مداخلات روانشناختی؛ حلقه مفقوده بهبودی از اعتیاد

مداخلات روانشناختی اجتماعی[1] ساختاری است که برای رسیدگی و ترمیم مشکلات مرتبط با مصرف انواع مواد مورد استفاده قرار می‌گیرد. امروزه در بسیاری از روش‌های درمانی در مراحل مختلف بهبودی فرد از مصرف مواد  تا شناسایی مشکل، درمان و ادغام مجدد اجتماعی از مداخلات روانشناختی اجتماعی بسیار بهره برداری می‌شود. اولین قدم برای فرد مبتلا به اختلالات مصرف مواد در این رویکرد، تشخیص صحیح ماهیت مواد مصرفی او و شناسایی تعهد فرد به تغییر رفتار اعتیادآورانه است. بر اساس مطالعات انجام شده استفاده از رویکرد روانشناختی اجتماعی در درمان افراد وابسته به مصرف حشیش، کوکائین و آمفتامین‌ها می‌تواند موثر باشد. مداخلات روانشناختی همچنین با ادغام خانواده و جامعه در طول مرحله درمان فرد رسالت اجتماعی خود را در بازگشت فرد بهبود یافته به خانواده و جامعه اطراف او انجام می‌دهد.

معمولاً افراد دارای اختلالات مصرف مواد خودآگاهی کاملی از شرایطی که در آن هستند، ندارند. مداخلات روانشناختی اجتماعی با استفاده از یک مصاحبه انگیرشی به سبک مکالمه مشارکتی به نحوی که فرد را ترغیب به گفتگو کند و با اعتمادی که بین طرفین گفتگو شکل می‌گیرد، بیش از هر زمان دیگر باعث می‌شود فرد معتاد از مشکلات خود صحبت کرده و انگیزه تغییر رفتار در او کم کم شکل خواهد گرفت.

همانطور که گفته شد، یکی از روش‌های مورد استفاده رویکرد مداخلات روانشناختی استفاده از مصاحبه انگیزشی است که از آن به عنوان مکالمه ای برای تغییر[2] نیز نام برده می‌شود و هدف از انجام آن کمک به مصرف کنندگان مواد جهت شناسایی نیاز به تغییر است. به نحوی که دوگانگی فکری و رفتاری فرد در مورد مشکلات مربوط به مصرف مواد در او ترمیم شود، چرا که مهمترین مانع در حرکت فرد به سمت بهبودی و تغییر عدم شناسایی صحیح فرد از مشکل واقعی و گرفتاری ذهنی ایجاد شده در او است.

رویکرد مداخلات روانشناختی از پنج مرحله برای ایجاد تغییر در رویکرد ذهنی و رفتاری فرد مصرف کننده مواد استفاده می‌کند:

  • ابراز هم‌دردی با فرد مصرف کننده مواد؛
  • کمک به فرد در تشخیص اختلاف و تضادی که در رفتار و اهداف او در نتیجه مصرف مواد ایجاد شده است؛
  • اجتناب از بحث و مشاجره با بیمار در مورد انگیزه‌ها و رفتارهای او؛
  • همدردی و همراهی با فرد دارای اختلال مصرف در جهت ترغیب او برای صحبت در مورد برخی از مشکلاتش؛
  • حمایت از احساس خودکارآمدی فرد و در مرحله بعد تقویت آن.

در واقع با این پیش فرض که نحوه درک و پردازش افراد از واقعیت بر احساس و رفتار آنها تاثیر می‌گذارد، مداخلات روانشناختی، به افراد دارای اختلالات مصرف مواد کمک می‌کند تا عوامل محرک در گرایش آنها به مصرف مواد شناسایی و راهکارهایی برای کنترل این عوامل به آنها آموزش داده می‌شود. مشاوران در این رویکرد به فرد معتاد کمک می‌کنند تا افکار و رفتارهایی که موجب مصرف مواد در آنها شده شناسایی کنند؛ این مرحله زمانی محقق می‌شود که فرد به اختلالاتی که در نتیجه مصرف مواد برای او پیش آمده به آگاهی رسیده باشد. یکی از دلایل مهم در شکست برنامه های درمان اعتیاد و عود آن، نرسیدن فرد به خودآگاهی ذهنی است و همین امر مانع درک دقیق فرد از مشکل می‌شود، موضوعی که در رویکرد مداخلات روانشناختی بسیار محوری است. به نظر می‌رسد برنامه‌هایی از درمان که تنها به سم‌زدایی جسمی فرد مصرف کننده از مواد توجه دارند به دلیل عدم درک فرد از مشکل واقعی ایجاد شده و نرسیدن ذهنی فرد به خودآگاهی در نهایت با شکست مواجه می‌شود.

همچنین خانواده درمانی به ویژه برای درمان اختلالات مصرف مواد میان نوجوانان یکی از محورهای مهم مداخلات روانشناختی اجتماعی است که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. مصرف مواد میان نوجوانان عمدتاً طیفی از مشکلات را ایجاد می‌کند که با علائم روان‌پریشی، مشکلات در مدرسه و رفتارهای جنسی پرخطر بروز می‌کند. در این شرایط با استفاده از خانواده درمانی و شناسایی مشکلات سیستماتیکی که در خانواده و میان والدین است و نوجوان را به سوی مصرف مواد کشانده، در مرحله اول درمان خانوادگی در خانه انجام می‌شود و در مرحله بعد با شناسایی مشکلات توسط مشاور از خانواده خواسته می‌شود تا مشکل مصرف مواد در نوجوان خود را با افزایش آگاهی او در مورد مضرات مصرف با استفاده از تقویت روابط خانوادگی در پیش گیرند.

مداخلات روانشناختی در حال حاضر به عنوان بخشی از فرآیند درمان و بهبودی از مصرف مواد بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ چرا که با مشخص شدن روش‌های درمانی متداول مانند روش دارویی در ترک و سم‌زدایی تنها وابستگی جسمی فرد از بین می‌رود در حالی که بخش عمده‌ای از عواملی که فرد را به سوی مصرف کشانده عوامل ذهنی، رفتاری و روانی است که تا تشخیص دقیق این عوامل صورت نگیرد و برنامه‌ای دقیق در ترمیم آنها ایجاد نشود، درمان واقعی محقق نمی‌شود و یکی از مهمترین دلایل عود اعتیاد همین موضوع است.

نتایج تحقیقات نشان می‌دهند مداخلات روانشناختی با استفاده از روش همدلی، همدردی و صحبت و مشاوره با فرد معتاد به ویژه در درمان افراد مبتلا به اختلالات مصرف کانابیس و مشتقات آن بسیار اثرگذار خواهد بود. امروزه در بسیاری از کشورهای اروپایی برنامه‌های درمانی برای افراد معتاد غالباً همراه با مداخلات روانی و اجتماعی همراه است. مداخلات روانشناختی می‌تواند به مصرف کنندگان مواد مخدر کمک کند تا مشکلاتی که در نتیجه مصرف برای آنها ایجاد شده را شناسایی کرده و تعهد در تغییر را که با کمک مشاوران در آنها کشف شده را بیدار کنند و در مراحل بعد با استفاده از اعضای خانواده روند بهبودی را تسهیل کنند. [3]

پی‌نوشت‌ها:

[1] Psychosocial interventions

[2] conversation about change

[3] https://www.emcdda.europa.eu/system/files/publications/2749/Psychosocial%20interventions_update%202016.pdf

 

بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است