شکست برنامه توسعه جایگزین در افغانستان

باوجود اینکه بانک جهانی دستورالعمل‌هایی را برای «حل مشکلات تریاک در عملیات بانک جهانی در افغانستان» که همچنین به عنوان «دستورالعمل‌های جریان اصلی مبارزه با مواد مخدر» شناخته می‌شود، تدوین کرد که از ادغام برنامه‌های مبارزه با مواد مخدر در برنامه‌ها و پروژه‌های توسعه‌ی گسترده‌تر حمایت کرد. پروژه‌های متعددی که در سرفصل‌های برنامه‌های اولویت ملی (NPP) توسعه یافتند، در حین طراحی مورد ارزیابی قرار گرفتند تا اطمینان حاصل شود که علل کشت خشخاش را به حساب می‌آورند و به طور ناخواسته رشد آن را تشدید نمی‌کنند. این اقدام نشان‌دهنده‌ی حرکت معتدلی در راستای تمرکز بر اهداف مقابله با مواد مخدر درطول تلاش‌های بزرگ‌تر توسعه بود. DFID و بانک جهانی نیز گزارشی را در مورد اینکه چگونه تلاش های توسعه بهتر می تواند به یافتن علل کشت خشخاش تریاک کمک کند، تهیه کرد. این گزارش به عنوان پایه ای برای طراحی تسهیلات جامع کشاورزی و توسعه روستایی بود، یک برنامه توسعه روستایی، به منظور «تقویت بازارهای قانونی کشاورزی و به حداقل رساندن انگیزه‌های ناگوار برای بازگشت به تولید تریاک» در مناطق روستایی که تولید خشخاش از بین نرفته و به قوت خود باقی بود توسط دولت‌های انگلیس و دانمارک تأمین شده بود.

 

جایگزینی محصول و گسترش اقتصاد قانونی

 

اقتصاد قانونی افغانستان، توسعه ظرفیت مبارزه با مواد مخدر در دولت افغانستان و جلوگیری کردن از مشارکت کشاورزان و قاچاقچیان در کشت و تجارت تریاک بوده است. این گزارش نشان می­دهد که استراتژی­های مبارزه با مواد مخدر در افغانستان چگونه تکیمل شد و ابتکارات مبارزه با مواد مخدر چگونه به بخشی از برنامه کلی بازسازی مبدل شد.

در سال 2017، 93 درصد افغان ها که توسط بنیاد آسیا (Asia Foundation) مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته بودند، بیان کردند که « فساد مشکل زندگی روزمره آنهاست و هفتاد درصد از آنها بیان کردند که این مشکل عمده و بزرگ آنها است.» همچنین، فرصت های اقتصاد قانونی ضعیف است. به عبارت دیگر، برنامه های مبارزه با مواد مخدر از سال 2002 تا 2017 راه اندازی شد. اما نتوانست تجارت مواد را کارآمد کند. افزایش معنا داری در کشت خشخاش و تولید مواد مخدر وجود دارد، دقیقا به دلیل شکست در ان برنامه­ها بوده است.

در سال 2013، تصمیم USAID مبنی بر اینکه دیگر شاخص‌های مبارزه با مواد مخدر را در برنامه‌های توسعه‌ای جایگزینش نداشته باشد منجر به انتقال از برنامه‌های مداخله ای شد که هدف آنها کاهش خشخاش بود. در غیاب این الزامات، بسیاری از پیمانکاران USAID تمرکز خود را به تقویت اقتصاد قانونی انتقال داده و کل کشت خشخاش را نادیده گرفتند، حتی در حین اجرای برنامه‌ها در زمینه‌هایی که تمرکز بر خشخاش تریاک بود. تا سال 2013، به نظر می‌رسد که تنها برنامه‌ی USAID که به طور مستقیم کشت خشخاش تریاک را هدف قرار داده، منطقه غذائی قندهار (KFZ) بوده است. هر چهار برنامه‌ی توسعه‌ای کشاورزی منطقه‌ای (RADP) کاملاً پیشرفته‌ که به طور کلی حدود 228 میلیون دلار تا سال 2017 هزینه داشتند، عمدتا کشت خشخاش تریاک را نادیده گرفتند، از جمله تعدادی اشاره به خشخاش در قراردادهای امضا شده با شرکای اجرایی، نبود برنامه‌های کاهش ریسک، و تمایز کم بین مناطق دارا و خالی از تولید قابل توجه خشخاش.

به نظر می­ رسد USAID زمان و میزان سرمایه لازم جهت کشت مداوم محصولاتی که بتواند با خشخاش رقابت کند دچار اشتباه محاسباتی شده و آنها را دست کم گرفته بود. همانطور که در پیشنویس استراتژی همیاری کشاورزی USAID برای سال 2016 نیز آمده است: «تولید محصولات دائمی (تاکستان­ها و باغات میوه) و سبزیجات فصلی (یعنی با استفاده از گلخانه­ها و خانه­های حلقه­ای برای ادامه کشت محصولات باغی فصل تابستان) تنها محصولاتی دارای دوامی هستند که می­توانند به عنوان محصولات کشاورزی جایگزین خشخاش مطرح شوند.» با این وجود دائمی سازی این محصولات نیازمند سرمایه گذاری بلند مدت است که بسیاری از کشاورزان نمی توانند آن را انجام دهند. پیشنویس این استراتژی همچنین تأکید می کند درباره باغات میوه، صاحبان زمین می­توانند این سرمایه گذاری را راحت­تر انجام دهند، زیرا اولاً زمین کافی در اختیار دارند که بخواهند به امر باغداری اختصاص دهند و در دوره تکوین با معضل کمبود درآمد و هزینه­های تولید رو به رو نشوند. ثانیاً از اعتبار بلند مدت برخوردارند و ثالثاً به دلیل داشتن منابع درآمد متفاوت غیر زراعی می­توانند تا زمان بار دادن درختان صبر کنند. به علاوه محصولات دائمی نیز دست کم 4 تا 5 سال برای رسیدن به پتانسیل نهایی نیازمندند. در حالی که بیشتر پروژه های توسعه جایگزین به طور میانگین بین سه تا سه نیم سال به طول می­انجامد. در نتیجه براساس «گزارش گزینه های توسعه جایگزین» که در سال 2016 توسط USAID منتشر شد، بسیاری از پروژه­های توسعه جایگزین «به وضوح برای اینکه افراد ذی نفع را به تعهدی پایدار برای گذار از محصولات قاچاق و دوری گزیدن از فعالیت­های غیر قانونی ناکافی بودند»

تأکید بیش از حد بر محصول جایگزین باعث شد USAID نتواند منابع کافی را به منظور ایجاد فرصت های درآمدی غیر زراعی و غیر کشاورزی برای روستاییان فراهم کند. در واقع باید تأکید کرد که تغییر سبک معیشتی کشاورزان از اتکا به تریاک، امری نیست که به صرف جایگزینی محصول بتوان آن را محقق کرد. خشخاش تریاک تنها، محصولی از یک چرخه بزرگ و چارچوبی معیشتی و کشاورزی است.

پس از کاهشی که در سال های 2009 و 2010 اتفاق افتاد، کشت خشخاش در سال 2011 شروع به افزایش کرد. در هلمند، افزایش با تلاش­های نادرستی برای جایگزینی خشخاش با گندم همراه بود، که اثر ناخواسته جابه جا کردن مردم و خشخاش به مناطق بیابانی را داشت. در سال 2012، دولت ایالات متحده، از استراتژی مبارزه با مواد مخدر خود در بازشناسی کاهش تعداد پرسنل متحدان و کمبودهای تلاش های قبلی، کاست. استراتژی جدید متمرکز بر دو هدف اصلی بود: ایجاد توانایی­­های مبارزه با مواد مخدر خودکفا در افغانستان و تضعیف ارتباط بین شورشیان و مواد مخدر.

در تلاش برای بازسازی کلی، تمرکز بر مبارزه با مواد مخدر نیز پس از سال 2012 کاهش یافت. در عمل تلاش­های ایالات متحده عمدتا در حمایت از واحدهای تخصصی مبارزه با مواد مخدر و اقدامات ریشه کن سازی کاهش یافته باقی ماند. USAID  از نیاز به شاخص­های خاص مبارزه با مواد مخدر در برنامه­های توسعه جایگزین دور شد و به اثرات مرتبط با مواد مخدر توجه کمی کرد. برخی برنامه­های حمایت از کاهش تقاضا و اعتیاد حمایت شده از سوی ایالات متحده همچنان ادامه داشت، اما به طور فزاینده­ای در کابل قرار داشتند. توانایی کاهش یافته DEA برای انجام عملیات خارج از کابل، بعضا به دلیل ردپای کمتر ارتش ایالات متحده و مسائل فساد، واقعیت جدید منطقه را نشان داد. در واقع مشخص شد که گندم نمی­تواند منبع مناسبی برای جایگزینی با خشخاش باشد.

علاقه و سرمایه ­گذاری بین المللی در تلاش برای مبارزه با مواد مخدر نیز پس از سال 2012 کاهش یافت. چارچوب مسئولیت متقابل توکیو تنها شامل تعهدات مبارزه با مواد مخدر جزئی بود و فهرستی از شاخص­های خاص مبارزه با مواد مخدر تحت نظر دولت، حکومت قانون و اهداف حقوق بشر را ذکر نکرده بود. در این باره تـوانایی دولت افغانستان در انجام امور مبارزه با مواد مخدر با نیاز به مبارزه با شورش­های فعال در حال افزایش، مختل شد. برای مثال نیروهای متخصص مبارزه با مواد مخدر اغلب برای تامین امنیت عمومی و ماموریت های ضدتروریسم فراخوانده می­شدند. طبق گزارش دفتر مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد، این محیط امنیتی  درحال فرسایش، ضعیف شدن کنترل دولت و کاهش رشد اقتصادی همراه با عدم توجه به برنامه های مبارزه با مواد مخدر، به کشت 200000 هکتار خشخاش برای اولین بار در سال 2013 کمک کرد.

 

بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است.