سیاست جنگ با مواد از بوش تا ترامپ

وقتی جوج بوش به قدرت رسید رفته رفته سیاست جنگ با مواد در حال کم رنگ شدن بود، اما هزینه هایی که صرف آن می شد هنوز بسیار بالا بود. جان والترز، مدیر دفتر ملی کنترل مواد مخدر با مشیی محتاطانه تر اقدام به راه اندازی یک کمپین نظارت بر دانش آموزان کرد. با این حال مصرف مواد غیر قانونی همچنان ادامه داشت و مرگ های ناشی از بیش مصرفی در حال افزایش بود. جورج دبلیو بوش در حالی وارد کاخ سفید شد که سیاست جنگ مواد مخدر رو به پایان بود. با این حال او بیش از هر زمان دیگری بودجه برای اعمال این سیاست اختصاص داد. دوران جورج دبلیو بوش همچنین شاهد تشدید سریع نظامیسازی قوانین داخلی مواد مخدر بود. در پایان دوره ریاست جمهوری بوش، هر ساله حدود 40000 حمله شبه نظامی SWAT به آمریکایی ها انجام می شد که عمدتاً برای جرایم غیرخشونت آمیز قانون مواد مخدر بود. در حالی که اصلاحات سیاست در حوزه مواد مخدردر سطح فدرال عمدتاً در دوره بوش متوقف شده بود، اما همچنان سیاست جنگ با مواد، بی رقیب ترین سیاست به شمار می رفت.
در این دوره سیاستمداران به طور معمول اعتراف می کنند که در جوانی از ماری جوانا و حتی کوکائین استفاده کرده اند. هنگامی که مایکل بلومبرگ در طول مبارزات انتخاباتی شهرداری سال 2001 در مورد اینکه آیا تا به حال ماری جوانا مصرف کرده است یا خیر، مورد سوال قرار گرفت، او گفت: “شرط می بندید که من مصرف کرده ام – و من از آن لذت بردم.” باراک اوباما همچنین صراحتاً در مورد مصرف قبلی خود از کوکائین و ماری جوانا صحبت کرد. در این میان افکار عمومی به طور چشمگیری به نفع اصلاحات معقول و رویکردهای مبتنی بر گسترش سلامت و بهداشت عمومی در حال تغییر بود و در عین حال نقش جرم انگاری در سیاست مواد مخدر روز به روز کم رنگ تر می شد.
اصلاحات نحوه مصرف و نگهداری ماری جوانا در سراسر قاره آمریکا شتاب بی سابقه ای پیدا کرد. آلاسکا، کالیفرنیا، کلرادو، ایلینوی، مین، ماساچوست، میشیگان، نوادا، اورگان، ورمونت، واشنگتن و ناحیه کلمبیا مصرف ماری جوانا را برای بزرگسالان قانونی کردند. در دسامبر 2013، اروگوئه اولین کشور در جهان شد که مصرف شخصی ماری جوانا را به طور قانونی تصویب کرد.همچنین کانادا در سال 2018 مصرف ماری جوانا را برای بزرگسالان قانونی کرد.در پاسخ به تشدید اپیدمی بیش مصرفی، دهها ایالت ایالات متحده قوانینی را برای افزایش دسترسی به داروهای پیشگیری از بیش مصرفی یعنی داروی نالوکسان، و همچنین قوانینی تصویب کردند تا مردم را تشویق کنند تا در صورت مصرف بیش از حد به دنبال کمک پزشکی باشند.
پرزیدنت اوباما، علیرغم حمایت از چندین تغییر موفق سیاستی – مانند کاهش اختلاف مجازات کراک/پودر، پایان دادن به ممنوعیت بودجه فدرال برای برنامههای دسترسی به سرنگ، و پایان دادن به مداخله فدرال با قوانین ایالتی ماری جوانا پزشکی – باعث تغییر بیشتر بودجه سیاستهای دارویی یه سمت رویکرد سیاست های مبتنی بر سلامت و پیشگیری نشد.
با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا مجدداً سیاست جنگ با مواد توسط او مطرح شد. دولت ترامپ تایید کرد که به سمت سیاست جنگ با مواد مخدر به سبک دهه 1980 حرکت خواهد کرد. پرزیدنت ترامپ ساخت دیواری با مکزیک را برای جلوگیری از ورود مواد مخدر به کشور آغاز کرد و خواستار احکام شدیدتر برای نقض قوانین مواد مخدر و مجازات اعدام برای فروشندگان مواد مخدر شد.
سال 2020 بحران همهگیری کووید-19 را به همراه داشت یک بحران بهداشت عمومی که مشکلات سیستمی را در جوامع آشکار کرد و نشان داد که با جنگ مواد مخدر تا چه حددر جامعه و نزد سیاستمداران آمریکا عمیق است. امری که نشان داد حتی برای پیشگیری از ویروس کووید 19 این کشور قادر نبود تا برنامه های کاهش مصرف و پیشگیری از مصرف مواد پر خطر را اجرا کند. به ویژه میان زندانی ها، بیخانمانها، افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد. به نحوی که در طول این بحران، به دلیل رعایت فاصلهگذاری اجتماعی دسترسی به درمانهای ضروری دارویی – مانند متادون یا بوپرنورفین، یا ماریجوانای پزشکی – و همچنین سایر منابع بهداشتی و کاهش آسیب بسیار دشوارتر شد.
با توجه به اینکه سیاست جنگ با مواد حدود چهار دهه در دستور کار سیاستمداران آمریکایی قرار داشت، به راحتی میتوان درباره دلایل شکست آن سخن گفت، اما درباره نتایج سیاست کنترل مواد نمیتوان به راحتی نظر داد. در واقع محور اصلی استراتژی جنگ با مواد مقابله عرضه بود؛ یعنی تمام تلاشها معطوف به مقابله با قاچاقچیان و مجازات آنها بود و اساساً توجهی به کاهش تقاضا نمیشد، در حالی که یکی از رهنمودهای بینالمللی استراتژی کنترل مواد تلاش برای کاهش تقاضا بوده است که مشخص شدن نتایج آن به زمان بیشتری نیاز دارد. علاوه بر اینکه با روی کار آمدن ترامپ و بازگشت او به استراتژی جنگ با مواد نمیتوان چندان امیدوار به کاهش اعتیاد و ظهور نتایج مثبت استراتژی کنترل مواد در آمریکا بود.
با گذشت بیش از چهل سال جنگ علیه مواد در آمریکا، نه تنها تغییرات اساسی در کاهش تعداد معتادان رخ نداد، بلکه با افزایش چشم گیر مصرف اناوع مواد به ویژه مصرف کنندگان مواد محرک و روان گردان، رویکردهایی همچون قانونمند سازی و آزاد سازی مصرف برخی از مواد نیز مطرح شد. همچنین هزینه های بالای جنگ با مواد در آمریکا نشنا از شکست این استراتژی دارد. مقایسه بودجه های در نظر گرفته شده در جنگ با مواد در طول چه سال گذشته نشان می دهد، نخستین بودجه مبارزه با مواد در آمریکا 100 میلیون دلار بود و پس از چعل سال به 156 میلیون دلار رسیده و این امر در حال است که روز به روز بحران مصرف مواد مخدر به ویژه اوپیوئیدها به مشکلی اساسی در این کشور تبدیل شده است.