جنگ‌های تریاک

گذشته همواره مبین مسیر آینده نیست. امروزه چینی‌ها، علی‌رغم خاطره تلخ جنگ‌های تریاک درباره بریتانیا احساسات عموماً مثبتی دارند. رقابت نظامی در دریای چین جنوبی واقعیت زمانه ماست، اما این بدان معنا نیست که رهبران چین همیشه خود را مقید به استراتژی‌‎های توسعه‌‌طلبانه و مقابله‌ای ببینند.

در سال ۱۸۳۹ انگلیس به خاطر ناراحتی از اینکه چین اقدام به بستن دفتر قاچاق مواد بریتانیا و مصادره اموال آن کرد، با این کشور وارد جنگ شد. این جنگ روند وقایع تاریخ را دگرگون ساخت و پیامدهای آن هنوز که هنوز است، احساس می‌شود. در واقع می‌توان گفت جنگ‌های موسوم به تریاک روند تاریخ چین را تغییر داده‌اند. واردات تریاک به چین پس از این جنگ‌ها ۳۰۰ برابر افزایش یافت و حکومت پادشاهی چین، ضربات مهلکی را در نتیجه این جنگ‌ها دریافت کرد، به طوری که نهایتاً در سال ۱۹۱۲ با انقلاب شیان‌های به طور کامل سقوط کرد.

خاندان چینگ که در سال ۱۶۴۴ توسط دودمان منچو پایه‌گذاری شد، مرزهای چین را به نهایت ممکن رساند و در نتیجه تبت، تایوان و امپراتوری ایغور را تصرف کرد. با این وجود چینگ‌ها سپس به داخل مرزها بازگشتند و سیاستی انزواگرایانه را درپیش گرفتند، آن‌ها حتی از پذیرفتن سفرای غربی هم خودداری کردند، زیرا غربی‌ها زیر بار این ادعا که خاندان چین جایگاهی فراتر از رئسای کشورهای آن‌ها دارد را نمی‌پذیرفتند. در نتیجه حتی کشتی‌های تجاری نیز اجازه ورود به سرزمین چین را نداشتند.

تنها استثنای این حکم، بندر کانتون در جنوب شرقی منطقه بود و در استان گوانگدوگ واقع بود. این بندر هنگ کنگ را به ماکائو متصل می‌کرد. خارجی‌ها تنها اجازه داشتند در ۱۳ منطقه مشخص از شهر گوانژو تجارت خود را انجام دهند و در برابر تجارتشان تنها نقره به آن‌ها پرداخت می‌شد.

بریتانیایی‌ها انحصار تجارت با چین را به کمپانی هند شرقی واگذار کرده بودند و به زودی کشتی‌های واقع در مستعمرات هند تبادل نقره با چای و ظروف چینی را آغاز کردند. اما به طور مشخص بریتانیا منابع نقره محدودی داشت.

 

زمینه جنگ‌ها

در میانه‌های سده ۱۷۰۰ میلادی بریتانیایی‌ها تجارت تریاک (که در هند رشد کرده بود) در برابر دریافت نقره را با تجار چینی آغاز کردند. تریاک که در آن دوره در بریتانیا غیرقانونی بود ولی در پزشکی سنتی چینی مورد استفاده قرار می‌گرفت.

با این وجود مصرف تفننی تریاک در چین نیز غیرقانونی و غیرمعمول بود. اما این وضعیت با آغاز اعزام محموله‌های چندین تنی تریاک توسط بریتانیایی‌ها اما این وضعیت تغییر کرد. آن‌ها برای دور زدن ممنوعیت‌ها اقدام به قاچاق و سوء استفاده از ضعف‌های قانون تجارت می‌کردند.

از اوایل سده نوزدهم میلادی آمریکایی‌ها نیز به فروشندگان تریاک اضافه شدند، آن‌ها تریاک‌های ترکیه‌ای را با کشتی به بندرهای چینی می‌آوردند. در نتیجه این وضع مصرف تریاک و نیز سود حاصل از تجارت آن ظرف مدتی کوتاه سر به فلک کشید.

پس از مدتی «امپراتور دائوگوآنگ» با میلیون‌ها معتاد از یک‌سو و نیز روند مستمر خروج نقره از چین روبه‌رو شد. مثل اغلب موارد، اقدمات شدید و ایدئالیستی متعاقب این وضع، اختلافات را به اوج رساند و منازعه را شعله‌ور ساخت. در سال ۱۸۳۹ «لین زشو»، مأمور جدید امپراتور ضمن اعلام قانون ممنوعیت تریاک در سراسر چین راهی بندر کانتون شد.

او ۱۷۰۰ دلال را دستگیر کرد و کلیه تریاک موجود در انبار شرکت‌های تجاری خارجی که در بنادر چین دپو شده بود را ضبط کرد. اقدام بعدی لین زشو نابود کردن کلیه موجودی تریاک بود که آن را چیزی در حدود ۲٫۶ میلیون پوند تریاک دانسته‌اند. لین زشو تمامی این میزان را در اقیانوس ریخت. او حتی شعری برای عذرخواهی از خدای دریا به دلیل آلودگی به وجود آمده نوشت.

تجار عصبانی بریتانیایی به حکومت خود مراجعه کرده و خواستار غرامت اموال از بین رفته شدند، اما خزانه‌داری دولت توانایی پرداخت این مبالغ را نداشت. در نتیجه بریتانیایی‌ها به صرافت پس گرفتن غرامت از طریق جنگ شدند. اما نخستین گلوله زمانی شلیک شد انگلیسی‌ها به یک کشتی تجاری چینی حمله کردند و این اقدام مورد اعتراض چینی‌ها واقع شد.

مقامات چینی مایل بودند تجارت را با بریتانیایی‌ها در خصوص دیگر کالاها ادامه دهند. لین زشو حتی به ملکه ویکتوریا نامه‌ای نوشت و به این موضوع اشاره کرد که انگلستان در داخل مرزهای خود تجارت تریاک را ممنوع کرده و چینی‌ها فقط در حال تکرار همین اقدام هستند، نه بیشتر.

البته نامه او هیچ‌گاه به دست ملکه نرسید، اما نهایتاً در روزنامه ساندی تایمز منتشر شد. در پاسخ اما، ناوگان سلطنتی بریتانیا در اعتراض به محدود‌های اعمال شده بر تجارت آزاد مواد، اقدام به محاصره خلیج مروارید کرد.

وقتی دو کشتی بریتانیایی حامل پنبه تلاش کردند در ماه نوامبر ۱۸۳۹ از محاصره خارج شوند، ناوگان سلطنتی دومی که موسوم به «ساکسون سلطنتی» بود را هدف شلیک هشدار خود قرار داد، چینی‌ها نیز یک اسکادران جنگی و چند قایق مجهز به توپ را برای اسکورت تجار اعزام کرد. کاپیتان کشتی اچ‌ام‌اس ولاگ که نمی‌خواست اقدامات مقابله‌ای چینی‌ها را تحمل کند، آتش را به روی کشتی‌های چینی گشود. سپس کشتی اچ‌ام‌اس هیاکنیچ نیز وارد درگیری شد. در نتیجه یک کشتی چینی منفجر شد و سه کشتی دیگر غرق شدند. تلاش‌ چینی‌ها برای مقابله اما تنها به زخمی شدن یک ملوان انگلیسی انجامید.

هفت‌ماه بعد یک لشکر دریایی تمام عیار شامل ۴۴ کشتی جنگی به کانتون حمله کردند. بریتانیایی مجهز به  کشتی‌های بخاری، توپ‌های سنگین، موشک‌های کانگرو و پیاده‌نظام دارای تفنگ‌های دورزَن بودند. اما نیروهای دولتی چین در مقابل متشکل بودند از «ارتش قومی» مجهز به تفنگ‌های کبریتی که دقتشان تنها ۵۰ یارد بود و شلیک هر گلوله آن یک دقیقه طول می‌کشید.

با درگرفتن جنگ کشتی‌های جنگی چین به سرعت توسط ناوگان دریایی سلطنتی بریتانیا نابود شدند. کشتی‌های بریتانیایی وارد رودخانه‌های ژوجیانگ و یانگ‌تسه شدند و بر سر راهشان اقدام به تصرف شانگهای و نیز مراکز جمع‌آوری مالیات که شاهراه حیاتی حکومت چینگ بود را تسخیر کردند. ارتش‌های چین نیز به صورت پیاپی شکست خوردند.

وقتی در سال ۱۸۴۲ چینگ خواستار صلح شد، بریتانیایی‌ها در مقام تعیین کننده اوضاع آینده قرار گرفتند. توافق نانجینگ اشعار داشت که هنگ کنگ یک سرزمین بریتانیایی است و چین باید اقدام به تأسیس ۵ بندر جدید کند. تجار بریتانیایی در این بنادر می‌توانند با هر کس که بخواهند و هر کالایی که بخواهند تجارت کنند. در توافق بعدی چین وادار شد رسماً بریتانیایی‌ها را به عنوان افرادی برابر به رسمیت بشناسد و به تجار آن‌ها حقوق مشابهی با چینی‌ها اعطا کند.

 

بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است.

برای مطالعه بخش دوم این مقاله کلیک کنید...