ایران در برابر قاره سبز؛ مقایسه سیاست و وضعیت مخدری
بهطور کلی موضوع اعتیاد و مواد مخدر یکی از پدیدههای به حساب میآید که بخش مهمی از توش و توان دولتها در سراسر جهان امروز را به خود مصروف داشته است. بدین معناکه مبارزه با این دو پدیده وقت، انرژی، توان انسانی و منابع مالی چشمگیری از کشورهای مختلف میگیرد. از سوی دیگر وضعیت مخدری کشورهای مختلف در جهان بسته منطقه جغرافیایی، فرهنگ بومی، روابط بینالمللی و نیز چگونگی نگاه کارتلها و سازمانهای مخدری مختلف بهآنها متفاوت است؛ به بیان دیگر برخی کشورهای جهان تنها بازار مصرف مواد به حساب میآیند و برخی دیگر مسیر ترانزیت مواد هستند، درحالیکه دسته سوم تولیدکنندگان این مواد به شمار میآیند. البته باید اضافه کرد که برخی کشورها نیز بسته عوامل فوقالذکر دارای یک، دو یا هرسه نقشهای یاد شده میشوند. مثلاً علیرغم اینکه بازار مصرف داخلی کشور افغانستان در مقایسه با تولید و ترانزیت مواد از اهمیت کمتری برخوردار است، اما برای این کشور در نهایت هر سه نقش را قائل هستیم.
کشورهای قاره اروپا از سوی دیگر عمدتاً بازار مصرف مواد به شمار میآیند و در درجه دوم نیز مسیر ترانزیت برخی مواد از آنها میگذرد، اما فرایندهای تولید اغلب در کشورهای غیراروپایی انجام میشود. جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل برخورداری از مرزهای مشترک طولانی با افغانستان قهراً به بخشی از مسیر ترانزیت مواد مخدر به سوی ترکیه و اروپا مبدل شده که از آن به مسیر بالکان یاد میشود. همچنین بازار مصرف داخلی نیز به دلیل برخی فرهنگهای بومی و نیز الگوهای رفتاری شبه مدرن در ایران قابل توجه است. نیاز این بازار داخلی تا آنجا که وابسته به تریاک باشد از افغانستان تأمین میشود، اما مواد صنعتی جدیدتر از طریق ورود پیشسازها درون آشپزخانههای داخلی تولید شده و بخشی از آن نیز از مرزهای غربی به کشور قاچاق میشود. در واقع موقعیت ژئوپلیتیکی کشور و نیز پارهای از دیگر عوامل منجر بدان شده که ایران نیز تا حدودی واجد هرسه نقش یاد شده شود. اما در عین حال مبارزه موثر با مواد مخدر در جمهوری اسلامی ایران باعث شده ایران، از یکسو در حوزه کشفیات مواد مخدر در صدر جدول جهانی قرار گیرد و از سوی دیگر با یک برنامهریزی نظامیافته در زمینه پیشگیری و نیز درمان مصرف کنندگان وارد باشگاه کشورهای پویای مبارزه همهجانبه با مواد مخدر شود.
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است