معنا و مفهوم جنگ ترکیبی چیست؟
در تعریف جنگها، جنگ کلاسیک به نبردی گفته می شود که در آن ارتشهای کلاسیک شامل نیروی زمینی، هوایی و پشتیبانی، وارد میدان شوند، با سلاحهای متعارف نظامی با یک ارتش دیگر درگیر شوند یا اقدام به پیشروی در یک منطقۀ جغرافیایی کنند. این اقدام میتواند با بهکارگیری سلاح های نظامی غیرمتعارف نیز روی دهد و در این حالت نیز به آن جنگ کلاسیک اطلاق میشود.
جنگ های نوین به جنگهایی گفته میشود که از جنگهای کلاسیک فراتر میروند و در آن طرفین نه فقط با ابزارهای نظامی متعارف یا غیر متعارف، بلکه با ابزارهایی که دیگر سلاح جنگی نیستند اقدام به تضعیف یکدیگر می کنند. این جنگ ها می توانند با ابزارها یا روشهای غیر جنگی که روش های اجتماعی تلقی می شوند پیش روند. به این نوع آخر در ادبیات رسانهای، انقلاب رنگی میگویند.
جنگ ترکیبی مفهومی جامع شامل تمامی مفاهیم فوق است؛ به این معنی که هر وسیله و روشی بهعنوان سلاحی علیه دشمن به کار گرفته شود. این مفهوم شامل جنگ کلاسیک، جنگ نرم، جنگ سایبری، جنگ الکترونیک، جنگ بیولوژیک، جنگ شناختی، عملیات روانی و هر اقدام دیگری است که دشمن را تضعیف کند و موجب سقوطش شود .
روند تقابل ایران و رژیم صهیونیستی براساس مفاهیم جنگ ترکیبی و جنگ نامنظم
درگیری ایران و رژیم صهیونیستی از زمان وقوع انقلاب اسلامی درگیریای جدی بوده است و در تمامی زمینه ها ادامه یافته است. اما نکتۀ مهمی که اسناد تاریخی آن را اثبات می کند این است که رژیم صهیونیستی از همان ابتدای انقلاب اسلامی، از جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی ایران بهره گرفته است.
دو نمونۀ کاملاً بارز و مهم در این زمینه وجود دارد؛ اول، پروندۀ ایران کُنترا که توسط رژیم صهیونیستی به وجود آمد و موجب شد این شبهه در افکار عمومی منطقه و جهان ایجاد شود که ایران از رژیم صهیونیستی کمک تسلیحاتی دریافت کرده است و بین جمهوری اسلامی و این رژیم روابطی پنهانی وجود دارد.
دوم، کمک هایی است که رژیم صهیونیستی از همان آغاز انقلاب اسلامی به گروه های معاند جمهوری اسلامی ارائه کرده است. گروهی که تحت عنوان ارتش آزاد ایران در ترکیه تشکیل شده بود تمام کمک های آموزشی و بخشی از تسلیحاتش را از صهیونیستها گرفت. این مسئله را شعبان جعفری (معروف به شعبان بیمخ) در خاطرات خود برای اولین بار رسما اعلام کرد.
کمکهای اطلاعاتی و آموزشی صهیونیست ها به مجاهدین خلق نیز از همان اوان انقلاب اسلامی ادامه داشته است. این دو شکل از اقدام نشاندهنده جنگ ترکیبی رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی از همان آغاز انقلاب است.
اما این فقط مختص وقوع انقلاب اسلامی نیست و نگاهی به عملکرد جریان های صهیونیستی در داخل ایران نشان میدهد رژیم صهیونیستی پیش از انقلاب اسلامی نیز در ایران این گونه جنگ را دنبال می کرده است. دادههایی که رد پای جریانهای صهیونیستی را در خشکاندن قناتهای ایران در مناطق شرقی و مرکزی ایران اثبات می کند و تلاش صهیونیستها برای در اختیار گرفتن 4 قلاده گوزن زرد ایرانی از جمله اقدامات آنها در حوزه جنگ ترکیبی علیه ایران محسوب می شود. گوزن زرد ایرانی از گونههای در حال انقراض است که احیای آن از زمان پهلوی دوم در ایران آغاز شد و انتقال آن به دیگر نقاط جهان، غیر قانونی بوده و هست اما این اقدام با نفوذ جریانهای صهیونیستی در دوره پهلوی اول انجام شد.
در کنار اینها باید به طرح اجاره به شرط تملیک زمینهای حاصلخیز کشاورزی غرب ایران که طی طرحی از سوی انجمن صهیونیت تهران به پهلوی اول داده شد نیز اشاره کرد.
ظرفیت جرایم سازمانیافته در درگیری ایران و رژیم صهیونیستی
به طور کلی رژیم صهیونیستی از به کار گیری هیچ ابزاری برای رسیدن به اهداف خود دریغ نکرده و نمی کند. این رژیم در دورههای مختلف نشان داده است که به هیچ اصلی جز منافع نژادپرستانه خود پایبند نیست. در این مسیر، استفاده سازمانیافته از جرایم گوناگون یکی از روشهای جدی این رژیم بوده و هست. البته این مسئله عمدتا به طور کاملاً سری و مخفیانه انجام می شود و هرگونه سرخطی که از آنها آشکار شود، مورد انکار قرار می گیرد. با این حال، داده هایی وجود دارد که این مسئله را اثبات می کنند.
مشخص ترین دادهای که در این مسیر از سوی صهیونیستها وجود دارد، تلاش هایی است که سازمانهای جرممحور برای ترویج فساد در جامعه فلسطینیان ساکن سرزمین های 1948 انجام می دهند. برخی اخبار حکایت از آن دارد که جرایم فلسطینیان ساکن سرزمین های 1948 عمدتاً با هدایت این سازمان ها انجام می شوند.
اما شواهدی که در خصوص تقابل رژیم صهیونیستی با ایران در این حوزه می توان مشاهده کرد، نشانههایی است که اثبات می کند قاچاق مواد مخدر در ایران و هرگونه قاچاق انسان یا اعضای بدن انسان، توسط سازمان هایی که از سوی رژیم صهیونیستی هدایت یا حمایت می شوند صورت می گیرد.
در سوی مقابل، صهیونیست ها تلاش دارند ایران و همپیمانان منطقهایش را به قاچاق مواد مخدر یا سلاح در منطقه متهم کنند؛ کاری که توسط خود صهیونیستها صورت می گیرد. مهمترین سند این زمینه، نشانههایی است که اثبات میکند باندهای جرایم سازمانیافته توسط رژیم صهیونیستی هدایت و حمایت می شوند.
این در حالی است که چنین فعالیتهایی در جمهوری اسلامی به دلیل تعارض این جرایم با شرع مقدس و تضادی که با گفتمان انقلاب دارد، هیچگاه دنبال نشده و نمی شوند. البته این مسئله همواره با صحنهسازی صهیونیستها و اجیر کردن عده ای مزدور مورد خدشه واقع شده است اما موارد معدودی که صهیونیست ها میکوشند به ایران و هم پیمانانش نسبت دهند، به اثبات نرسیده اند. چرا که بهکارگیری چنین روشهایی نه تنها از سوی ایران و هم پیمانانش معمول نبوده است، بلکه از داخل و از سوی رهبران مقاومت نیز با آن مقابله شده است.