جایگاه مبانی دینی و معنویت در پیشگیری از اعتیاد

دفتر مقابله با جرم و مواد سازمان ملل متحد برای سال 2021 جهانیان را با شعار «برای نجات زندگی، حقایق درباره مواد مخدر را به اشتراک بگذاریم.» به مبارزه با مواد مخدر دعوت کرده است. به این معنا که حقایق و واقعیت واقعی در مورد مواد مخدر را ار منابع مورد اعتماد کسب کرده و سپس جامعه جهانی آنها را به اشتراک گذارد. در همین راستا ستاد مبارزه با مواد مخدر جمهوری اسلامی ایران نیز روز جمعه 4 تیر ماه را به عنوان نخستین روز هفته مبارزه با مواد مخدر با نام «یاریگران زندگی- مبانی دینی و معنویت- پیشگیری از اعتیاد» انتخاب شده است. موسسه کادراس نیز نخستین مقاله ویژه خود برای هفته مبارزه با مواد مخدر را تحت عنوان «جایگاه مبانی دینی و معنویت در پیشگیری از اعتیاد» به انتشار می‌رساند.

اشتراک‌گذاری حقایق بخش مهمی از رسالت جهانی در مورد مضرات منفی مصرف مواد در جهان است که امروزه به واسطه تبلیغات گسترده در مورد عدم اعتیادآور نبودن برخی از مواد و تدوین سیاست‌های متناقض بسیار مورد چالش قرار گرفته است. همچنین اشتراک‌گذاری حقایق بخش مهمی از برنامه‌های پیشگیری از اعتیاد در جهان است که نوع تفکر و جهت فکری به ویژه نوجوانان و جوانان در مورد مصرف مواد را جهت خواهد داد. با این نگاه، مبانی دینی و معنویت از چنان پتانسیلی در اشتراک‌گذاری حقایق و واقعیت‌ها در مورد مصرف مواد مخدر برخوردار است که با آموزش آن به نسل جوان می‌توان امیدوار به دریچه‌ای جدید و همچنین عامل معنادهی قوی در پیشبرد برنامه‌های پیشگیری از اعتیاد و حتی درمان اعتیاد بود.

استدلال بر این است که برای مصرف انواع مواد وجود دو پیش شرط، تمایل به مصرف و در دسترس بودن مواد ضروری است. نظریه‌های مختلفی در توضیح علل مصرف مواد در زیست‌شناسی، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی ارائه شده است، یکی از مدل‌های بحث‌برانگیز در بین دانشمندان «مدل بیماری» است. تز اصلی این مدل این است که اعتیاد یک پدیده بیولوژیکی است و بنابراین از نظر ژنتیکی از والدین به فرزندان منتقل می‌َشود. یکی از جنبه‌های مثبت این مدل کمک به رفع طرد و سرزنش اجتماعی فرد معتاد است و این دیدگاه را تقویت می‌کند که مصرف‌کنندگان مواد قربانیانی هستند که نیاز به کمک دارند نه سرزنش. بر خلاف مدل بیماری در اعتیاد، مدل کمتر نام‌آشنای اخلاقی با مولفه کلیدی تاکید بر اراده افراد در اعتیاد نیز دارای اعتبار است. بر اساس « مدل اخلاقی» افراد به اراده خود معتاد می‌َشوند. این مدل به دلیل تعصب و قضاوت کورکورانه مورد انتقاد جدی قرار گرفته، هر چند از نکات برجسته مدل اخلاقی این است که مسئولیت درمان و توانبخشی را هم بر عهده فرد معتاد می‌داند و اراده او را در بهبودی از اعتیاد بسیار مهم ارزیابی می‌کند. اما سوال مهم این است که جایگاه مبانی دینی و معنویت در پیشگیری از اعتیاد چیست؟ نگاه اسلام به مصرف انواع مواد چگونه است؟ از منظر اسلام روح فرد مبتلاء به سوء مصرف مواد دچار چه تحولی می‌َشود؟ در رابطه او با خدا چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

با توجه به این امر که انسان موجودی زیستی-روانی-اجتماعی و معنوی است؛ نیاز است تا با این رویکرد در بررسی آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد به موازات عنایت به مولفه‌های روانشناختی، جامعه شناختی و زیست‌شناختی به رابطه دین و معنویت نیز توجه ویژه شود. امروزه مفاهیم سلامت معنوی و بهزیستی معنوی وارد حوزه آکادمیک شده و بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در واقع درمان بیماری‌های روانی و بهداشت روان و جسم مانند اعتیاد باید با باورها و رفتارهای معنوی همراه باشد. پژوهش‌ها نشان داده‌اند داشتن نگرش مذهبی، خودکارآمدی پایدار و باورهای مذهبی با کاهش استرس‌های روانشناختی و پیشگیری از رفتارهای پرخطری مانند کشیدن سیگار، مصرف الکل و مواد در ارتباط است. به گونه‌ای که دینداری و معنویت از تاثیر فشارهای زندگی بر گرایش به مصرف مواد می‌کاهد و در طول زمان نیز میزان افزایش مصرف مواد را مهار می‌کند.

خودکارآمدی به معنای اعتقاد محکم فرد به توانایی‌های خود است که باعث تحریک انگیزش و منابع شناختی فرد در رشته اعمالی که برای انجام موفقیت‌آمیز یک کار خاص لازم است، می‌شود. خودکارآمدی بالا باعث افزایش تلاش، پشتکار و انگیزش فرد می‌شود و از موثرترین عوامل تعیین‌کننده عملکرد افراد به ویژه در کنترل، پایش و پیشگیری برنامه‌های کنترل مواد و اعتیاد است.

چهار منبع اصلی داوری شخص درباره خودکارآمدی عبارتند از: تجربیات موفق قبلی، تشویق و ترغیب کلامی، تجربه‌های جانشینی و انگیختگی فیزیولوژیکی. رفتار سوء مصرف مواد از یک سو به وسیله الگوبرداری، تقلید و تقویت در حوزه‌ی روابط بین فردی آموخته می‌شود و از سوی دیگر تحت تاثیر عوامل درون فردی مانند خودکارآمدی و باورهای فردی قرار می‌گیرد بر این اساس بین افراد دارای اختلالات مصرف مواد مخدر با افراد دارای اختلالات مصرف مواد محرک و روان‌گردان در میزان خودکارآمدی تفاوت وجود دارد. افراد وابسته به مواد در مقایسه با افراد عادی و افراد وابسته به مواد محرک از خودکارآمدی پایین‌تری برخوردارند.

خودکارآمدی بالا در افراد سلامت معنوی را تقویت و از آن به عنوان سپری در مقابل وابستگی به مواد استفاده می‌شود. سلامت معنوی یکی از ابعاد مهم سلامت در انسان است که ارتباط هماهنگ و یکپارچه‌ را بین نیروهای داخلی فراهم می‌کند و با ویژگی‌های ثبت در زندگی، صلح، تناسب و هماهنگی، احساس ارتباط نزدیک با خویشتن، خدا، جامعه و محیط مشخص می‌شود. به نظر می‌رسد نوجوانانی که دارای بهره سلامت معنوی پایینی هستند و نمرات پایینی در اندازه‌گیری میزان فعالیت دینی به دست می‌آورنددر مقایسه با نوجوانان دارای سطح بالاتر فعالیت دینی، مصرف و سوء مصرف مواد بیشتری دارند.

بر این اساس گسترش باورهای خودکارآمدی در واقع شناخت‌هایی که باعث شروع تغییرات رفتارهای سلامتی می‌شوند با تلاش بیشتر فرد در تحمل موانع و شکست‌های زندگی همراه است. در خودکارآمدی، اعتقاد فرد بر این است که به واسطه‌ی آن می‌تواند رفتار لازم برای رسیدن به یک هدف مورد نظر را به طور موفقیت‌آمیزی اجرا کند. در این راستا هوش معنوی یکی از مفاهیمی است که در کنار توجه روانشناسان به حوزه دین و معنویت توسعه یافته و راهکارها و راهبردهای استفاده از هوش معنوی را در حل مشکلات اجتماعی و فردی مانند اعتیاد را آموزش می‌دهد.

هوش معنوی شامل داشتن حس معنا و ماموریت نسبت به زندگی و ارزش‌ها، حس تقدس در زندگی، درک متعادل‌تر از ارزش مادیات و اعتقاد بهتر شدن دنیا است، در واقع مجموعه‌ای از توانایی‌ها و ظریفیت‌ها  و منابع معنوی است که کاربست آنها موجب افزایش انطباق‌پذیری و در نتیجه سلامت روان افراد می‌شود. بدین معنا هوش معنوی به ما اجازه می‌دهد تا آنجایی که ممکن است موقعیت را تغییر و یا بهتر کرده و در واقع با استفاده از نگرش‌ها و باورهای مذهبی شکل گرفته در چارچوب هوش معنوی به فرد اجازه اداره شرایط یا موقعیت‌های نامناسب (مانند حضور در جمع دوستان و همسالانی که سیگار یا مواد کم خطر مصرف می‌کنند) داده می‌شود.

باید در نظر داشت، سبک زندگی هر فردی نقشی مهم در گرایش یا عدم گرایش او به اعتیاد دارد.  با توجه به نقش آموزه‌های الهی در پیشگیری از رفتارهای پرخطر، امروزه نظر بسیاری بدان جلب شده است. با طبقه‌بندی قوانین اسلام، می‌توان به اصولی دست یافت که در گستره وسیعی راه دست‌یابی به زندگی سالم را برای همگان امکان‌پذیر می‌کند. تجربه نشان می‌دهد، کسانی که ارتباط روحی خود را از راه عبادت با خدا حفظ کرده‌اند از عزت نفس و سلامت روحی و روانی بالاتری برخوردارند. بر اساس دیدگاه یادگیری اجتماعی، فرد رفتارهای نامطلوب را از خانواده، دوستان و محیط یاد می‌گیرد. اگر فردی که تشخیص وابستگی به مواد دارد، با فعالیت‌های مذهبی یا شبکه‌ای از دوستان که مواد مصرف نمی‌کنند و نگرش‌هایشان هم مصرف مواد را تحمل نمی‌کند، ارتباط برقرار کند، نگرش‌های ضد مواد را یاد می‌گیرد و این نگرش‌ها در او تقویت می‌شود. تجربیات نشان می‌دهند که در شکل‌گیری وابستگی به مواد مخدر شیوه زندگی، روابط اجتماعی، دلبستگی‌ها و عواطف و رفتارهایی که در طی رشد فرد شکل گرفته‌اند، نقش اساسی ایفا می‌کنند.

محیط زندگی فرد و روابط اجتماعی او در شکل‌گیری شخصیت او و بروز رفتارهای ناسالم و مخرب تاثیر مهمی دارد. اگر این محیط سالم باشد بی‌شَک فرد شخصیت سالمی در آینده خواهد داشت. همچنین محدوده روابط فرد با اطرافیان تعیین کننده رفتارهای درست و غلط وی در آینده خواهد بود. بر اساس تجربه افرادی بوده‌اند که در خانواده ناسازگاری پرورش یافته‌اند اما به دلیل همنشینی با دوستان سالم و مذهبی به فردی سالم در جامعه تبدیل شده و در مقابل فردی در خانواده سالم و مذهبی رشد یافته اما به دلیل مراوده با دوستان و اطرافیان ناباب با مشکل روبرو شده‌اند.

سبک زندگی از دیدگاه اسلام به مجموعه‌ای از موضوعات مورد قبول اسلام در عرصه زندگی اشاره دارد که بر اساس آن معیار رفتار ما باید مبتنی بر اسلام و آموزه‌های اسلامی باشد. خدامحوری و حاکمیت ارزش‌های اسلامی در زندگی از مهمترین معیارهای سبک زندگی مورد تایید در اسلام است. در این سبک زندگی، زندگی فردی و اجتماعی افراد باید مبتنی بر اسلام و رهنمودهای قرآنی باشد. اسلام با احکام جاودانه خود سبکی آرمانی و در عین حال واقع‌گرایانه را پیشنهاد نموده است که مبتنی بر نگرشی متعالی به هستی انسان است و در مقابل انسان را موجودی مسئول و مختار می‌داند که سرنوشت او به دست خودش رقم می‌خورد. در این سبک زندگی غایت آموزه‌های دینی رهایی از سبک زندگی غیر اسلامی که ایمان  و عمل صالح، ملاک و معیار اساسی آن است. به عنوان مثال بر اساس مطالعات انجام شده فردی که مبتلاء به اعتیاد انواع مواد است، دچار نوعی نقص در اراده خود می‌باشد. نه اینکه آن فرد را بدون اراده بدانیم، بلکه محیط خانوادگی و اجتماعی فرد کمک کرده تا او دچار نقص در اراده در برابر مصرف مواد شود. به همین دلیل امروزه در درمان افراد دچار به سوء مصرف مواد تاکید بر بهبود نقص اراده و رفتارهای اعتیادگونه آنها می‌شَود و یکی از مهمترین ابزارهای دستیابی به این هدف بازآفرینی دوباره باورها و ارزش‌های مذهبی در آنها عنوان شده است.

از این رو، آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد را می‌توان با انتخاب سبک زندگی متناسب با جامعه کنترل کرد. در این میان پیشگیری و کنترل اعتیاد به ویژه در میان نوجوانان امری ضروری است. نوجوانی که مرحله‌ای حساس شامل گروه سنی ۱۹- ۱۰ سال است با ابعاد زیست‌شناختی، روان‌شناختی، اجتماعی و عاطفی همراه است که نوجوان را در معرض استرس‌های فراوانی قرار می‌دهد. امروزه شیوع رفتارهای پرخطر به خصوص در نوجوانان و جوانان به یکی از مهمترین نگرانی‌های جوامع بشری تبدیل شده است. با وجود انجام برنامه‌های وسیع اما در سه دهه گذشته رفتارهای مخاطره‌آمیز در سطح جهان دارای رشد بالایی بوده است و در نتیجه هزینه پزشکی و مراقبتی آن رو به افزایش است. پیشگیری نیز موثرترین راه مقابله با اعتیاد امروزه در بسیاری از کشورهای جهان در حال اجرا است. رفتارهای پرخطر سنین نوجوانی و جوانی عمدتاً گرایش به سیگار، مصرف برخی مواد که با تبلیغاتی همچون اعتیادآور نبودن همراه بوده است مانند گل، اعتیاد و حتی سوء مصرف مواد است. شناخت این الگوهای رفتاری و اجتناب از انجام آنها منجر به فراهم شدن زندگی سالم و ارتقای سلامتی در نوجوانان و جوانان می‌شود.