بحران مصرف مواد میان اقشار آسیب پذیر
باوجود اینکه شیوع اختلالات مصرف مواد مخدر بهطور کلی در بین زنان کمتر از مردان است، اما زنانی که مبتلا به اختلال مصرف مواد مخدر هستند، در معرض آسیبپذیری بالایی قرار دارند. در وهلة اول، زنانی که مبتلا به اختلال مصرف مواد مخدر هستند، در مقایسه با مردان، با احتمال بیشتری بهطور همزمان مبتلا به اختلال روانپزشکی دیگری نیز هستند. بهعنوان مثال، در مطالعه انجام شده بر روی 226 زنی که در پنج کشور مختلف اروپا (اتریش، ایتالیا، لهستان، اسپانیا و پادشاهی بریتانیا و ایرلند شمالی (اسکاتلند) مصرفکننده مواد مخدر تزریقی بودند، 87 درصد اختلال روانپزشکی همزمان دیگری نیز داشتند (عمدتاً افسردگی، اختلال وحشت و اختلال استرس پس از سانحه)؛ و 68 درصد در 12 ماه گذشته در روابط فعلی یا روابط صمیمی اخیر خود خشونت بین فردی را تجربه کرده بودند. دوم، زنان از نظر سلامت جنسی و تولید مثل، و همچنین تجربه خشونت جنسی، بهویژه در محیطهای در معرض فقر و مصرف مواد مخدر، با خطرات خاصی روبرو هستند. پژوهشی که در دهلی انجام شد، نشان داد که زنانی که مواد مخدر تزریق میکردند، به دلیل عدم تعادل جنسیتی و دشواری در تحمیل خواستههای خود، که میتواند منجر به محدودسازی توانایی آنها در جهت اقدامات لازم و افزایش خطر مواجهه با خشونت شود، در استفاده مناسب از داروهای ضد بارداری با دشواری روبرو بودند.
زنانی که شریک زندگی آنها نیز مبتلا به اختلال مصرف مواد مخدر است، ممکن است علاوه بر پیامدهای اعتیاد خود، از پیامدهای اعتیاد همسر نیز رنج ببرند. بهعنوان مثال، پژوهشی که در میان زنانی که شریک زندگی آنها در بسیاری از موارد به دلایل مربوط به مواد مخدر زندانی شده بود انجام شد، نشان داد که زنانی که «به حال خود رها شده بودند»، شاهد کاهش چشمگیر منابع مالی خود بودهاند؛ که موجب سوق دادن آنها به برقراری رابطه جنسی در ازای دریافت پول شده بود.
زنانی که مادر هستند، به دلیل اینکه رفاه فرزندان آنها نیز میتواند تحت تأثیر مصرف مواد آنها قرار گیرد، در معرض آسیبپذیری مضاعف قرار دارند. بهطور خاص، شواهدی وجود دارد که احتمال از دست دادن حضانت کودک در میان زنانی که مواد روانگردان مصرف میکنند، با جایگاه اجتماعی-اقتصادی پایین، و مورد بازخواست دستگاه عدالت کیفری (سابقه مشکلاتی با پلیس، یا سابقه حبس) قرار گرفتن، ارتباط دارد. این مسئله ممکن است تأثیرات انباشت فشار روانی و مشکلات در مادرانی که مواد مخدر مصرف میکنند و بهطور همزمان با مشکلات اجتماعی-اقتصادی یا کیفری درگیر هستند را منعکس کند؛ که در مجموع، مانع تواناییهای فرزندپروری آنها میشود. در نهایت، به دلیل نیازهای متناقضی مانند فقدان خدمات کافی مراقبت از کودک در مراکز بهداشت، یا ترس از دست دادن حضانت کودک، مادر بودن میتواند احتمال درمان موفقیتآمیز اختلالات مصرف مواد مخدر را کاهش دهد.
جمعیتهای بومی
شواهد گستردهای وجود دارد که میزان بالاتر خطر ابتلا به اختلالات مصرف مواد مخدر در میان افراد عضو اقشار بومی را مستند کرده است. بهعنوان مثال، در ایالات متحده و کانادا، اختلالات مصرف کانابیس در افراد بومی 20 تا 50 درصد بیشتر از نژاد قفقازی است از نظر مرگومیر، تا سال 2010، بومیان آلاسکایی، بالاترین آمار مرگومیر ناشی از مصرف مواد مخدر را در میان اقلیتهای بومی آمریکای شمالی (6/15 مورد در هر 1000000 نفر جمعیت) به خود اختصاص داده بودند. به نظر میرسد افزایش خطر مرگ در میان افراد بومی در آمریکای شمالی، خصوصاً با مصرف مواد روانگردان مرتبط باشد. نکته مهمتر این است که این آمار در سالهای اخیر افزایش یافته است.
در استرالیا و اقیانوسیه، اختلالات روانی و مصرف مواد مخدر، بیشترین بیماریهای غیر کشنده در میان افراد متعلق به گروههای بومی هستند. همچنین عنوان شده است که میزان مصرف برخی از مواد مخدر، مانند مواد استنشاقی، در میان افراد بومی جمعیتهای آلاسکا و قطب شمال در حال افزایش است. مطالعات مروری پیشنهاد میدهند که افزایش خطر مشاهده شده، ممکن است به دلیل شرایط اجتماعی-اقتصادی نامناسب، و سطح بالای فشار روانی و انسجام ضعیف خانواده باشد.
آوارگان
آوارگان افرادی هستند که به دلیل درگیری مسلحانه، خشونت عمومی، نقض حقوق بشر، یا فاجعههای زیستمحیطی، مجبور به ترک خانه خود شدهاند؛ و به منطقهای دیگر در کشور خود (آوارگان داخلی)، یا به کشور دیگری (پناهندگان) نقل مکان کردهاند. هرچند مطالعهای که بر اساس دادههای جمعآوری شده بین سالهای 1971 و 2007 در افغانستان، بوسنی و هرزگوین، کرواسی و پاکستان، در سال 2012 منتشر شد، شواهد ضعیفی مبنی بر افزایش میزان مصرف مواد مخدر در بین افراد آواره یافت؛ اما دادههای جدیدتر عنوان کردهاند که آوارگی با اختلالات مصرف مواد مخدر مرتبط است. پژوهشی که در کلمبیا انجام شد، شیوع بالای مصرف مادامالعمر کانابیس (11 درصد)، کوکائین (3.5 درصد)، خمیر کوکائین (2 درصد)، مواد استنشاقی (2.3 درصد) و داروهای تزریقی (0.7 درصد) را در میان آوارگان نشان داد.
قرار گرفتن در معرض آسیب جسمی و روانی و کمبود فرصتهای اقتصادی، از جمله عواملی هستند که احتمالاً خطر مصرف مواد مخدر در بین آوارگان را افزایش میدهند. دسترسی به درمان اختلالات مصرف مواد مخدر برای آوارگان، بهویژه برای کسانی که به کشور دیگری مهاجرت میکنند، چالشی اساسی است.