اعتیاد رفتاری و اعتیاد شیمیایی

در دو دهه اخیر به دنبال تغییرات ناگهانی که در تمام زمینه‌های زندگی رخ داده، باعث شده اعتیاد دیگر به مصرف مواد مختلف مخدر / محرک محدود نباشد و بلکه این مفهوم امروزه شامل رفتارهای پرخطر دیگری نیز می‌شود که از حد طبیعی و عادی فراتر رفته است. این دل بستگی به طور فزاینده ای در فرد اختلال فکری و وسواسی ایجاد کرده و منجر به بروز اختلال در سیستم عصبی حالت بیوشیمیایی و زندگی شخصی افراد می گردد. این نوع عمل توام با تکرار اعتیاد رفتاری نامیده می شود. تکرار این نوع اعمال را اصطلاحاً «اعتیاد رفتاری» می‌گویند و در فعالیت هایی نظیر عشق‌ورزیدن، قمار، غذا خوردن، روابط جنسی، کار کردن، خرید کردن، بازی‌های رایانه ای، ورزش، استفاده از اینترنت و تلفن همراه بروز پیدا می کند. تکرار این اعمال شکلی از اعتیاد است که فرد در هر حالت اجبار برای انجام آنها پیدا می‌کند که وابسته به مصرف مواد نیست  و حتی گاهی از لحاظ روحی و جسمی برای فرد پاداش طبیعی به شمار می‌رود.

 به طور خلاصه، اعتیاد رفتاری شامل بیماری‌هایی است که فرد به جای مواد مخدر, ویژگی های شخصیتی خود را به رفتاری خاص یا شخص دیگری وابسته می‌کند در نتیجه فرد مبتلا به این نوع اعتیاد در دام یک چرخه مدور می افتد که دیگر راه خروج از آن را نمی تواند یابد و با احساس تجربه شکست،  شرم و ناراحتی قادر به یافتن راه حل نخواهد بود. بنابراین لازم است کسی که به آموزش، مراقبت و سلامت فرد می پردازد با عوامل خطر و اقدامات پیشگیرانه جهت مدیریت مشکلات پیچیده عصر حاضر آشنا باشد.

مفهوم اعتیاد رفتاری، دهه‌ها است که مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. تحقیقات و تجربیات بالینی نشان می‌دهد، هر رفتاری طرف نظر از ماهیت خاص آن، اگر در انجام آن افراط و تفریط اتفاق افتاد، می‌تواند منجر به مشکلات اساسی شود. شواهد در حال رشد نشان می‌دهد، مشارکت گسترده و مشکل ساز افراد در فعالیت‌هایی مانند سیگار کشیدن، نوشیدن الکل، مصرف انواع مواد، قمار کردن، مشغول شدن به بازی‌های کامپیوتری، گذراندن وقت در اینترنت، اعتیاد جنسی، خرید کردن و حتی ورزش زیاد می‌تواند دارای برخی شباهت‌ها در ماهیت رفتار با اختلالات مصرف مواد باشد. به عنوان مثال از منظر پدیدارشناسانه وجود سه مرحله  ولع، تحمل و ترک در تمامی این رفتارها و طی دوره‌های شروع، مزمن بودن و روند عود بیماری و پاسخ به درمان دارای همپوشانی زیادی است. با افزایش هر کدام از این رفتارها در مدت زمان مشخص و با شدت و ضعف، می‌تواند منجر به روان‌پریشی، افسردگی و حتی گاهی اختلالات جسمی و کاهش عملکرد اجتماعی، مالی و شغلی شود[1].

اعتیاد  اصطلاحی است که برای افراد مختلف معنای متفاوتی دارد؛ و تعریف این اصطلاح  به استفاده بیش از حد یک ماده یا دارو و یا مشارکت در یک رفتار برمی‌گردد و از نظر پزشکی می‌توان آن را به از دست دادن کنترل و اختلال در عملکرد تعبیر کرد. اختلالات مصرف مواد اغلب «اعتیاد» نامیده و سال‌هاست به عنوان یک بیماری روانی و ذهنی شناخته می‌َشود. در واقع می‌توان گفت اصطلاح «اعتیاد» به ماهیت هر رفتاری که با اختلال در مصرف مواد و الکل و سایر رفتارها همراه است، به کار می‌رود.

در سال 2013، انتشار پنجمین نسخه از دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی(DSM-5) بابی را جهت طبقه‌بندی انواع اعتیادهای غیرماده (انواع مواد) یعنی اعتیادهای رفتاری گشود. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی اولین سیستم طبقه‌بندی تشخیصی روان‌پزشکی اولیه در ایالات متحده آمریکا است که برای اولین بار راهنمای اعتیادهای رفتاری در آن منتشر و پزشکان و محققان بسیاری از کشورها نیز از آن استفاده کردند. اگرچه DSM-5 به طور رسمی برای حوزه «اعتیاد به انواع مواد» به کار نمی‌رود، اما در فصولی از آن به اختلالات مصرف مواد و اعتیاد پرداخته شده است[2].

هرچند، برخی از محققان و پزشکان از گسترش مفهوم اعتیاد به عنوان یک برساخت[3] حمایت می‌کنند، اما گسترش شرایط روانی و ذهنی این حوزه می‌تواند در مشروعیت حوزه روانپزشکی موثر باشد. به این معنا که باید اختلالات روانی واقعی را از سطوح بالای الگوهای رفتاری طبیعی متمایز کنیم. چرا که نمی‌توان تمامی اختلالات رفتاری را به اختلالات روانی پیوند زد؛ در این صورت باید گفت بیشتر افراد دچار اختلالات روانی هستند؛ این نگرانی به ویژه در مورد اعتیاد رفتاری نیز صادق است. به عنوان مثال خوردن بیش از حد شکلات، حتی اگر باعث افزایش وزن و ایجاد پریشانی شود، اختلال روانی محسوب نمی‌شود بلکه می‌توان آن را نوعی اختلال رفتاری دانست[4].

از این رو به نظر می‌رسد اعتیاد چه به صورت مصرفی(مصرف انواع مواد مخدر و روان‌گردان) و چه به صورت رفتاری (قمار، اعتیاد جنسی، نوشیدن و خوردن و…) به حوزه سلامت روان افراد یک جامعه و پشیبرد برنامه‌های توسعه پایدار ارتباط بسیار قوی دارد. نکته بسیار مهمی که می‌توان در اختلالات مصرفی و رفتاری به عنوان وجه اشتراک این دو بیان کرد، برخی ویژگی‌های مشترک  این رفتارهای اعتیادآور است که در نهایت در رفتار و واکنش‌های افراد نمایان می‌شود.

به طور کلی هرگاه رشد روانی فرد تحت تاثیر عوامل فردی و اجتماعی به موازات رشد جسمی صورت نگیرد و شخصت فرد تکامل نیابد، فرد در معرض ابتلاء به بیماری‌ها و اختلال‌های روانی قرار می‌گیرد و در مقابل مشکلات تاب مقاومت ندارد یا برای مقابله با اختلال رفتاری، رفتار دیگری را جایگزین می‌کند. می‌توان گفت چنین افرادی در معرض خطر رفتارهای اعتیادی مانند اعتیاد به انواع مواد، داروهای آرام‌بخش، رفتارهای جنسی، پرخوری، قمار و.. قرار دارند.

به نظر می‌رسد، رفتارهایی که در نهایت به انواع اعتیاد منجر می‌شوند، با نشانه‌هایی در فرد همراه است که عبارتند از:

  • فرار از واقعیت: بیشتر به صورت شرم بیش از اندازه و در خود فرو رفتن و به خیالات پناه بردن و عدم توانایی در تصمیم‌گیری دیده می‌شود.
  • خودخواهی و زیاده‌خواهی: برخی دیگر انتظار دارند دیگران تمام توجه و و قت خود را برای آنها صرف کنند.
  • حالت بدبینی و رفتار تهاجمی: فرد نسبت به دیگران به شدن بدبین است، همه را بدخواه خود می‌بیند و در این صورت رفتار تهاجمی و تلافی‌جویانه در پیش می‌گیرد.
  • تشویش خاطر و اضطراب: چنین افرادی بدون دلیل مشخصی نگران، مصظرب و از وقوع اتفاقات ناگوار خیلی هراسان است.
  • افسردگی و اندوه: افسردگی فرد را به گوشه‌نشینی و از دست دادن نشاط و ممکن است برای رهایی از این احساس به رفتارهای اعتیادآور روی آورد.

 

پی‌نوشت‌ها

[1] Nanncy  M . Petry. Behavioral Addictions, Oxford University Press is a department of the University of ,  New York. 2016. Page 1-5.

[2] Ibid, page 2.

[3] .Construct

[4] Ibid, page 3.

 

برای مطالعه مقالات کادراس با موضوع «اعتیاد رفتاری» کلیک کنید
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است.