شفیعی: طالبان ملی گرا شده است

  • آیا طالبان دوم نسبت به طالبان اول تغییر کرده است؟

طالبان نسل اول، دولتی آرمان گرا، جهان گرا و جهاد گرا بود. آنها استقرار حکومت در افغانستان را بخشی از خلافت اسلامی در افغانستان می دانستند. خلافتی که بخش های وسیعی از جهان، از خاورمیانه و شمال آفریقا تا آسیای مرکزی و جنوب و جنوب شرق آسیا و حتی برخی از کشورهای آفریقایی را در برمی گرفت. به عبارت دیگر، طالبان اول خود را بخشی از شبکه ی جهانی القاعده تفسیر می‌کرد.

اما طالبان دوم، یک طالبان ملی گرا است، بدین معنی که افغانیت برایش اهمییت دارد.  همچنین اسلام گرا نیز هست، البته اسلام گرایی را خلاصه در سنت پشتون والی کرده که منجر به محدود شدن دامنه ی قلمرو حکومت آنها می شود. طالبان دوم در عین حال جهادگراست نیز هست، البته جهاد را محدود در مرزهای افغانستان دانسته و از نظر ایشان جهاد یعنی ساقط کردن حکومت دست نشانده و جایگزین کردن آن با یک نظام اسلامی و توحیدی که قلمرو و دامنه ی فعالیت آن در افغانستان می باشد. به عبارتی دیگر، آیین نامه حکمرانی طالبان دوم عبارت است از اسلام و سنت پشتون والی، که بخشی از این سنت متاثر از شریعت و بخشی از آن متاثر از سنت دیرینه قوم پشتون می باشد.

 

  • آیا نوع نگاه طالبان دوم به مسئله فرهنگ و حکمرانی، نسبت به طالبان اول تغییر داشته است؟

برای فهم این مسئله که آیا در اندیشه و ایدئولوژی طالبان تغییر ایجاد شده است یا خیر، می بایست به رفتارهای این گروه در سال های اخیر توجه داشت. یک پارامتر مهم در تغییر یا عدم تغییر طالبان جدید در امر حکمرانی، عنصر زمان  است. زمان خیلی از مسائل را تغییر می دهد و جدا از طالبان، بسیاری از حکومت ها نیز در گذر زمان و متناسب با شرایط جدید، نوع رفتارشان متفاوت می شود. نمی توان انتظار داشت که یک تفکر ایدئولوژیک و دگم، در فاصله دوسال یا پنج سال به یک باره تغییر کند. فرآید تغییر در حوزه فرهنگ به کندی اتفاق می افتد. من در زمان حکمرانی طالبان اول، در افغانستان بودم، آن زمان نه می توانستیم دوربین داشته باشیم و نه عکس بگیریم. چرا که آنها معتقد بودند که گرفتن عکس دخالت در کار خداست. این شرایط اکنون تغییر کرده است. البته من قبول دارم که بخشی از این تغییر رویکرد، تاکتیکی است. ولی به هر حال بسیاری از مسائل روزی برای طالبان اصل بود و امروز دیگر نیست. در واقع اینطور می بایست گفت که از دو عنصر افغانیت و اسلامیت، که پایه های حکمرانی طالبان را تشکیل می دهد، عنصر افغانیت غلبه پیدا کرده است.

 

3-تفاوت نوع نگاه طالبان اول و دوم به مسئله سیاست خارجی چیست؟

سیاست خارجی طالبان اول یک سیاست خارجی تهاجمی بود، به این معنی که به بیرون از مرزها توجه داشته و به نیروهای خارجی همچون القاعده که دامنه فعالیتشان خارج از مرزهای این کشور بود، اجازه اقامت می داد و به صراحت از تضاد و تعارض با کشورهای مختلف اعم از ایران، روسیه و آمریکا صحبت می کرد. آنها در عین حال به دنبال صدور ارزش هایشان به خارج از مرزها و تعامل با شبکه های اسلامی بین المللی بودند.

اما طالبان امروزی سیاست خارجی اش عمدتا تدافعی، و تا حدودی انطباقی است . یعنی تحت تاثیر فشارهای داخلی، برخی از اصلاحات را پذیرفته که از جمله آن می توان به مبارزه با مواد مخدر و محدود کردن دامنه ی فعالیت های گروه های خارجی اشاره نمود. ولی در عین حال، آنها کماکان روی بعضی از ارزش هایشان همچون اجرای شریعت در افغانستان تاکید دارند. طالبان دوم در نوع نگاه به زنان، حقوق بشر، جامعه مدنی و احزاب سیاسی تفاوت چندانی با طالبان اول ندارد.

 

4-  چه تفاوتی در نوع نگاه طالبان اول با طالبان دوم نسبت به مسئله مبارزه با مواد مخدر وجود دارد ؟

به نظر می رسد که نگاه طالبان به مسئله مواد مخدر، یک نگاه اقتضائی است. به این معنی که در طالبان اول، کشت مواد مخدر جایز بود، به این دلیل که اقتصاد جنگی طالبان را تغذیه می کرد. اما در شرایط جدید، طالبان با مواد مخدر مبارزه می کند. علت آن این است که دیگر نیازی به تامین اقتصاد جنگی خود توسط مواد مخدر ندارد. البته آنها برای هر دو نگاه، توجیه شرعی نیز می آورند. به عبارت دیگر کشت و استفاده از مواد مخدر از نظر طالبان حرام است، مگر جایی که به تحقق یک ایده برتر همچون افزایش توان رزم طالبان جهت استقرار یک حکومت اسلامی کمک کند .