اعتیاد و چالش پزشکی سازی

در طول تاریخ «انحراف» در رفتار بشر (اعتیاد، میخوارگی و …) گونههای مختلفی داشته است. شدت و ضعف این انحرافها را بنیانهای فرهنگی و تعاملهای اجتماعی تعیین میکنند. به نظر میرسد موضوعی مانند اعتیاد به مواد ماهیتی ثابت و عینی ندارد، اما در جامعه از آن به «انحراف» و یا «بیماری» یاد میشود. در واقع زمینههای تاریخی متفاوت برچسبهای متفاوتی را نسبت به این پدیده در پی داشته است. به بیان دیگر این دیدگاههای اجتماعی هستند که از اعتیاد و سوء مصرف مواد یک بیماری یا یک انحراف میسازند. از اینرو سرشت پدیدههای اجتماعی عمدتاً سیال و برساخته درنظر گرفته میشوند.[۱] پزشکی سازی انحراف بدین معناست که رفتار دارای انحراف را یک بیماری زمینهای قلمداد کرده و علت آن را درون خود فرد جستوجو کنیم تا ساختار جامعه و مهمتر از آن درمان آن انحراف را صرفاً از رهگذر مداخلات پزشکی حرفهای امکانپذیر بدانیم.[۲]
مدلهای نظری اعتیاد
اصولاً جوامع به پدیده اعتیاد براساس دو ایدئولوژی متضاد مینگرند: ۱- مدل اخلاقی و ۲- مدل بیماری.[۳] مدل اخلاقی معتقد است که اعتیاد را باید عمدتاً تابعی از «انتخاب فردی» و نتیجه فروپاشی اخلاقی و فقدان اراده دانست. برخلاف این مدل، رویکرد بیماری پندار، اعتیاد را «یک بیماری با منشأ بیولوژیکی، عصبی، ژنتیکی و زیست محیطی» توصیف میکند.[۴] چگونگی مواجهه با اعتیاد نیز در گذر زمان متحول شده و پاسخهای اجتماعی، حقوقی، پزشکی متفاوتی به این مسائل میدهد.
وقتی اعتیاد را براساس مدل اخلاقی تحلیل کنیم، طبیعتاً یک معضل اخلاقی و نقص شخصیتی (یا همان انحراف) خواهد بود و لذا مجازاتهای تنبیهگر و انگ اجتماعی در قبال آن اعمال خواهد شد. درحالیکه اگر اعتیاد را یک معضل در برابر سلامت قرار دهیم، سوء مصرف مواد توسط فرد نیازمند درمان موثر و سپس بازپروری خواهد بود.[۵] پزشکی سازی مسیر درک و مدیریت اعتیاد را به کلی تغییر میدهد و افزارهایی غیرتنبیهی را برای درمان آن پیشنهاد میکند.[۶]
هدف اصلی پزشکی سازی، انگ زدایی از اعتیاد از رهگذر «درک آن به عنوان یک اختلال مغزی مانند سایر اختلالات خفیف ذهنی است»[۷] برخی نظریهپردازان نیز معتقدند که قرار دادن اعتیاد ذیل عنوان «پزشکی» منجر به برخوردی مناسبتر از زمانی است که این پدیده را در نظام عدالت کیفری پیگیری کنیم.[۸] اعتیاد به مواد بسیاری از ویژگیهای دیگر بیماریهای مزمن، از جمله شروع و پیشرفت تحت تأثیر شرایط محیطی و رفتار و نیز تمایل به گسترش یافتن درون خانوادهها را نیز داراست.[۹] براساس همین منطق، انجمن پزشکی آمریکا در سال ۱۹۵۶ میخوارگی را یک بیماری دانست و در سال ۱۹۸۹ اختلال مصرف مواد را بدان افزود.[۱۰] البته رویکرد بیماری پنداری اعتیاد در دهه ۱۹۴۰ ظهور کرده بود و پس از چند دهه سازمان بهداشت جهانی و انجمن پزشکی آمریکا نیز به خیل حامیان آن پیوستند.[۱۱]
مدل اخلاقی اما از پیشینه بیشتری برخوردار است و قدیمیتر به حساب میآید، از این رو طرفداران پزشکی سازی اعتیاد آن را نابههنگام و تاریخ گذشته میدانند. آنها همچنین تأکید میکنند که رویکرد اخلاقی نمیتواند عوامل مختلف موثر در شکلگیری اعتیاد (عوامل زیست شناختی، روانشناختی و محیطی) در افراد را شناسایی کرده و با آنها به نحو مقتضی رویارو شود.[۱۲] طرفداران مدل بیماری معتقدد که این رویکرد منجر به گذار از حبس گسترده معتادان و تنبیه به روشهای درمان شواهد محور و بازپروری میشود.[۱۳] برای مثال وقتی مسائل برآمده از سوء مصرف مواد را اموری پزشکی درنظر بگیریم درمانهای نتیجه بخش تری برای این پدیده در دسترس خواهیم داشت.
انتقادات وارد به مدل بیماری
اگرچه مدل بیماری پنداری از مدل اخلاقی توانایی تبیین بیشتری دارد، اما این رویکرد نیز خالی از اشکال نیست و در اینجا به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
- مسائل مرتبط با مصرف مواد و الکل طیف وسیعی دارد و این گوناگونی باعث میشود درمانهای مورد تأکید رویکرد پزشکی برای همه موارد کارساز نباشد.
- باوجود پیشرفت امکانات پزشکی در طول زمان اما درمان قطعی برای جلوگیری از پیشرفت این معضل بهوجود نیامده است.
- زدن برچسبهای رویکرد پزشکی مانند «الکلیِ مزمن» به یک معتاد ممکن است اعتماد به توانایی تغییر را در معتادان کاهش دهد.
- بزرگترین اشکال این رویکرد نادیده گرفتن مسئولیت آدمی در قبال افعالش است.
- برخی منتقدان نیز میگویند پزشکی سازی روی دیگر سکه رویکرد اخلاقی است و تفاوت بزرگی با آن ندارد.
[۱] . Klaue, K. (1999). “Drugs, addiction, deviance and disease as social constructs”. Switzerland: Bulletin on Narcotics. https://www.unodc.org/unodc/en/data-and-analysis/bulletin/bulletin_1999-01-01_1_page005.html
[۲] . Horwitz, A. V. (1981). “The medicalization of deviance – book review”: Contemporary Sociology, 10(6) 750-752
[۳] . Fieser, J. (2008). “Drugs: Moral Issues that Divide Us and Applied Ethics: A Sourcebook”. https://www.utm.edu/staff/jfieser/class/160/3-drugs.htm
[۴] . McLellan, A. (2002). Have we evaluated addiction treatment correctly? Implications from a chronic care perspective: Addiction. http://dx.doi.org/10.1046/j.1360-0443.2002.00127.x
[۵] . Orcutt, James (2011). “Medicalization of Drug Problems: Addiction as Brain Disease”. http://syp4550.socworld.com/Unit_13/Page_1.html
[۶] . Manning, Nick (1989). “The therapeutic community movement: charisma and routinization”. London: Routledge. p. 1. ISBN 0-415-02913-9l
[۷] . Campbell, Nancy D. (2015). “Medicalization and Biomedicalization: Does the Diseasing of Addiction Fit the Frame?” In Critical Perspectives on Addiction. Published online: 08 Mar 2015; 3-25
[۸] .Ibid
[۹] . McLellan, A. (2002). Have we evaluated addiction treatment correctly? Implications from a chronic care perspective: Addiction. http://dx.doi.org/10.1046/j.1360-0443.2002.00127.x
[۱۰] . Szalavitz, Maia. (2016). “Why the ‘Disease Model’ Fails to Convince Americans That Addiction Is a Health Issue” The Influence
[۱۱] . Fieser, J. (2008). “Drugs: Moral Issues that Divide Us and Applied Ethics: A Sourcebook”. https://www.utm.edu/staff/jfieser/class/160/3-drugs.htm
[۱۲] . Addiction is a Chronic Disease: Many Factors are Involved in Addiction The Influence: National Institute of Drug Abuse.
[۱۳] . Szalavitz, Maia. (2016). “Why the ‘Disease Model’ Fails to Convince Americans That Addiction Is a Health Issue” The Influence. http://theinfluence.org/why-the-disease-model-fails-to-convince-americans-that-addiction-is-a-health-issue/
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است.