اعتیاد و تفاوت های جنسیتی
با وجود آنکه افراد مختلف به دلایل مختلفی به مصرف مواد و نوشیدنیهای الکلی معتاد میشوند، اما در پارهای از موارد میتوان الگوهای مشابه و مشترکی را یافت. این الگوهای مشابه میتواند در بهکار بستن رویکردهای درمانی مناسب موثر واقع شود.
علیرغم افزایش آگاهی درباره اعتیاد، در مسیر درمان شواهد محور زنان موانع بیشتری از مردان وجود دارد. همچنین در دوره پس از ترک نیز احتمال عود در زنان بالاتر از مردان است. محققان علت این امر را شماری از عوامل بیرونی و زیستی – شیمیایی دانستهاند. در نتیجه زنان نسبت به مردان دشواری بیشتری در ارتباط با اعتیاد خواهند داشت.
الگوهای مبتنی بر جنسیت بینش مناسبی از علل متفاوت اعتیاد زنان و مردان ارائه میکند. چندانکه مردان با مصرف مواد یا نوشیدن الکل در موقعیتهای اجتماعی احساس قدرت میکنند اما زنان عمدتاً به دلیل تجربه بیحسی نسبت به درد و روان ضربههای گذشته که پس از مصرف این مواد را مصرف میکنند، معتاد میشوند.
همچنین مصرف مواد، نوشیدن نوشیدنیهای الکلی و نیز حتی مواد قانونی نظیر نیکوتین برای مردان عادیتر از زنان به نظر میرسد. بدین ترتیب با وجود تغییر کاربرد اجتماعی مصرف مواد و نوشیدن الکل، اما به لحاظ تاریخی مصرف مواد برای زنان از مقبولیت اجتماعی کمتری برخوردار است.
از سوی دیگر زنان و مردان معمولاً نسبت به سوء مصرف مواد متفاوتی علاقه نشان میدهند. زنان علاقه کمتری به مصرف مواد غیرقانونی مانند هروئین و کوکائین نشان میدهند. همچنین به طور میانگین کمتر از مردان به نوشیدن الکل میپردازند، زیرا سریعتر از مردان معتاد میشوند. در واقع پژوهشها حاکی از آن است که زنان سه برابر کمتر از مردان به مشغول شدن به فعالیتهای مرتبط با مواد و الکل تمایل دارند، اما تمایل آنها به افزایش مصرف یک ماده (پس از اولین مصرف) دو برابر مردان است.
تفاوتهای فیزیکی مردان و زنان در قبال اعتیاد
تفاوتهای فیزیکی موجود میان زنان و مردان نیز میتواند در شکلگیری و تداوم اعتیاد موثر واقع شود. عموماً مردان مواد جدید را سریعتر از زنان وارد سیستم متابولیسم خود میکنند، بدین معنا که جذب مواد در مردان سریعتر از زنان اتفاق میافتد. به عبارت دیگر مقدار مادهای که میتواند بدن زنان را تحت تأثیر قرار دهد بسیار کمتر است. این تفاوتها قطعاً پیامدهای خطرناکی برای افرادی که مقادیر زیادی نوشیدنی الکلی و یا مواد مصرف میکنند به همراه دارد.
البته پرونده پژوهشهای زیادی در این رابطه همچنان باز است و هنوز نمیتوانیم با قطعیت حکم کنیم که کدام یک از دو جنس بیش از دیگری مستعد اعتیاد است. اما یک تحقیق جدید درباره مصرف کوکائین نشان میدهد که بدن زنان نسبت به مردان پس از مصرف کوکائین واکنش بیشتری نشان میدهد و این امر آنها را بیش از مردان مستعد مرگ در نتیجه بیش مصرفی میکند.
در مقایسه میان احساسات زنان و مردان پس از مصرف نیز مشخص شده که زنان سریعتر از مردان احساس رضایت و خوشبختی میکنند و ماندگاری این احساسات در آنها بیشتر از مردان است. همین اثر طولانی مدت است که باعث میشود زنان نسبت به مردان بیشتر به مواد متکی شوند و از مصرف آن احساس امنیت کرده و به سرعت دز مصرف خود را به حدودی خطرناک برسانند. همچنین تحقیقات نشان داده از هنگام اولین مصرف زنان تا وقتی که مداخلات پزشکی برای آنان لازم شودف مدت کمتری به طول میانجامد تا مردان.
زنان و مردان همچنین نسبت به محیط خود نیز واکنش متفاوتی دارند. از سوی دیگر روند تکاملی مصرف در زنان که محور عاطفی خانواده به حساب میآیند بیش از مردان (مسئولیت تأمین معیشت را برعهده دارند) منجر به اضطراب میشود. در نتیجه تشدید اعتیاد در زنان دو برابر بیشتر از مردان اضطراب و افسردگی ایجاد میکند.
افزون بر این برخی پژوهشها نیز حاکی از تفاوت در نتیجهای است که زنان متقاضی ترک اعتیاد براساس موقعیتشان در چرخه قاعدگی میگیرند. این امر بهواسطه سطح متفاوت اضطراب است که در مقاطع مختلف این چرخه تفاوت میکند.
جنسیت و ترک مصرف مواد و الکل
مدلهایی که روانضربههای گذشته را در خصوص علت تمایل زنان به سوء مصرف موا یا الکل مورد بررسی قرار میدهد عبارتند از درمان شناختی – رفتاری و مدل بهبودی از ضربه روانی و توانمندسازی. این درمانها علت اعتیاد را ناشی از استعداد ژنتیکی نمیدانند و نشان میدهند که زنان دارای دسترسی به این درمانها احتمال موفقیت بالاتری دارند. این مدلهای درمان ضربههای روانی را میتوان به همراه سایر درمانها از جمله برنامه ۱۲ گام بهکار گرفت.
نابرابری جنسیتی و موانع موجود بر سر راه درمان اعتیاد
زنان عموماً با موانع بیشتری برای دسترسی به گزینههای جامع درمان که با نیازهایشان منطبق باشد روبهرو میشوند. اغلب نیز از دید سازماندهندگان مراقبت درمانی دور میمانند به ویژه در صورتی که مسنتر باشند. بهطور کلی در این خصوص زنان کمتر مورد توجه قرار میگیرند.
زنانی که فرزندان کوچک دارند با خطر بزرگتری روبهرو هستند زیرا از یکسو با جرمانگاری مصرف الکل و مواد مواجه میشوند و از سوی دیگر با دشواریهایی که در مسیر دسترسی به درمان برخورد میکنند. این امر همچنین در جریان اقدامات درمانی جاری، مانند گروههای حامی نیز صادق است که مستلزم گذراندن مدت زمانی خارج از خانه هستند. این موانع حتی باعث میشود آن دسته از زنان که خواستار درمان هستند بیش از مردان مستعد عود اعتیاد باشند.
همچنین زنان با موانع مالی بیشتری نیز در خصوص درمان روبهرو میشوند. بهعلاوه برخی تحقیقات نیز نشان میدهد زنان گرفتار اعتیاد (به خصوص مادران) نسبت به مردان با انگ بیشتری روبهرو میشوند و لذا احتمال تداوم یافتن روابط مثبت آنها با اعضای خانواده، دوستان و پزشکان حرفهای کمتر است.