در محدوده خاکستری| جایگاه جرائم سازمانیافته در تقابل ایران و اسرائیل
با آنکه گسلهای ژئوپلیتکی- ایدئولوژیک ویژگیها نسبتا ثابتی دارند و با گذر زمان، تغییر اساسیای تجربه نمیکنند، روشهای «جنگ و صلح» در بازههای مختلف زمانی تغییر کردهاند و وارد مراحل جدیدی شدهاند. از سال 2005 میلادی به تدریج ادبیات «جنگ ترکیبی» و «جنگهای منظم» در مجلات معتبر علمی و اندیشکدهها مطرح شد و به دکترین دفاعی کشورها راه یافت. در جنگهای نوین، کشورها علاوهبر تکیه به نیروهای کلاسیکی همچون قدرت نظامی، تحریم اقتصادی یا ائتلاف بندی منطقهای- بینالمللی، از ابزارهای جدید همچون گروههای نیابتی، فناوریهای جدید و حتی شبکه جرائم سازمانیافته برای وارد کردن ضربه به دشمن بهره میبرند. به عنوان مثال، سرویسهای خارجی سعی میکنند با استفاده از شبکههای غیرقانونی داخلی، تسلیحات یا ابزار مورد نیاز را به دست گروههای تجزیهطلب یا تروریستی برسانند.
در تاریخ مناقشات تهران- تلآویو، هر دو طرف بارها سعی کردند تا در جریان نبرد در «منطقه خاکستری» از ابزار گروههای تبهکار سودجو برای ترور، خرابکاری، جمعآوری اطلاعات و انتقال سلاح استفاده کنند. در این میان، سرویس خارجی موساد به دلیل سابقه طولانی در زمینه استفاده از شبکههای غیرقانونی و مخفی برای رخنه در ساختارهای مختلف کشورها توانسته است تا امروز دست به اقدامات قابل توجهی برای تضعیف منافع ملی ایران بزند. ترور دانشمندان هستهای، خرابکاری در مراکز وابسته به سازمان انرژی اتمی یا وزارت دفاع، جاسوسی و سرقت اسناد مهم کشور تنها بخشی از کارنامه استفاده نهادهای امنیتی اسرائیل از شبکه جرائم سازمانیافته در داخل ایران است.
برای فهم جایگاه جرائم سازمانیافته در اقدامات خرابکارانه سرویسهای خارجی به ویژه موساد، ابتدا باید به ویژگیها و کارکردهای این مفهوم حقوقی- سیاسی بپردازیم. اساسا به اجتماع بیش از دو نفر که برای تامین کالا یا خدمات از مسیرهای غیر قانونی استفاده میکنند و هدف نهایی آنها رسیدن به «سود مالی-مادی» است، گروه مرتبط با جرائم سازمانیافته گفته میشود. این گروهها که بهصورت «پنهانی» به زیست خود ادامه میدهند، برای ایجاد چرخه پایدار انتقال کالا- خدمات غیرقانونی قدم به ورای مرزهای ملی میگذارند و در یک منطقه جغرافیایی اقدام به «شبکهسازی» میکنند. این گروهها به دلیل آنکه دائما سعی دارند از چشم قانون پنهان بمانند و به صورت مستمر به کسب سود مادی بپردازند، بستر مناسبی برای سرویسهای خارجی ایجاد میکنند تا بدون بهخطرانداختن عوامل خود، به داخل کشور هدف نفوذ کنند و به سراغ جمعآوری اطلاعات، خرابکاری و حتی عملیات ترور بروند. بهعنوان مثال، شبکههای قاچاق فعال در مرزهای کشور بستر مناسبی برای انتقال افراد، سلاح، ریزپرندهها و غیره به داخل محیط سرزمینی به حساب میآیند. در بسیاری از مواقع این تبهکاران از نیتهای سیاسی- ایدئولوژیک سرویسهای اطلاعاتی یا گروههای تروریستی آگاه نیستند اما برای کسب سود مالی- مادی با آنها همکاری میکنند.
جیسون برودسکی، کارشناس موسسه آمریکایی «خاورمیانه» اخیرا در توئیتی با استناد به اطلاعات ارائهشده از سوی سخنگوی قوه قضائیه، شبکه قاچاق مشروبات الکلی در مرزهای شمالغربی کشور را عامل انتقال ابزار ترور شهید فخریزاده در آبسرد دماوند اعلام کرد. پیش از این، شبکههای تلویزیونی اسرائیل سعی داشتند با ارائه تصویری جهتدار، ترور شهید فخریزاده را صرفا نوعی عملیات نفوذ پیچیده نشان دهند . اگر صحت گزارش اخیر قوه قضائیه مورد تایید دستگاههای امنیتی باشد، سوال دوم آن است که عوامل موساد از چه طریقی وارد کشور شدند و پس از انجام عملیات چگونه موفق به خروج از کشور شدند؟ در این سناریو ممکن است شبکه قاچاق انسان در مرزهای شرقی و غربی کشور با استفاده از شگردهای سنتی خود، زمینه ورود این افراد به داخل ایران را فراهم کرده باشند.
ردپای استفاده موساد از شبکه جرائم سازمانیافته به سالها قبل باز میگردد؛ به عنوان مثال، مرداد سال 1399 یک تبعه جمهوری آذربایجان پس از استخدام گروهی از اوباش، به آنها اعلام کرد به دلیل اختلاف شخصی با صاحب کارگاهی در شورآباد، قصد دارد با آتش زدن و تخریب محل کار او انتقام بگیرد. ظاهرا به هریک از افراد دخیل در این اقدام خرابکارانه 270 میلیون تومان پرداخت شده بود. پس از تخریب و آتشزدن کارگاه، مشخص شد که این مکان به سازمان انرژی اتمی تعلق داشته است و کارفرمای یادشده، عامل موساد بوده است!! در جریان این عملیات خرابکارانه، سرویس خارجی اسرائیل با استخدام تبعه کشوری ثالث با شبکه سازمانیافته اوباش ارتباط گرفته بود و با پرداخت پول به هدف خود رسید. ترور شهید محسن فخریزاده در میان مذاکرات احیای برجام نیز یکی از بزرگترین ابهامات امنیتی در خصوص رخنه دشمن به داخل کشور، انتقال سلاح، شناسایی دقیق «زمان» و «مکان» شهید و در نهایت ترور موفق ایشان در سالهای اخیر بوده است.
دو سال بعد، گروهی از اراذل و اوباش توسط سرویس موساد استخدام شدند و فردی به نام «یدالله خدمتی» را ربوند. این نیروی جهادی سپاه پاسداران تحت عنوان مستشار نظامی فعال در حوزه منطقه شرق عربی توسط این تبهکاران شکنجه و مجبور به اعتراف شد. کمی بعد، فرد دیگری به نام «منصور رسولی» نیز به دست اوباش محلی دزدیده شد و مورد شکنجه قرار گرفته شد. تکرار این الگو در سایر وقایع امنیتی داخل کشور نیز به چشم میخورد. موساد از طریق افراد واسطه یا شبکه «دارک وب»، زمینه برقراری ارتباط و پرداخت دستمزد تبهکاران را با بیت کوین یا افتتاح حساب ارزی در یک کشور خارجی فراهم میکند تا آنها به اقدام علیه مهرههای برجسته نظام دست بزنند..
تجربه دو دهه نبرد فشرده امنیتی میان تهران و تلآویو حاکی از توجه تصمیم گیران و کارگزاران کشور به تهدیدات ناشی از جرائم سازمانیافته است. با آنکه گروههای تبهکار مانند قاچاقچیان اسلحه، انسان و مواد مخدر، هکرها و غیره در نگاه اول صرفا به دنبال کسب سود مادی- مالی از مسیرهای غیرقانونیاند، اما ظرفیت آنها برای استفاده از شبکههای پنهان غیردولتی ایجاب میکند تا سرویسهای خارجی برای رسیدن به برخی اهداف ازاین بستر در راستای منافع خود بهره ببرند.