تفاوت‌های جنسیتی در چرخه اعتیاد

   جنسیت به عنوان نظامی اجتماعی با مجموعه ای از نسخه های رفتاری همراه است که بر اساس نظریات جنسی بیولوژیکی تعریف می شود. این برساخته ها و ادراکات جنسی از طریق ساختارها و فرایندهای فرهنگی و اجتماعی در طول زمان ساخته می شوند، بر جامعه بار می شود و تیپ خاصی از رفتارها را برای هر جامعه ای رقم می زند. محققان دانش اعتیاد معتقدند؛ وابستگی به مواد مخدر و الکل بر اساس جنسیت متفاوت است و بخش مهمی از دانش اعتیاد امروزه مربوط به تفاوت های جنسیتی می شود. با بررسی اثر محیط و فرهنگ اجتماعی بر زنان و مردان تجربه متفاوتی از جنبه های مختلف اعتیاد مشهود می شود. امروزه اعتیاد را به عنوان مفهومی می شناسیم که چهار مرحله مهم را برای فرد معتاد پوشش می دهد: ۱- دریافت یا شروع مصرف مواد. ۲- تشدید افزایش مصرف مواد، ۳- وابستگی و سوءمصرف مواد، ۴- خروج، تصمیم به ترک مواد و رهایی (نگاه کنید به جدول).

   تفاوت های جنسیتی در مراحل اعتیاد

 

  تصمیم به ترک

سوءمصرف    تشدید مصرف    دریافت یا شروع مصرف جنسیت
 در زنان تصمیم به ترک با استرس همراه است و نقش مردان و حضور همسران به دلیل شرایط عاطفی و روحی زنان مهم است. تاثیرات جسمی و روحی استفاده از مواد بسیار شدیدتر نسبت مردان است. ماندگاری زنان در این مرحله طولانی تر از مردان است. افزایش مقدر مصرف داروهای تجویزی،قرارگیری در معرض اضطراب و استرس و تشدید مصرف مواد. قرارگیری در سوءمصرف غذا،دارو یا یک فعالیت اعتیادآور. پاسخ مثبت در استفاده از داروها و احتمال بالای سوءمصرف موادی مانند کوکائین و آمفتامین  

 

زنان

علایم جسمی و روحی مردان در ترک مواد در مردان نسبت به زنان بیشتر  و مردان نیازهای روحی متفاوتی مثل همراهی دوستان جدید دارند. تاثرات جسمی و روحی این مرحله در کوتاه مدت نسبت به زنان کمتر است. مردان مدت زمان کوتاه تری نسبت به زنان در این مرحله باقی می مانند. شروع این مرحله در مردان آهسته تر از زنان است اما مردان مدت زمان طولانی تری در این مرحله باقی می مانند. قرارگیری در معرض سوءمصرف غذا، دارو یا یک فعالیت اعتیادآور.تجربه استفاده از مواد در نتیجه رفتارهای پرخطر با گروه های دوستان برای کسب لذت و کنجکاوی  

 

مردان

 

بر اساس جدول، مرحله اول در اعتیاد شامل تعامل با دارو است و زمانی که فرد بر اساس فشارهای محیطی و اجتماعی، اضطاب ها و تنش های پس از آن به دارو به عنوان ماده ای تسکین دهنده وابسته می شود. در هر کدام از این مراحل زنان و مردان در معرض تجربه های متفاوتی از سوء مصرف مواد را قرار می گیرند، و واکنش های متفاوتی بر اساس نوع ماده مصرفی و شرایط اجتماعی خود بروز می دهند . نکته قابل ذکر این است که برخی از افراد هیچ گاه از مرحله ابتدایی که دریافت مواد است جلوتر نمی‌روند و به صورت تفننی به مصرف خود ادامه می دهند و حتی ممکن است در طولانی مدت همان مصرف تفننی خود را رها کنند و در این مرحله نمی توان فرد را معتاد نامید. درست از زمانی که فرد با مواد درگیر می شود  و مصرف خود را شروع می کند و تا زمانی که سوء مصرف مواد بخشی از زندگی او می شود، مفهوم اعتیاد شکل می گیرد.

    به عنوان مثال در جامعه آمریکا، مردان بیشتر از زنان تمایل به مصرف الکل و مواد مخدر به صورت تفننی دارند، در حالی که زنان بیشتر از داروهای تجویزی آرام بخش استفاده می کنند. بر اساس اعلام اداره سوء استفاده مواد  و خدمات بهداشت روان آمریکا، دختران و پسران ۱۲ تا ۱۷ سال به طور مشهودی از مواد مخدر غیرقانونی استفاده می کنند. بر اساس این گزارش در میان جمعیت یک کشور، افرادی که دارای ویژگی های ژنتیکی و شخصیتی تعریف شده، تجربه استفاده از مواد و تحت تاثیر شرایط فرهنگی و اجتماعی سوء مصرف قرار داشته اند، بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار دارند[۱]. روان شناسان و پزشکان حوزه اعتیاد معتقدند، هرچند زنان کمتر از مردان گرایش به مصرف مواد و الکل دارند، اما پس از شروع مصرف، سریع تر از مردان مصرف خود را افزایش می دهند. با این حال این سوال مطرح می شود که چه چیزی باعث می شود تا زنان در معرض خطر بیشتری از مواد و اعتیاد قرار گیرند؟

دانستن تفاوت های جنسیتی شاید بتواند به سوال بالا جواب دهد.

 

تفاوت های جنسیتی در زنان و تاثیر آن در چهار مرحله چرخه اعتیاد:

  • عوامل عاطفی و روانی در زنان عامل تعیین کننده ای در شروع دریافت مواد و ورود به مرحله سوءمصرف است. زنان در مرحله ترک مواد به دلیل تفاوت های جنسیتی در مقایسه با مردان کمتر به معالجه و روان درمانی جواب می دهند و اغلب نیاز به شریکی عاطفی و روانی مانند حضور همسرانشان در هنگام ترک دارند.
  • هیچی کس نمی خواهد معتاد شود، تفاوت های ژنتیکی و فردی زنان نسبت به مردان، به خصوص نقش پر رنگ شبکه خویشاوندی و دوستان و مشکلاتی مانند افسردگی و اضطراب زنان را به این سمت سوق دهد.
  • زنان در طول مرحله تلاش جهت ترک، علایم ناخوشایندتری نشان می دهند. بر اساس تفاوت های بیولوژیکی زنان حالات خلقی شدیدتری نسبت به مردان در برابر اضطراب و نگرانی دارند. بر اساس مطالعات هنگامی که زنان به مرحله بهبودی و رهایی از اعتیاد می رسند، ممکن است مجموعه ای از مشکلات اجتماعی و فرهنگی و همچنین سوءاستفاده های جسمی و جنسی قبلی حک شده در ذهن آنها به همراه مشکلات و آسیب های اجتماعی و اقتصادی پس از ترک، احتمال استفاده از داروهای آرام بخش را در آنها افزایش که همین امر مرحله مهم در افزایش گرایش و عود دوباره اعتیاد در زنان نسبت به مردان است.

    عده ای از روان شناسان  و متخصصان حوزه اعتیاد، هویت جنسیتی را حاصل شیوه آموزش و تربیت کودک می دانند تا عوامل زیست شناختی و بیولوژیکی. از این منظر جنس خصلتی زیستی و بیولوژیکی و جنسیت ویژگی روانی، فرهنگی و اجتماعی دارد. برساخت اجتماعی از زنان در حوزه اعتیاد به گونه ای است که امروزه بسیاری از کشورها در حوزه برنامه ریزی و سیاستگذاری خواهان تغییر این برساخت هستند. به نظر می رسد شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نقش مهمی در ساخته شدن اعتیاد زنان بدون در نظر گرفتن تفاوتهای جنسیتی داشته است، حاصل نادیده گرفتن تفاوت های اساسی زنان نسبت مردان در هر چهار مرحله دریافت مواد، تشدید افزایش مصرف، خروج یا تصمیم به ترک و عود دوباره است.

 

پی‌نوشت‌ها

[۱] https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC5120656/


بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است