طلاق عامل اعتیاد یا اعتیاد عامل طلاق؟!

جامعه امروز ایران با انواع آسیبهای اجتماعی که سلامت فرد و خانواده را تهدید میکند، مواجه است. اما آنچه کارشناسان اجتماعی بر آن توافق دارند و نسبت به روند روبه گسترش آن نگران هستند، پدیدههای طلاق و اعتیاد است. افزون بر نظرات کارشناسان اجتماعی برخی مسئولان و متولیان امر، طلاق را علت و معلول بسیاری از آسیبهای اجتماعی معرفی میکنند، اما برخی دیگر از اخبار حکایت از این دارد که اعتیاد ۵۵ درصد طلاقها را رقم میزند.
اسکندر مؤمنی، دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر به تازگی اظهار داشته است که یکی از آسیبهای اجتماعی بزرگ در جامعه، موادمخدر و اعتیاد به آن است که در رأس آسیبهای اجتماعی محسوب میشود و این عامل سبب بیش از ۵۵ درصد طلاقها در کشور است.
تأکید وی بر نوع ارتباط طلاق و اعتیاد به عنوان دو آسیب اجتماعی در کشور اولویت دارد و این در حالی است که بحث پیشگیری در هر دو حوزه جزو برنامهریزیها به شمار میرود، اما در عمل حاصلی ندارد جز سیر صعودی آمارها!
افزون بر این آمار، مؤمنی در بخش دیگری از اظهارات خود به علتهای گرایش موادمخدر اشاره میکند که در بین اظهارات وی، فقدان پیشگیری مشهود است. مؤمنی درباره همین امر تأکید کرده آن بخشی که مورد غفلت است و ظرفیتهای زیادی دارد کاهش تقاضا، پیشگیری و بازدارندگی درونی است.
این نکته وقتی قابل اهمیتتر میشود که چند روز پیش بهمن صدیق مسئول دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور سن ابتلا به اعتیاد را ۱۹ سال اعلام کرد. محمدمسعود زاهدیان، رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر ناجا دیگر فردی است که در همین راستا طی همین چند روز شروع از سال ۹۸ گفته است: مصرف گل در میان دانشجویان دبیرستانیها و جوانان افزایش پیدا کرده است.
هر چند که باید گفت: تجمیع نظرات در این راستا حکایت از کاهش سن اعتیاد، فقدان پیشگیری و به گونهای رهاسازی دو آسیب اجتماعی اولویتدار از میان پنج مورد را دارد، اما باز هم باید تأکید کرد که اعتیاد به عنوان یک بیماری در درصد بالایی از طلاقها مؤثر است و به عنوان عامل تأثیرگذار نقش بسیار مهمی در فروپاشی خانوادهها دارد.
واقعیت این است که ارتباط دو سویه طلاق و اعتیاد در آمارها کاملاً مشهود است، اما سؤال این است که طلاق عامل اعتیاد محسوب میشود یا اعتیاد عامل طلاق؟! هرچند که باید گفت: تمامی آسیبهای اجتماعی همچون زنجیر به یکدیگر متصل هستند، اما مدیریت در حوزه پیشگیری نقطه مغفول ماندهای است که میتواند در پدیده طلاق و اعتیاد کمککننده باشد!
تأکید وی بر نوع ارتباط طلاق و اعتیاد به عنوان دو آسیب اجتماعی در کشور اولویت دارد و این در حالی است که بحث پیشگیری در هر دو حوزه جزو برنامهریزیها به شمار میرود، اما در عمل حاصلی ندارد جز سیر صعودی آمارها!
افزون بر این آمار، مؤمنی در بخش دیگری از اظهارات خود به علتهای گرایش موادمخدر اشاره میکند که در بین اظهارات وی، فقدان پیشگیری مشهود است. مؤمنی درباره همین امر تأکید کرده آن بخشی که مورد غفلت است و ظرفیتهای زیادی دارد کاهش تقاضا، پیشگیری و بازدارندگی درونی است.
این نکته وقتی قابل اهمیتتر میشود که چند روز پیش بهمن صدیق مسئول دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور سن ابتلا به اعتیاد را ۱۹ سال اعلام کرد. محمدمسعود زاهدیان، رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر ناجا دیگر فردی است که در همین راستا طی همین چند روز شروع از سال ۹۸ گفته است: مصرف گل در میان دانشجویان دبیرستانیها و جوانان افزایش پیدا کرده است.
هر چند که باید گفت: تجمیع نظرات در این راستا حکایت از کاهش سن اعتیاد، فقدان پیشگیری و به گونهای رهاسازی دو آسیب اجتماعی اولویتدار از میان پنج مورد را دارد، اما باز هم باید تأکید کرد که اعتیاد به عنوان یک بیماری در درصد بالایی از طلاقها مؤثر است و به عنوان عامل تأثیرگذار نقش بسیار مهمی در فروپاشی خانوادهها دارد.
واقعیت این است که ارتباط دو سویه طلاق و اعتیاد در آمارها کاملاً مشهود است، اما سؤال این است که طلاق عامل اعتیاد محسوب میشود یا اعتیاد عامل طلاق؟! هرچند که باید گفت: تمامی آسیبهای اجتماعی همچون زنجیر به یکدیگر متصل هستند، اما مدیریت در حوزه پیشگیری نقطه مغفول ماندهای است که میتواند در پدیده طلاق و اعتیاد کمککننده باشد!