پیشگیری از مصرف مواد در دوران کودکی

نتایج مطالعات نشان می دهند که مداخلات پیشگیرانه از دوران کودکی عوامل خطر بروز اعتیاد را برای خانواده ها و همچنین کودکان کاهش می دهد. به عنوان مثال، مادران کم درآمدی که برای اولین بار تحت مداخله‌ی کمک‌های ملی قرار گرفتند و هم در دوران بارداری و هم دو سال اول زندگی کودک تحت حمایت بودند، بدرفتاری کمتری با کودکان خود نشان می‌دهند. همچنین مشخص شده است که برخی از این مداخلات اولیه از طیف گسترده ای از سایر رفتارهای منفی پیشگیری می کنند و باعث ترویج طیف گسترده ای از رفتارهای مثبت که به طور خاص هدف برنامه های پیشگیرانه نبوده، می‌شوند. در برخی موارد، مطالعات نشان داده‌اند که مداخله اولیه در دوران کودکی حتی بر عملکرد بیولوژیکی کودکان، مانند حساسیت آن‌ها به استرس، تأثیر می‌گذارد.

ویژگی های خاص مداخلات پیشگیرانه از اعتیاد در اوایل دوران کودکی، به طور کلی به دوره رشد کودک، خطر خاصی است که باید مورد توجه قرار گیرد و افرادی که کودک در محیط های نزدیک خود با آنها تعامل دارد، مرتبط است. معمولاً مداخلات همزمان با انتقال میان دوره‌های زندگی است، زیرا تغییراتی که در داخل و اطراف کودک در طول این انتقال‌ها رخ می‌دهد، عوامل خطر خاص و همچنین فرصت‌هایی را برای افزایش عوامل مصونیت بخش ایجاد می‌کند. باید گفت، مداخلات پیشگیرانه برای دوره قبل از تولد و نوزادی معمولاً بر روی مادران بسیار جوان و خانواده هایی متمرکز می شود که به دلیل فقر در معرض خطر اعتیاد هستند. هدف این است که شرایطی فراهم شود تا با بارداری سالم، رشد سالم مادران و فرزندانشان و رابطه سالم والدین و فرزند همراه باشد. برنامه‌ها متفاوتند اما معمولاً مادران از نظر مصرف مواد غربالگری می‌شوند، به آنها آموزش داده می شود تا اقدامات درمانی و آموزشی را انجام دهند که چگونه و چطور به خدمات اجتماعی مناسب متصل شوند. برنامه ها معمولاً بر پیوند مادر و کودک، استفاده از نظم و انضباط دائمی، ارائه نمونه ای از رفتار اجتماعی و آمادگی کودک برای ورود به دوره پیش دبستانی متمرکز است.

نتیجه پژوهشی تحقیقاتی در دانشگاه هاروارد نشان داده است، کودکانی که والدین معتاد دارند، سه برابر بیشتر در معرض آزار جسمی، جنسی و عاطفی و چهار برابر بیشتر از همسالان خود مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرند. چرا که اولویت والدین معتاد، تأمین مواد مصرفی است و برآورده کردن نیازهای اساسی فرزندان برای آنان چندان محلی از اعراب ندارد. کودکانی که زیر سایه اعتیاد والدین خود رشد می‌کنند عمدتاً دچار تأخیر در عملکرد رشد روانی و جسمی می‌شوند و این امر نشان می‌دهد کودکان معتاد، قربانی شرایط خانوادگی و سپس محیطی خود هستند. یک مطالعه نشان می‌دهد ۲۳ درصد از کودکانی که مادرانشان از اعتیاد رنج می‌برند، در طول دو سال اول زندگی خود خدمات بهداشتی معمول را دریافت نمی‌کنند و گرایش این کودکان به اعتیاد به طرز چشمگیری بالاتر از کودکانی است که شرایط عادی دارند. زیرا این کودکان در محیطی سرشار از استرس، آشفتگی، بحث و دعوا، مشکلات مالی، احساسات متغییر و محبت ناکافی زندگی می‌کنند که والدین آنها ناتوان از ارائه راهنمایی، دلسوزی، محبت و عشق  مورد نیاز برای رشد کودک خود هستند. در نتیجه ممکن است آنها برای ایجاد دوستی و جبران کمبودهای زندگی خود روابط عمیقی با دوستان خارج از خانواده خود برقرار کنند. در چنین شرایطی از آنجا که کودکان مذکور مهارت‌های موثر در زندگی مانند تاب‌آوری، حل مسئله و نه گفتن را فرا نگرفته‌اند، ممکن است رفتارهای پرخطر مانند مصرف مواد، بزهکاری و غیره از خود بروز داده و در واقع چنین رفتاری را واکنشی نسبت به سبک از زندگی خود بدانند.

دوره پیش دبستانی زمانی است که بسیاری از کودکان در معرض خطر افزایش مشکلات متعدد در اوایل زندگی می شوند. بنابراین برخی از مداخلات به طور خاص والدین و فرزندان را هدف قرار می دهند. یکی از اهداف مهم برنامه های پیشگیرانه ایجاد پیوندهای مشترک قوی بین خانواده ها و مدارس است .شواهد نشان می دهد که چنین پیوندهایی سازگاری کودکان با مدرسه، پیشرفت تحصیلی، دوستی های طرفدار اجتماعی با همسالان و خودتنظیمی را تسهیل می کند. ویژگی قابل توجه برنامه هایی که این دوره از توسعه را هدف قرار می دهند، استفاده از تکنیک های تعاملی مانند ایفای نقش، جلسات بازی هدایت شده و تمرین گروه های کوچک است.

تعدادی از برنامه‌ها بر بهبود ارتباطات بین والدین و معلمان و ارائه اطلاعات و استراتژی‌هایی برای والدین برای کمک به فرزندشان جهت مقابله با ساختار و انتظارات رفتاری کلاس و چگونگی تسهیل تعاملات مثبت با همسالان تمرکز دارند. تحقیقات نشان می‌دهد که در این دوره والدین می‌توانند به فرزندان خود کمک کنند مهارت‌ها، شایستگی‌ها و دانش ویژه دوران گذار مدرسه را توسعه دهند و در نتیجه موفقیت کودک در مدرسه را ارتقا دهند.

دوره ابتدایی نیز کانون شکل گیری مداخلاتی برای توسعه شایستگی ها و توانایی های کودکان است. در قلب این برنامه ها فعالیت هایی وجود دارند که مجموعه ای از مهارت های تحصیلی، خودتنظیمی و اجتماعی مثبت را فراهم و رشد می دهند. برنامه ها ممکن است شامل تدریس خصوصی به خصوص در خواندن باشد، زیرا مشکلات خواندن در ابتدای دبستان یک عامل خطر برای پیدایش مشکلات تحصیلی مداوم و احتمالاً ناکامی تحصیلی در سال های بعد و مصرف مواد مخدر باشد.

معلمان نیز کانون مداخلات برای این مرحله از رشد هستند. در چنین برنامه هایی، معلمان اغلب در مورد استراتژی های مدیریت کلاس درس آموزش می بینند. عناصر اصلی مداخله دوران کودکی مبتنی بر مدرسه شامل آموزش معلمان برای ایجاد قوانین و پاداش های واضح برای رعایت نظم، آموزش تعاملی و ترویج یادگیری مشارکتی در گروه های کوچک است.چنین رویکردی با هدف آموزش مهارت های مدیریت رفتار توسط معلمان و مدیریت احساسات و رفتارها توسط کودکان طراحی شده است. در حالی که بیشتر کودکان و خانواده‌ها از مداخلات پیشگیرانه سود می‌برند اما کودکانی که به دلیل عواملی مانند رفتارهای پرخاشگرانه اولیه، کنترل عاطفی ضعیف یا فقر شدید، در معرض خطر بیشتری برای سوء مصرف مواد قرار دارند، معمولاً بیشترین سود را از مداخلات اولیه دوران کودکی می‌برند. علاوه بر کودکان، شواهدی وجود دارد که مادران از مداخلات پیشگیرانه برای کودکان‌شان نیز سود می برند. به عنوان مثال، چندین مطالعه اثرات مثبت مداخلات پیشگیرانه را بر کاهش افسردگی مادر، کاهش مصرف مواد، پیشرفت تحصیلی و شغلی نشان داده‌اند.