درس‌های ۱۸ ساله حضور آمریکا در افغانستان

این بخش درس‌هایی را که از تجربه ایالات متحده در زمینه برنامه‌ها و سیاست‌های مبارزه با مواد مخدر در طول بازسازی افغانستان تا به امروز آموخته شد، ارائه می‌دهد. برخی از درس‌ها مختص به افغانستان است و باید برای ارزیابی مجدد و بهبود کارهای در حال انجام برای مبارزه با مواد مخدر در آنجا استفاده شود. تمام درس‌ها قرار است به طور کلی سیاست‌ها و برنامه‌های مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده را مطلع و تقویت کند.

با این حال، این گزارش از کاربرد جهانی مداخلات خاص ضد مواد مخدر براساس تجربه‌ی ما در افغانستان حمایت نمی‌کند. همان طور که گزارش نشان داده است شیوه‌های مورد استفاده در یک کشور یا منطقه و این فرض که این روش‌ها در جای دیگر نیز کار می‌کنند اغلب ضد تولیدی است. در عوض، عوامل کلیدی را که بر موفقیت یا شکست تلاش‌های ضد مواد مخدر تاثیر می‌گذارد و همچنین اصولی که سیاست‌گذاران باید هنگام تصمیم‌گیری اعمال کنند، شناسایی می‌کنیم.

در کشورهای عمده‌ی تولید و ترانزیت کننده‌ی مواد مخدر که سطوح قابل-توجهی از کمک‌های خارجی ایالات متحده را دریافت می‌کنند:

  • استراتژی تمام دولتی مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده آمریکا باید توسعه یابد تا سازمان‌های مختلف را حول اهداف مشترک، بلند مدت هماهنگ کند.

در کشور عمده‌ی تولیدکننده‌ی مواد مخدر، مواد مخدر غیرقانونی ممکن است ستون اصلی اقتصاد را شکل دهد. این امر تلاش‌های ایالات متحده و کشور میزبان را برای مبارزه با تجارت مواد مخدر بدون فقیر کردن و یا بیگانه‌سازی جمعیت روستایی پیچیده می‌کند. علاوه بر این، فساد مربوط به مواد مخدر ممکن است بخش‌های بسیاری از دولت کشور میزبان را، از سطح محلی تا ملی تحت تاثیر قرار دهد. این بدان معنا است که امنیت، توسعه و تلاش‌های حکومتی ایالات متحده باید مسئول آن باشد که تجارت مواد مخدر چگونه می‌تواند بر این تلاش‌ها تاثیر بگذارد و همچنین این تلاش‌ها چگونه ممکن است تجارت مواد مخدر را تحت تاثیر قرار دهد.

با توجه به اثرات فراگیر و ارتباط دهنده‌ی مواد مخدر غیرقانونی، مبارزه با تجارت مواد مخدر به طور ذاتی مستلزم رویکردی چند جانبه و میان سازمانی است. فعالیت-های مبارزه با مواد مخدر باید در چندین اقدام مکمل از جمله کمک بخش امنیتی، توسعه، حاکمیت و حکومت قانون رخ دهد. در همان زمان، اراده‌ی سیاسی لازم است تا به طور موثر تلاش هماهنگ مبارزه با مواد مخدر را انجام دهد.

برای هماهنگی و اولویت‌بندی این فعالیت‌ها، و اطمینان از اینکه در حمایت از یکدیگر کار می‌کنند، استراتژی منسجمی لازم است. علاوه بر این، فعالیت‌ها باید حول دو هدف بلندمدت و تولیدی تمرکز کنند: تا به جوامع روستایی کمک کنند به طور مداوم از کشت محصولات مخدر به سمت معیشت قانونی حرکت کنند و نهادهای دولت میزبان را برای مخالفت و محاکمه‌ی فساد و جرایم مرتبط با مواد مخدر تقویت کنند. تلاش‌های مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده برای دستیابی به این اهداف باید به گونه‌ای طراحی شود تا برای دراز مدت دوام آورد. علاوه بر این، اهداف ایالات متحده باید نشان‌دهنده‌ی انتظارات منطقی برای پیشرفتی باشد که می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان به دست آید.

در حالی که استراتژی مبارزه با مواد مخدر می‌تواند در هدایت سازمان‌های مختلف به سوی اهداف مشترک مفید باشد، وجود استراتژی فی نفسه ضامن اجرای موثر نیست. آنچه مهم است آن است که این استراتژی مراحل عملی را مشخص کند که ذینفعان مختلف- درون دولت، USAID، DOD، عدالت، DEA، خزانه داری، و سایر سازمان‌ها- بتوانند برای کاهش اثرات منفی تجارت مواد مخدر بر منافع ایالات متحده اتخاذ کنند و تضمین کند که فعالیت‌های ایالات متحده به طور سهوی تهدیدات مربوطه به مواد مخدر را تسهیل یا  وخیم نمی‌کند.

  • سفیر ایالات متحده هماهنگ با فرمانده نظامی ایالات متحده در کشور باید مسئولیت هدایت سازمان‌ها را برای اجرای استراتژی مبارزه با مواد مخدر داشته باشند.

تجزیه و تحلیل ما از تجربه‌ی ایالات متحده در افغانستان نشان می‌دهد که تنها سفیر، به عنوان رئیس ماموریت، اقتدار کافی را بر تمام سازمان‌های کشور دارد تا این سازمان‌ها را به سمت اهداف مشترک مبارزه با مواد مخدر هدایت کند. سفیر با دید و اقتدار بر تمام سیاست‌ها و برنامه‌های ایالات متحده در کشور موردنظر، به بهترین نحو منصوب شده است تا تعیین کند چه سطحی از تلاش ضد مواد مخدر مناسب است و اولویت‌های آن تلاش چه باید باشد. استراتژی‌های مبارزه با مواد مخدر به منابع ورودی تعدادی از سازمان‌های ایالات متحده تکیه می‌کنند.برای بهترین شانس اجرای موفقیت‌آمیز، استراتژی به مالکیتی پایدار، و سطح بالا نیاز دارد- یعنی فردی که سازمان‌های مختلف داشته باشد تا مسئول هماهنگی و یادگیری از اشتباهات باشد. در افغانستان، تعیین «مسئول کنترل مواد مخدر» مستقر در کابل برای رهبری تلاش‌های مبارزه با مواد مخدر منجر به هماهنگی یا اجرای موثر نشد، زیرا شخص تعیین کننده اختیار یا توانایی اداره‌‌ی سازمان‌های مختلف ایالات متحده را نداشت. وحدت تلاش برای جلوگیری از برنامه‌های تکراری و بی‌فایده ضروری است. تا وقتی سفیر و فرمانده نظامی ایالات متحده بر سر اهداف مبارزه با مواد مخدر توافق نکنند و تلاش‌ها و منابع را برای دستیابی به این اهداف هماهنگ نکنند، تلاش‌هایشان احتمالا گسسته و بی اثر خواهد بود. تلاش یکپارچه‌ای برای قادرسازی سازمان‌های ایالات متحده جهت هماهنگی با دولت میزبان و سایر اهداکنندگان نیز اهمیت دارد. اگر سفیر قادر به بذل توجه کافی برای هدایت اجرای استراتژی مبارزه با مواد مخدر نیست، ایالات متحده باید تامین بودجه و مدیریت تلاش مبارزه با مواد مخدر را در مقیاس بزرگ بازنگری کند.

  • اهداف استراتژی مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده باید با اهداف بزرگتر امنیت، توسعه و حکومتداری ایالات متحده و کشور میزبان هماهنگ بوده و به آن ادغام شود.

در افغانستان، تلاش مبارزه با مواد مخدر اغلب به عنوان وسیله‌ای برای تضعیف گروه‌های شورشی و تقویت دولت افغانستان توجیه می‌شد. با این حال، برنامه‌های مبارزه با مواد مخدر معمولا مستقل از این اهداف استراتژیک اجرا و ارزیابی می-شدند. این کار به برنامه‌هایی منجر شد که زمانی با اهداف ایالات متحده هماهنگ نبودند یا با توجه به وضعیت امنیتی در کشور غیر واقعی بودند.

با توجه به این واقعیت که اهداف مبارزه با مواد مخدر به ندرت جزو اولویت‌های اول ایالات متحده در هر کشور است، برنامه‌های مبارزه با مواد مخدر باید اهداف بزرگتر امنیتی و حکومتی ایالات متحده را پیش ببرد. این ادغام

باید تضمین کند که سازمان‌های ایالات متحده حمایت خود را از برنامه‌های مبارزه با مواد مخدر در طول سال‌ها حفظ می‌کند و در نتیجه از اجرای گسسته و ناکارآمد اجتناب می‌کند.

به عنوان مثال، تنها استفاده از دیدگاه مبارزه با مواد مخدر (به عنوان مثال، جستجو برای قطع کردن تجارت مواد مخدر)، بازجویی و دستگیری قاچاقچی مواد مخدر غیر قانونی به نظر می‌رسد به اندازه‌ی بازجویی و دستگیری قاچاقچیان مربوط به شورش یا مقامات فاسد دولت که درگیر تجارت مواد مخدر هستند، ارزشمند است. اما اگر راهنمای سیاسی این باشد که فعالیت‌های مبارزه با مواد مخدر باید از اهداف بزرگتر امنیتی و حکومتی ایالات متحده حمایت کند، آن‌گاه قاچاقچی مرتبط به شورش و مقامات فاسد تبدیل به اهداف پراولویت می‌شوند.

به طور مشابه، گنجاندن سیستماتیک دیدگاه مبارزه با مواد مخدر در تمام برنامه-های توسعه، سازمان‌ها و شرکای اجرایی را به نحو بهتری برای شناسایی تاثیرات بالقوه مبارزه با مواد مخدر مداخلاتشان تجهیز می‌کند. این کار همچنین مراحلی را برای حصـول اطمینان از اینـکه پروژه‌ها سهل‌انگارانـه تولید خشخاش را تسهیل نمی‌کند، ترویج می کند.[۱]

[۱] – گزارش سیگار ژوئیه ۲۰۱۹

 

بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است