلی؛ دوم، بسیج منابع و یاری رساندن به مردم برای شناخت و تشخیص محدودیت‌ها و تنگناها؛ سوم، تعیین اولویت و فعال شدن کلیه آحاد مردم. به نظر می‌رسد هرگونه پیشگیری و عملیات مبارزه با مصرف و قاچاق مواد به منظور مراقبت از آرامش و بهداشت جامعه مستلزم حرکت، گفتگو و مشارکت است. این امر مشارکت فعال شهروندان، رهبران و اعضای سازمان‌های دولتی و غیردولتی را نیازمند است.

باید یادآوری کرد تحقق اهداف برنامه ششم توسعه کشور در خصوص اعتیاد و مواد، یعنی کاهش ۲۵ درصدی آمار معتادان کشور نیاز به شکل گیری الزامات و نگاه ویژه در این حوزه دارد که به اختصار در ادامه بدان خواهم پرداخت:

1- لزوم درگیر شدن تمامی لایه‌ها و بخش‌های وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و نهادها در مبارزه با مصرف مواد و قاچاق آن در چارچوب یه مشارکت ملی در میان تمام لایه‌های اجتماعی.

2- شفاف‌سازی در عرصه انتقال ضعف‌ها، عدم موفقیت‌ها، آمارها و ایجاد چرخه اطلاعات در عرصه اعتیاد و امر مبارزه.

3- توانمندسازی و حمایت از نهادها و مراکز غیردولتی مردم نهاد و ایجاد کنش مشترک بین نهادهای مدنی و هم‌فکری و همکاری با نهادهای اجتماعی.

4- فعال شدن دانشگاه‌ها و ایفای نقش مراکز علمی به خصوص متخصصان علوم اجتماعی و انسانی با تاکید بر تولید دانش بومی و ادبیات مختص امر مبارزه با مواد.

5- ضرورت تغییر از سیاست‌های تجویزی دولتی به سیاست‌های مشارکتی و واگذاری تدریجی امور به مردم و مشارکت گسترده‌تر سازمان‌های مردمی در بخش‌های پیشگیری، درمان، کاهش آسیب و صیانت اجتماعی از معتادان بهبودیافته.

6- لزوم شکل گیری دغدغه مستمر نسبت به اعتیاد به عنوان اولین اولویت آسیب‌های اجتماعی در کلیه بدنه حاکمیت و تلاش مستمر برای مهار و کنترل آن.

چاپ این مطلب

  طالبان و مواد مخدر
ارسال کننده: منصور براتی - 2020/02/08، 06:55 AM - انجمن: جرایم سازمان یافته و تروریسم مخدری - پاسخ (19)

درفرصت پیش رو به موضوع «نقش طالبان در قاچاق مواد مخدر» می پردازیم.

تروریسم مواد مخدر پدیده ای نو ظهور محسوب می‌شود که در چند دهه اخیر در خدمت اهداف گروه های تروریستی قرار گرفته و ابعاد  جدیدی از تروریسم را آشکار کرده است.
تروریسم مواد مخدر Narcoterrorism  به اعمال تروریستی افراد و گروه‌هایی اطلاق می‌شود که مستقیم یا غیرمستقیم با  کشت، تولید، انتقال و توزیع مواد مخدر ارتباط دارند
ارتباط تروریسم و مواد مخدر را  نمی توان مقوله ای کوچک و  محدود  تلقی کرد، زیرا  درآمد قاچاق مواد مخدر به حدی کلان است که به یکی از منابع اصلی تامین هزینه های فعالیت گروهای تروریستی  تبدیل شده است.
اگرچه تمام گروه‌های تروریستی ، وابسته به سود حاصل از مواد مخدر نیستند، ولی برخی به شدت به آن وابسته‌اند. بگونه ای که بدون  حصول عایدات حاصل از مواد مخدر، حیات و مبارزه و جنگ برای آنها ممکن نیست.
گروه طالبان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ میلادی، در افغانستان حاکمیت داشت و قوانین سختگیرانه شریعت اسلامی را اعمال می‌کرد.این گروه از زمان رانده شدن از قدرت، جنگ طولانی مدتی را در سراسر افغانستان ادامه داد.

[تصویر:  _101534898_hd_pash_poppy_gv_kandahar1_ni...prores.png]
گروه طالبان در سال 1994 اعلان نمودند که با کشت و قاچاق مواد مخدر مبارزه مي کند. اما آن ها به زودي اهميت اقتصادي مواد مخدر را به منظور اخذ ماليات از آن درک نمودند.
وقتي که قندهار را براي بار اول تصرف نمودند، اعلان کردند که از کشت کوکنار و توليد ترياک جلوگيري مي شود. اعلان طالبان، ديپلمات هاي آمريکايي را تشويق کرد که فوري با طالبان تماس برقرار نمايد. ولي در جريان چند ماه،طالبان دريافتند که آن ها به کشت کوکنار نیاز مبرم دارند و جلوگيري از آن ، هم به دهقانان ضرر می ساند و هم  اینکه منبع بزرگ عايداتي خودرا از دست می دهند .
طالبان در همین موازات ضمن حمایت از کشت وتولید مواد مخدر، به جمع آوري ماليات اسلامي «ذکات» از تمام معامله گران ترياک آغاز نمودند.
کشت و قاچاق مواد مخدر در افغانستان اغلب با حمایت مستقیم و غیر مستقیم طالبان  انجام می شود که يکي از معضلات جدي براي افغانستان و کشور هاي منطقه به وجود آورده است. اين محصول پيوند مستقیم با ناامني در افغانستان و کشور هاي منطقه دارد.
در گزارش هاي سالانه دفتر جرايم و مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل و وزارت مبارزه با مواد مخدر اين نکته بار ها يادآوري شده است که کشت و قاچاق مواد مخدر در ولاياتي افزايش داشته است که گروه طالبان بر بخش هاي از آن ولايت کنترل دارند. به عبارت ديگر، ميان کشت و قاچاق مواد مخدر و حضور گروه طالبان پيوند مستقيم وجود دارد.
[تصویر:  _101535905_koknar2.jpg]
به عنوان مثال کشت مواد مخدر در جنوب 66 در صد گزارش شده است. در مرکز افغانستان که گروه طالبان نفوذ ندارد تنها 0/2 در صد بوده است.
محمدهاشم اورتاق، مسئول مبارزه با مواد مخدر وزارت داخله افغانستان طی مصاحبه ای اظهار داشته : طالبان از طریق کشت، فرآوری و فروش مواد مخدر هزینه‌های جنگ‌شان در افغانستان را به دست می‌آورند.
اورتاق درآمد سالانه طالبان از محل فروش مواد مخدر را حدود ۵۰۰ میلیون دلار اعلام کرد. این اظهارات همزمان با آغاز دور تازه گفت‌وگوهای صلح میان طالبان و آمریکا بیان شده است.
تخمین زده می‌شود که درآمد سالانه این گروه از سال ۲۰۱۱ به بعد ۴۰۰ میلیون دلار آمریکایی بوده. اما باور بر این است که در سال‌های اخیر این رقم تا یک و نیم میلیارد دلار افزایش داشته است.
دولت‌های افغانستان و ایالات متحده آمریکا جهت ضربه به بنیه مالی طالبان ، بمباران  مزارع وآزمایشگاه‌هایی تولید مواد مخدر این گروه را در دستور کار خود قرار داده است.
آمریکا مدعی شده که تا ماه اوت یا آگست ۲۰۱۸، در حدود ۲۰۰ آزمایشگاه مواد مخدر را تخریب کرده؛ تخمین زده شده که ۴۰۰ تا ۵۰۰ آزمایشگاه در افغانستان وجود دارد که قریب به نیمی از آنها در ولایت جنوبی هلمند فعال‌ است.
همچنین ادعا شده که در اثر حملات هوایی، نزدیک به یک چهارم درآمدهایی که طالبان از ناحیه تجارت تریاک داشتند، نابود شده است.
 
اما اثرات درازمدت این حملات تا کنون روشن نیست. حتی وقتی آزمایشگاه‌ها تخریب شوند، به زودی با پول کمی قابل بازسازی‌اند.
طالبان از مزرعه داران خشخاش ، ده در صد مالیات دریافت می‌کنند.آنها از آزمایشگاه‌هایی که در آن تریاک به هیروئین تبدیل می‌شود و نیز از کسانی که مواد مخدر قاچاق می‌کنند، مالیات اخذ می نمایند.
[تصویر:  %D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86.jpg]
برآورد شده که سهم سالیانه طالبان از تجارت غیرقانونی مواد مخدر، بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیون دلار است.ارتش آمریکا می‌گوید ۶۰ درصد درآمدهای طالبان از ناحیه مواد مخدر تامین می‌شود.
كاهش تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان ، این كشور همچنان قطب تولید مواد مخدر جهان است و تحلیلگران بر این باورند كه فساد، فقر و حضور آمریكا و گروه های تروریستی مانع از توقف تولید مواد در افغانستان خواهد شد
 

چاپ این مطلب

  قاچاق مواد مخدردر هلال طلایی
ارسال کننده: منصور براتی - 2020/02/08، 06:50 AM - انجمن: جرایم سازمان یافته و تروریسم مخدری - پاسخ (9)

باعرض سلام و احترام خدمت دوستان و اعضاء محترم گروه.

درفرصت پیش رو به موضوع « قاچاق مواد مخدردر هلال طلایی» می پردازیم.
هلال طلایی اصطلاحی در اشاره به یکی از مناطق تولیدکننده اصلی تریاک در آسیا می‌باشد.
این منطقه به خاطر شباهت با هلال ماه به این نام خوانده می‌شود.
هلال طلایی شامل مناطق کوهستانی سه کشور افغانستان، پاکستان و ایران می باشد.
در سال ۱۹۹۱، افغانستان بزرگترین تولیدکننده تریاک در جهان بود و بعد از آن میانمار، که بخشی از مثلث طلایی می‌باشد.هم اکنون افغانستان 76 درصد از مواد مخدر جهان را تامین می کند.
[تصویر:  getimage.aspx?regionKey=3GXgiU4ID%2BMX%2...xXWw%3D%3D]
هلال طلائی سابقهٔ بسیار طولانی‌تر از مثلث طلایی در تولید تریاک دارد. هلال طلایی در دهه هفتاد قرن ۲۰ توسعه یافت در حالی که مثلث طلایی از دهه پنجاه شروع به کار کرد.
[تصویر:  %D9%87%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%B7%D9%84%D8...escent.jpg]
چه در زمانی که کمونیست‌ها قدرت را در افغانستان در دست داشتند و چه در زمانی که مجاهدین قدرت را به دست گرفتند و چه در زمانی که طالبان قدرت را در دست داشتند و چه اکنون که افغانستان در دست قدرتهای غربی است و دولت مرکزی مسند امور را در دست دارد، تولید مواد مخدر در افغانستان وجود داشته و از قضا روز به روز در حال افزایش بوده‌است.
با آغاز بحران در کشور، بویژه در جنگ های داخلی، که حاکمیت مرکزی ازهم فرو پاشید، افغانستان عنوان "بزرگترین" کشور تولید کننده و صادر کننده مواد مخدر جهان را بخود اختصاص داده است و تا هنوز این صدرنشینی را برای خود حفظ کرده است.
توضیح اینکه ،تنها یک چهارم سود حاصل از کشت مواد مخدر به کشاورزان افغان می‌رسد و مابقی به جیب فرماندهان نظامی، جنگ سالاران افغان و قاچاقچیان مواد مخدر می‌رود.
[تصویر:  180818-taliban-us-talks-cheat_teuknu.jpg]
بر طبق گزارش اداره کار آمریکا در سال ۲۰۱۴، تولید تریاک یکی از بخش‌هایی است که کودکان به اجباردر افغانستان به کار گماشته می‌شوند. به هر حال تریاک به عنوان محصول اصلی مواد مخدر افغانستان است که هنوز هم کودکان کار زیادی را به اجبار بر سر زمین‌های برداشت محصول خشخاش می‌فرستد.
 [تصویر:  8AEB416F-45ED-4624-BC2A-35BC2F9B983B_w1200_r1_s.jpg]
 
با این حال درآمد مواد مخدر ۳۵ درصد از تولید ناخالص داخلی افغانستان را تشکیل می‌دهد. به همین دلیل مبارزه با این بخش یکی از مشکلات مهم دولت افغانستان محسوب می‌شود. گرچه  فتوای صادره از سوی علمای افغانستان، تولید و مصرف تریاک را مخالف قواعد شریعت اسلامی دانستند و برای آن مجازات در نظر گرفتند ،اما تولید مواد مخدر در این کشور، از زمان جنگ افغانستان رو به افزایش گذاشته‌است و امروز در بالاترین سطح خود در طول تاریخ این کشور است. بنابراعلام یکی از اعضای پارلمان افغانستان ، این بخش موجب اشتغال حدود 500،000 نفر از مردم این کشور را فراهم کرده‌است.

یکی ازاعضای پارلمان افغانستان می گوید : قاچاق مواد مخدر در افغانستان تجارت خوبی برای مافیای بین المللی مواد مخدر است که برخی از کشورهای غربی هم پشت آن قرار دارند. وبا توجه به حضور پانزده ساله نیروهای غربی در افغانستان و هزینه هایی که برای کاهش مواد مخدر در این کشور شده و حتی وزارت مبارزه با مواد مخدر هم ایجاد شده است، نه تنها کشت مواد مخدر کاهش پیدا نکرده بلکه افزایش هم یافته است.
[تصویر:  mandegar24.jpg]
این عضو پارلمان افغانستان عنوان کرد: با وجود اینکه بسیاری از کشورها از ناحیه تولید و قاچاق مواد مخدر از افغانستان متضرر می شوند اما اینکه چرا یک عزم منطقه ای و بین المللی جدی برای مبارزه با این مواد وجود ندارد به تسلط مافیای مواد مخدر و سود ناشی از این تجارت برمی گردد.
بخش های وسیعی از اراضی افغانستان در اختیار طالبان و سایر مخالفین مسلح دولت این کشور قرار دارد و بخش قابل توجهی از مصارف جنگ هم از همین طریق تامین می شود بنابراین طبیعی است که آن ها هم نه تنها از کشت این مواد جلوگیری نمی کنند، بلکه به خاطر نفعی که می برند آن را تشویق و ترویج هم می کنند از اینرو تداوم جنگ از عوامل عمده افزایش کشت و تولید مواد مخدر در افغانستان است.
وقوع سال‌ها جنگ و درگیری در افغانستان، عدم امنیت، نابودی زیرساخت‌های اقتصادی و عدم بازسازی و توسعه اقتصادی جامعه افغانستان، سبب شده‌است تا افغانستان به عنوان ردیف اول بزرگترین کشورهای تولیدکننده تریاک در جهان شناخته شود.
گروه طالبان و سایر گروه های مخالف حکومت، از تجارت مواد مخدر برای هزینه های جنگی خود سود هنگفتی را به جیب می زنند.
افزایش کشت و قاچاق موادمخدر در کشور به عامل خاص منحصر نمی گردد؛ بلکه مجموعه ای از عوامل و زمینه های خارجی و داخلی در آن شریک است؛ که مهم ترین آن فقدان اراده جدی بین المللی و داخلی در مبارزه صادقانه با موادمخدر می باشد. یکی از دلایل اساسی آن نفوذ و نقش اشخاص و عناصری مربوط به باندهای مافیایی موادمخدر است. این افراد و عناصر با استفاده از نفوذ و نقش ویژه خود در یک تعامل مافیایی، از کشت و قاچاق موادمخدر سود سرشاری را به جیب می زنند.
تمامی کشورهایی که در مسیر ترانزیت مواد مخدر تولیدی منطقه هلال طلایی به بازارهای مصرف قرار دارند، همواره در خطر سرریز، توزیع و مصرف مواد مخدر هستند. این کشورها، در نتیجه این فرایند مخوف، هزینه‌های هنگفتی را از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی متحمل می‌شوند و سرمایه‌های آنها، رو به زوال بوده و روند رشد و توسعه پایدار در این مناطق را به کندی مواجه‌ کرده است
به معنای دیگر پروژه کشت و قاچاق و موادمخدر یک پروژه مافیای بین المللی و منطقه ای می باشد که با عناصر داخلی هماهنگ عمل می نمایند.
اعترافات برخی از بالاترین مقامات حکومتی افغانستان و نیز گزارش های افشاگرانه برخی از رسانه های مستقل خارجی شواهد و دلایل متقنی را در این ارتباط ارائه می دارند. چنانچه چندی قبل یکی از مقامات ارشد حکومت افغانستان اذعان داشت:" این واقعیتی است در همه کشورها و به خصوص کشورهای منطقه که تا همکاری از درون ارگانها و نهادها با باندهای مافیایی نباشد،  بسیار مشکل است که مواد مخدر در سطح کلان جابجا شود". به همین جهت می توان باقاطعیت گفت تا هنگامی که چنین افراد و عناصری سودجو صاحب نفوذ و قدرت در عقبه این پروژه مافیایی پنهان باشند و با آنان مبارزه قاطع نشود و چهره فریبکارانه شان افشا نگردد، داعیه مبارزه با موادمخدر به هر شکل آن نوعی صحنه سازی، فریب و اغفال افکار عمومی ، تلقی می شود.
وجود مرز، فقر اقتصادی ساکنین  مناطق مرزی، دوگانگی مذهب ، تعدد قومیت ها  و تاریخ طولانی و ارتباط گروه های قومی سیستان و بلوچستان با پاکستان  نقش تعیین کننده ای در قاچاق مواد مخدردارند. همچنین ریشه های قومی و عشایری و نیز قرابت های فامیلی، باعث وابستگی بین اهالی استان سیستان،بلوچستان و پاکستان شده است.
بر اساس یک مطالعه که در منطقه شیرآباد زاهدان انجام شده بین ۴۰ تا ۶۵ درصد ساکنین آن ، زندگی خود را از طریق قاچاق کالا بین ایران و پاکستان و با ارائه پشتیبانی لجستیکی به قاچاقچیان مواد مخدر می گذرانند. متاسفانه  شهرهای میرجاوه، زاهدان ، خاش،سراوان و ایرانشهر نیزاز جمله شهرهای کلیدی از منظر قاچاق مواد مخدر محسوب می شوند.
با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران، قرارگیری در کانون آسیب پذیر تولید مواد مخدر و وجور مسیرهای متعدد قاچاق مواد مخدر، مبارزه با شبکه ها و گروه های بین المللی بزرگ قاچاق مواد مخدر همیشه در صدر اقدامات نظامی و انتظامی ایران بوده است.
ایران با وجود داشتن همسایگان متعدد همواره در امر مبارزه با قاچاق مواد مخدر خسارت های جانی و مالی فراوانی متحمل شده است. به گونه ای که امروزه در زمینه قاچاق مواد مخدر امنیت ایران به امنیت بین المللی متصل شده است.

چاپ این مطلب