تحولات قوانین مخدری کانادا

تا سال 1908 مصرف انواع مواد، دخانیات و مشروبات الکلی غیرقانونی بود. از دهه 1850 به بعد مهاجران چینی دسته به دسته به بریتیش کلمبیا ( غربی‌ترین استان کانادا) آمدند و به صورت گسترده در اطراف جوامع زندگی خود انبارهای تریاک ایجاد کردند. کارفرمایان کانادایی مهاجران چینی را منبع ارزان نیروی کار می‌دانستند و نیز مصرف تریاک یکی دیگر از راه‌های کسب درآمد مالیاتی بود که دولت از سال 1871 مالیات بر کارخانه‌های تولید تریاک وضع کرده بود. با این حال از سال 1880 که کانادایی‌ها توانایی مبارزه با نیروی کار ارزان چینی را نداشتند، دست به شکایت و نارضایتی زدند و با مهاجرت کارگران ژاپنی و ضع بدتر شد و موجی از تظاهرات‌ها بر علیه کارگران آسیایی به راه افتاد. با گسترش دامنه‌های تظاهرات به ویژه در ونکور در سال 1907 مکنزی کینگ[1] معاون وزیر کار وقت کانادا به بریتیش کلمبیا سفر کرد و با دو تاجر تریاک صحبت هایی داشت. کینگ که نگران افزایش تعداد مصرف کنندگان تریاک در سال 1908 دولت قانون تریاک را تصویب کرد، به این معنا که واردات، تولید، نگهداری و فروش تریاک را جرم تلقی کرد، در همان سال نیز استفاده از کوکائین در داروها ممنوع شد و شرکت‌های دارویی ملزم شدند تا در صورت وجود هروئین، مورفین و یا تریاک در داروهای خود، محتویات آن را به صورت یک برچسب بر روی داروی خود لیست کنند.

بنابراین جرم‌انگاری استفاده از مواد مخدر در کانادا هر چند موضوعی متاخر است، اما بنیادهای فکری و اجتماعی این موضوع بر اساس قضاوت‌های اخلاقی و عقاید نژادپرستانه در مورد گروه‌های خاصی از مردم مانند مهاجران آسیایی بوده است نه بر اساس ارزیابی‌های علمی آسیب‌شناسانه.

 

تحولات قوانین مخدری کانادا:

1911: بازبینی قانون تریاک  و اعمال مجازات‌های سخت‌تر برای مصرف‌کنندگان که مجازات حبس از آن دسته است؛

1961: تشدید جرم‌انگارانه بودن مصرف مواد و توجه جدی به ارتباط بین مصرف مواد و تاثیر آن بر سلامت عمومی؛

1996: تصویب قانون کنترل مواد و مصرف آن و رد درخواست کارشناسان مبنی بر حذف مجازات‌های شدید برای نگهداری مواد مخدر و قانونی بود مصرف شخصی کانابیس؛

2017: تصویب قانون مصرف برخی از مواد مانند کانابیس؛

2018: اصلاح قانون جزا در مورد مصرف غیر دارویی کانابیس.

 

تاریخچه استراتژی‌های مخدری کانادا:

1987: انتشار استراتژی مخدری دولت فدرال یا همان رویکرد چار ستونی (شامل پیشگیری، کاهش آسیب، درمان و اجرا) و صرف بودجه مخدری فدرال در راه اجرای این استراتژی؛

2007: انتشار استراتژی ملی مبارزه با مواد مخدر که باعث اجرای سیاست‌های کاهش آسیب و افزایش تمرکز برای اجرای دقیق قانون شد. حداقل مجازات اجباری برای جرایم جزئی مواد مخدر و ایجاد کمپین آموزش عمومی ویژه پیشگیری از مصرف میان جوانان بخشی از استراتژی جدید بود؛

2016: به روزرسانی استراتژی چهار ستونه مبارزه با مواد مخدر.

همچنین در نظام کیفری کانادا، دادگاه‌های درمان محور مواد مخدر به صورت رسمی فعالیت می‌کنند که در آن قضات، وکلا و مشاوران با یکدیگر همکاری می‌کنند تا مبتلایان به اختلالات مصرف مواد را به مشارکت با سیستم عدالت کیفری ترغیب و آنها را به سمت درمان و سایر حمایت‌های اجتماعی سوق می‌دهند. اهداف اصلی این دادگاه‌ها عبارتند از: کاهش مصرف مواد؛ کاهش هزینه‌های سیستمی مجازات و تعقیب معتادان و پیشگیری از تکرار جرم است. این دادگاه‌ها معمولاً به مجرمان معتادی که مرتکب جرایم غیر خشونت‌آمیز شده‌اند، خدمات ارائه می‌دهند. مصرف کنندگان مواد برای دریافت این خدمات باید در برنامه درمان اعتیاد شرکت کرده، تحت آزمایش تصادفی مصرف مواد قرار گیرند و به طور منظم جهت پیشرفت وضعیت درمان فرد توسط قاضی در دادگاه حضور یابند.

بررسی دادگاه‌های درمان محور در کانادا و ایالات متحده نشان از موفقیت آنها در کاهش میزان تکرار جرم در مقایسه با مجازات‌ها و رفتارهای سنتی سیستم عدالت کیفری داشته است. یک بررسی نشان می‌دهد، افرادی که به طور فعال در برنامه‌های این دادگاه‌ها شرکت کرده‌اند و حتی تا حدودی مصرف مواد را ادامه داده‌اند، میزان تکرار جرم در آنها کاهش داشته است. اما یکی از نگرانی‌های عمده داد‌گاه‌های درمان محور مخ9دری در کانادا، مشکل تامین بودجه است. بین سال‌های 2006 تا 2014 هیچ‌گونه افزایش بودجه‌ای برای این دادگاه‌ها اعمال نشده و این منجر به کاهش تعداد متخصصان و پشتیبانان تمام وقت اعتیاد برای ارائه خدمات درمانی به میزان 35 درصد شده است. همچنین میزان معتادان حاضر یافته در این دادگاه‌ها کاهشی 20 درصدی داشته است.

به طور کلی، راهبرد ملی کنترل مواد مخدر در کانادا دارای استراتژی سه ستونه است که دربردارنده بخش درمان، پیشگیری و اجرا است و با این دیدگاه تدوین شده که هر دستیابی به هر نوع موفقیتی در کاهش مصرف و تقاضای مواد مخدر تنها با دیدگاهی جامع که هر سه ستون ذکر شده را پوشش دهد امکان‌پذیر است. هر چند در این کشور برنامه‌های پیشگیری از اعتیاد با هدف کاهش مصرف غیرقانونی مواد مخدر توسط افراد 10 تا 24 سال کانادایی بسیار گسترده از سال 2007 در دست اجرا است اما باید یادآوری کرد عمده اهداف ذکر شده در این برنامه مانند کاهش تعداد جوانان مصرف کننده مواد، به تاخیر انداختن شروع مصرف، کاهش دفعات مصرف و کاهش استفاده از چند ماده اعتیادآور غیرقانونی، نشان دهنده نگاهی جامع به دیگر ستون‌های مببارزه با مواد نیز است. استراتژی پیگشیری در کانادا از سه روش عمده استفاده می‌کند که عبارتند از: 1- رسانه‌ها؛ 2- تعیین استانداردهای ملی برای پیشگیری؛ 3- مشارکت پایدار است.

همچنین در سال 2007 مرکز مبارزه با مواد مخدر کانادا طرحی را برای پیشگیری از گرایش نوجوانان و جوانان به مواد مخدر برای مدت 5 سال پیشنهاد دادند که مبتنی بر خدمات رسانه‌، سازمان‌های خدمات رسانی، تعیین استانداردهای ملی پیشگیری و ایجاد مشارکت فراگیر و پایدار است. هدف از استراتژی پیشگیری از اعتیاد در کانادا که هر 5 سال مورد بازبینی قرار می‌گیرد، کاهش مصرف غیرقانونی مواد مخدر توسط افراد 10 تا 24 سال است؛ به این معنی که کاهش تعداد جوانان مصرف کننده مواد، به تاخیر انداختن شروع مصرف، کاهش دفعات مصرف  و کاهش استفاده از چند دارویی غیرقانونی توسط مصرف کنندگان محقق شود. این استراتژی همچنین برای توسعه برنامه‌های پاکسازی، درمان و پیشگیری فراخوان‌هایی برگزار می‌کند که باعث ترویج  و توسعه سلامت می‌شود و به والدین منابعی را معرفی می‌کند که برای بحث و گفتگو درباره پیشگیری از اعتیاد فرزندان خود در محیط خانواده به آنها نیاز دارند.

[1] Mackenzie King

 

بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است.