بحران برگزیت و سیاست مخدری بریتانیا
از آنجاکه احزاب مختلف سیاسی، رویکردهای متفاوتی نسبت به سیاست کلان مخدری کشورها اتخاذ میکنند شاهد آن هستیم که با تغییر احزاب حاکم، گاه تغییراتی در سیاست مخدری کشورها اعمال میشود. حزب محافظهکار بریتانیا که در حال حاضر کابینه این کشور را در اختیار دارد در سالهای اخیر درگیر برگزیت یا همان «فرایند خروج از اتحادیه اروپا» بوده است. طرفداران برگزیت که طیف محافظهکار تندرو این حزب به شمار میآیند، در قبال موضوعات کلان، از جمله سیاست مخدری دارای تناقض درونی است. موسسه کادراس برای رعایت آزادی بیان متن زیر که توسط «کوجو کورام» به رشته تحریر درآمده و در وبسایت Talking Drugs منتشر شده را به طور کامل ترجمه و در اختیار مخاطبان عزیز قرار میدهد، اما در پایان نقدی محتوایی به پارهای از استدلالهای نگارنده طرح میکند که مبتنی بر کلان گفتمان غالب این موسسه (یعنی پیشگیری) و مختصات بومی ایران است.
همانطور که «یاکوب ریس موگ»، نماینده محافظهکار پارلمان بریتانیا نیز در کتاب مشهورش نیز اشاره کرده طرفداران برگزیت هرگز از بزرگداشتن قرن ۱۹ میلادی به عنوان «عصر زرین تجارت آزاد» که بریتانیا باید به آن برگردد، ابا نکردهاند. اما به نظر میرسد طرفداران دوآتشه برگزیت فراموش کردهاند مواد نیز یکی از کالاهایی به حساب میآید که در این عصر زرین مورد بریتانیاییها مشتاقانه به تجارت آن میپرداختند. از کشت برگ کوکائین در جامائیکا، سری لانکا و گویان بریتانیا گرفته تا تجارت پرسود تریاک هند شرقی. این تجارت سودآور همچنین نیروی دریایی بریتانیا را به جنگ با چین فرستاد که با پیروزی بریتانیا همراه شد. در آن مقطع زمانی بریتانیا نهتنها ابرقدرت جهان بود بلکه بزرگترین تاجر مواد در جهان نیز به شمار میآمد. در واقع تجارت پرسود مواد در قرن نوزدهم و نیز مالیات بسته شده بر آن یکی از اصلیترین منابع ثروت امپراتوری بریتانیا به حساب میآمد.
با این وجود که نیوزلند اخیراً با برگزاری یک همهپرسی درباره قانونیسازی کانابیس موافقت کرده – و به آخرین کشوری که درهای خود را به روی اصلاح سیاست مخدری گشوده، بریتانیا هنوز راهی طولانی تا رسیدن به یک گفتوگوی ملی جدی درباره آنچه امروزه سرمایهداران دخیل از آن به «موج شتابناک صنعتیسازی کانابیس[۱]» ( تجارت پرسود مواد قانونی در قرن ۲۱) یاد میکنند. حتی در این دوره پریشانی اقتصادی نیز طبقه سرمایهدار بریتانیا به طرزی غیر حرفهای در قبال تشکیل بازاری جدید که از رهگذر آن کسب ثروت کنند نیز سکوت کرده است.
طرفداران برگزیت بهجای آنکه برای یافتن مسیرهای جایگزین بالقوه در امتداد اصلاح سیاست مخدری، اغلب خواهان قوانین خشنتر و سختگیرانهتری در مبارزه با جرایم مربوط به حمل چاقو، گروههای خشونت ورز و مسائل معطوف به امنیت روانی میشوند. «بوریس جانسون» قهرمان برگزیت و گزینه مورد علاقه بسیاری از افراد برای نخست وزیری، اخیراً به «ناکافی» بودن مجازات پیشبینی شده در قانون برای «سرکردههای قاچاق مواد مخدر» اعتراض کرد و افزود این وضعیت باعث شده جوانانی که دست اندرکار کارتلهای مخدری هستند در سراسر کشور اقدام به ایجاد آشوب میکنند. دیگر سیاستمدار طرفدار برگزیت «ایان دونکان اسمیت» نیز از اینکه قاچاقچیان مواد در حال حاضر «با برخورداری از مصونیت» در بریتانیا اقدام به تداوم بخشیدن به «چرخه سمی خشونت» میکنند. دیگر سیاستمداران طرفدار برگزیت نیز به همین ترتیب خواهان افزایش اختیارات پلیس در ایجاد پستهای ایست و بازرسی شدهاند، «اشر مکوِی»، «دومینیک راب» و به ویژه «ساجد جاوید»، وزیر کشور بریتانیا از این دستهاند. جاوید که حتی شعار «ایست و بازرسیهای بیشتر برای نجات جانها» را مطرح کرده، در این مورد استدلال میکند که چنانچه در مراحل قبلی زندگیاش تصمیمات نادرستی میگرفته، شاید حتی خودش هم یک قاچاقچی مواد مخدر میشده است.
این در حالیست که از سوی دیگر ایده وضع قوانین قویتر تنها راه ممکن برای نجات زندگیها و جلوپیری از گروههای گانگستری و خشونت است، با اعتقاد لیبرالیستی طرفداران برگزیت در حمایت از تجارت آزاد در تضاد قرار داشته و همچنین با یافتههای روزافزونی که در دیگر نواحی جهان از نتایج اصلاحات مترقیانه سیاست مخدری به دست آمده نیز در مخالفت وارد میشود. در ایالات متحده آمریکا نیز گسترش قانونیسازی ماریجوانا در سالهای اخیر به کاهش جرایم خشونتآمیز در ایالات مرزی انجامیده است. در پرتغال نیز جرمزدایی از همه انواع مواد به کاهش شدید مصرف مواد، مرگهای ناشی از بیشمصرفی و نیز جرایم مرتبط با مواد مخدر و نیز شمار زندانیان انجامیده است. کانادا، اروگوئه و تعدادی از ایالتهای آمریکا (از کالیفرنیا گرفته تا کلورادو) اقدام به قانونیسازی بازارهای تفریحی کانابیس پرداختهاند، با این حال سیاستمداران بریتانیایی هنوز نتوانستهاند اصلاح گستردهای را در دستور سیاست مخدری خود قرار دهند. چرا سیاستمداران محافظهکار بریتانیا که همواره از مقرراتزدایی و آزادی انتخاب فردی حمایت میکنند، نسبت به کاهش مقررات در عرصه ممنوعیتهای مخدری بیمیلی نشان میدهند، اما از اقدامات جنبش اصلاح سیاست مخدری در سایر بخشهای جهان استقبال میکنند.
صاحبان صنایع عصر ملکه ویکتوریا که به شدت مورد تشویق هواداران برگزیت رویکرد متفاوتی نسبت به مواد مخدر داشتند. برخلاف امروز که ما گروههای درگیر تجارت مواد را شیطان مینامیدیم، در قرن نوزدهم میلادی، «جان استوارت میل»، نظریهپرداز بزرگ لیبرال سیاست چین مبنی بر ممنوعیت تجارت تریاک را به دلیل تضاد آن با دکترین تجارت آزاد اخلاقاً «شیطانی» قلمداد کرده بود. توریها در آن دوره با این اندیشمند همنظر بودند و این امر به شعلهور شدن جنگهای تریاک منجر شد که در خلال آن نیروی دریایی بریتانیا چین را وادار به عقبنشینی از سیاست ممنوعیت تجارت تریاک با کمپانی هند شرقی کرد. بنابراین میتوان گفت حفاظت از تجارت تریاک یکی از بنیادهای سیاست اقتصادی امپراتوری بریتانیا بوده است. در همین دوره درون انگلستان نویسندگان ثروتمندی همچون «توماس د کوئنسی» و «ساموئل کولریج» در آثار خود به لذت عاشقانه استفاده از مواد میپرداختند و کوکائین و هروئین بدونه محدودیت از داروخانهها و خواربارفروشیها فروخته میشد و برای درمان همه چیز از جمله دندان درد گرفته تا یک سرماخوردگی ساده مصرف میشد. اگرچه طرفداران برگزیت که منادی تجارت آزاد قرن نوزدهمی هستند، در عین حال رویکرد غالب دوره ویکتوریا مبنی بر تجارت آزاد مواد را نادیده میگیرند.
تحلیل انتقادی
جانمایه کلام نگارنده این است که محافظهکاران تندرو بریتانیایی (طرفداران برگزیت) در بسیاری از اندیشههای اصلی خود رویکردهای متناقضی را دنبال میکنند؛ مثلاً سیاستمداران این حزب از یکسو بر لزوم تجارت آزاد، مقرراتزادیی و عدم مداخله دولتها در اقتصاد حمایت میکنند اما در عین حال حاضر به اعمال اصلاح سیاست کلان مخدری خود نیستند و از سختگیری در حوزه قوانین مخدری و مجازاتها حمایت میکنند که برخلاف عصر تجارت آزاد است. در واقع نگارنده با پیش کشیدن نمونههایی همچون کانادا، پرتغال، اروگوئه و برخی ایالتهای آمریکا سعی در آن دارد که از «جرمزدایی از مصرف مواد مخدر» حمایت کرده و آن را برای کاهش جرایم این حوزه ضروری قلمداد میکند، اما لازم به تأکید است که تلاش ما در موسسه کادراس براساس رویکرد پیشگیری دوری از دوگانه جرمزدایی و قانونیسازی مطلق است. اشاره به این نقطه خالی از لطف نیست که نگارنده معتقد است: «در پرتغال نیز جرمزدایی از همه انواع مواد به کاهش شدید مصرف مواد، مرگهای ناشی از بیشمصرفی و نیز جرایم مرتبط با مواد مخدر و نیز شمار زندانیان انجامیده است.» به نظر میرسد درباره این استدلال باید دقت زیادی کرد، چه اینکه اگرچه میتوان گفت سیاست جرمزدایی نسبتاً شدیدی که در این کشور اعمال شده باعث کاهش بازارهای سیاه و قیمتهای نجومی و لذا کاهش جذابیت اقتصادی قاچاق مواد شده، اما در عین حال نیز کاهش جرایم مورد اشاره در واقع به بهای تغییر تعاریف موجود از جرایم صورت گرفته و لذا با به رسمیت شناختن فروش مواد در این کشور برابر است. حتی در این کشور نوعی «توریسم مخدری» شکل گرفته و برخی از اروپاییها برای مصرف آزادانه مواد از کشورهای نسبتاً نزدیک به پرتغال به این کشور مسافرت میکنند.
از سوی دیگر تشدید بیضابطه مجازاتها نیز که سالهای سال سیاست کلان بسیاری از کشورهای جهان بوده نتوانسته تأثیر چندانی در محو قاچاق مواد داشته باشد، از این رو به نظر میرسد سرمایهگذاری بر رهیافت پیشگیری از یکسو و تمرکز بر مجازاتهای هوشمند راهکارهای موثرتری برای کاهش ابتلا جامعه سالم به اعتیاد و سپس درمان معتادان است.
پینوشتها
[۱] . green rush
منبع بخش ترجمه شده: Talking Drugs
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است