مذاکرات صلح آمریکا و طالبان؛ حلقه‌های مفقوده

مذاکرات صلح میان آمریکا و طالبان با هدف پایان دادن به جنگ در افغانستان در حالی در سال 2018 آغاز شد که بسیاری از ناظران نسبت به ثمر بخش بودن آن تردید داشتند و اکنون با متوقف شدن روند مذاکرات نادرست بودن سیاست ایالات متحده در طرف شدن مستقیم با طالبان بر همگان محضر شده است.

وقتی در فوریه 2018 «اشرف غنی»، رئیس جمهور افغانستان از پایبندی خود به مذاکرات غیرمشروط با طالبان خبر داد و به آن‌ها وعده داد در صورت کنار گذاشتن مشی مسلحانه و ورود به فرایند مذاکرات، از اتهامات آن‌ها خواهد گذشت و رهبران و اعضای طالبان را مشمول عفو خواهد کرد. غنی همچنین وعده داد طالبان را در این صورت به عنوان یک «نیروی سیاسی قانونی» به رسمیت بشناسد. غنی در راستا اعلام کرد: «ما این پیشنهاد را بدون هیچ پیش‌شرطی مطرح می‌کنیم تا بتوانیم به سوی یک توافق صلح برویم.»

«هارون میر»، تحلیل‌گر مستقل پیشنهاد غنی را «پیشنهادی سازنده» و «همراه با امتیازاتی زیاد برای طالبان» معرفی می‌کند. اما طالبان از همان ابتدا روی خوش به مذاکره با دولت مرکزی نشان نداد و آن را «دست‌نشانده» غرب دانست. طالبان معتقد بود کابل نه از قدرت کافی برخوردار است که بخواهد در مذاکرات صلح در موضع طرف اصلی بنشیند و نه حکومتی مشروع است، لذا گفت‌وگو با دولت افغانستان نه‌تنها برخلاف شریعت اسلامی است، بلکه از سوی دیگر نفعی هم در پی ندارد.

ضعف‌های مفرط دولت مرکزی افغانستان و نیروهای خارجی حامی آن در حفظ امنیت و مقابله موثر با طالبان البته باعث شده بود که برداشت این گروه شورشی از توانمندی‌های کابل به واقعیت نزدیک باشد. طبق گزارش اداره سربازرس آمریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) از ماه ژانویه 2016 تا کنون رویارویی نیروهای دولتی افغانستان و طالبان عمدتاً با موفقیت شورشیان همراه بوده است؛ به طوری که دولت کنترل و نفوذ خود در بسیاری از مناطق کشور را از دست داده و طالبان مستمراً بر قدرت و حوزه نفوذ خود افزوده است. در ژانویه 2017، 292 منطقه از 407 منطقه کشور در تحت کنترل و یا نفوذ کابل قرار داشته که بالغ بر 72 درصد کل وسعت افغانستان است. اما این میزان با تنزلی 18 درصدی در ژانویه 2019 به 219 منطقه (54 درصد خاک این کشور) رسیده است.

در همین حال که از حوزه نفوذ دولت مرکزی افغانستان کاسته شده ( جز در یکی دو مقطع کوتاه) میزان مناطق تحت کنترل طالبان و نیز مناطق مورد مناقشه افزایش یافته است. به طوری که میزان تسلط شورشیان بر کشور از 8 درصد در ژانویه 2017 به 12 درصد مناطق و 17 درصد خاک افغانستان در ژانویه 2019 افزایش یافته است.

بدین ترتیب به نظر می‌رسد گذشت زمان در سال‌های اخیر به نفع شورشیان بوده و بر وزن سیاسی طالبان افزوده است. از سوی دیگر نیز شکست‌های متوالی در برنامه‌های توسعه و کنترل کشت و تولید مواد نیز مزید بر علت شده و جایگاه طالبان را ارتقا داده است.

در این میان مذاکرات میان آمریکا و طالبان با هدف پایان دادن به جنگ در افغانستان و دست‌یابی به صلحی دائمی در اکتبر 2018 در دوحه قطر آغاز شد. بسیاری از ناظران سیاسی از همان آغاز به این روند با دیده تردید می‌نگریستند. عدم حضور نمایندگان دولت افغانستان در فرایند مذاکرات از همان آغاز سایه سنگینی بر این گفت‌وگوها انداخت چرا که این موضوع اولاً باعث شد وزن سیاسی کابل در برابر طالبان زیر سوال برود و  واشنگتن با پذیرفتن مذاکره با طالبان بدون حضور نمایندگان دولت مرکزی به نوعی بر ادعای این شورشیان که دولت مرکزی عروسک خیمه‌شب بازی آمریکاست صحه گذاشته بود.

از سوی دیگر مذاکرات میان دو طرف بر سر چهار محور اساسی شکل گرفته بود که عبارتند از؛ 1- تضمین‌های ضد تروریستی 2- خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان 3- مذاکرات بین الافغانی و نهایتاً 4- آتش‌بس کامل. جدای از اینکه پیشبرد مذاکرات براساس محورهای فوق بدون نقش‌آفرینی و حضور موثر کابل گاه متناقض می‌نماید و در پاره‌ای از موارد نیز چشم‌اندازی نامساعدی را پیش‌روی خود نمی‌بیند، به نظر می‌رسد مسائلی مانند «حقوق سیاسی مردم افغانستان»، «مبارزه با کشت، تولید و فروش انواع مواد مخدر» و «پذیرفتن قواعد بازی سیاسی از سوی طالبان»، نقاط عزیمتی است که آمریکا باید مذاکرات را از آن‌‎ها آغاز می‌کرده است.

در این میان و با وجود انتقاداتی که نسبت به روند مذاکرات وجود داشت، در پی 9 دور مذاکره و در حالیکه مذاکره‌کنندگان دو طرف از نزدیک بودن توافق سخن به میان می‌‌آوردند «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا در روز هشتم سپتامبر از متوقف کردن مذاکرات صلح با طالبان و برهم زدن دیدار محرمانه با سران این گروه خبر داد. ترامپ تصریح کرد که این تصمیم را به دلیل حمله اخیر طالبان به کابل و کشته شدند 12 تن از جمله یک سرباز آمریکایی گرفته است. در این رابطه ترامپ توئییت کرد: «اگر آن‌ها نمی‌توانند بر سر یک آتش‌بس در این روزهای مهم مذاکرات صلح توافق داشته باشند، و حتی ۱۲ انسان بی‌گناه را می‌کشند، در آن صورت احتمالا قدرت این‌که بر سر یک توافق معنی‌دار به مذاکره بنشینند را هم ندارند.» او در توئیت دیگری نیز افزود: «من فوراً دیدار را لغو و مذاکرات صلح را هم متوقف می‌کنم. چه جور آدمی حاضر است این همه انسان دیگر را بکشد تا ظاهراً با این کار قدرت چانه‌زنی خود را افزایش دهد.»

اما پیش از اینکه بخواهیم طالبان را به دلیل توسل به اعمال تروریستی آن‌هم همزمان با پیشرفت مذاکرات مورد انتقاد قرار دهیم، اقدام دولت آمریکا در پذیرفتن ورود به مذاکرات اولاً بدون حضور دولت مرکزی و در ثانی عدم مذاکره بر سر مسائل اساسی‌تر و بنیادی‌تر نظیر مبارزه با مواد مخدر قابل انتقادتر و اشتباهی بزرگ‌تر و پررنگ‌تر به نظر می‌رسد.

 

منبع: AfghanPulse

بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است.