خانواده و اعتیاد زنان

اعتیاد یکی از سه بحران مهم جهانی است که با افزایش آمار آن طی سالهای اخیر در بین گروههای آسیبپذیر مانند کودکان، نوجوانان و زنان طیف وسیعی از برنامهها از کاهش عرضه، کاهش تقاضا (پیشگیری)، الگوی های کاهش آسیب و درمان را به خود اختصاص داده است. بر اساس آمار دفتر مقابله با جرم و مواد سازمان ملل متحد، هرچند در سطح جهان آمار اعتیاد در زنان نسبت به مردان پایینتر است، اما پیش بینی شده با افزایش آمار اعتیاد در کودکان، نوجوانان و زنان مشکلات و پیامدهای مربوط به سوء مصرف با شدت و سرعت بیشتری همراه باشد.
بر اساس اطلاعات موجود، مصرف انواع مواد در زنان، مشکلات و پیامدهای خاصی را به دنبال دارد که برخی از آنها برای هر دو جنس مشترک و برخی اختصاص به زنان دارد. تقریباً اختلال در تمام حوزه های زندگی به عنوان یک نتیجه همبسته از مصرف مواد و مشکلات روانی، اجتماعی و اقتصدی ذکر می شود. همچنین کیفیت زندگی یکی از شاخص های مهم سلامت روان است که در زنان مبتلاء به اعتیاد حکایت از ناکافی بودن این شاخص دارد. از این رو فرزندان زنان معتاد و به طور کلی خانواده معتاد در معرض خطر بدرفتاری و توسعه مشکلات هنجاری و روانی مربوط به اعتیاد والدین خود قرار دارند. امروزه نقش مهم زنان در خانواده و جامعه روشن است، خانواده به عنوان اولین نهاد جامعهپذیری که فرد در آن متولد و رشد مییابد نقش مهمی در امر آموزش و پرورش فرد دارد[۱].
اثرات بلند مدت سوءمصرف مواد در زنان برای خانواده و جامعه بسیاری از محققان را بر آن داشت تا به دنبال بررسی علل گرایش زنان به سوء مصرف مواد باشد. در این میان عوامل خطر مانند مشکلات مرتبط با اضافه وزن، گرایش جنسی، سابقه سوء مصرف، خشونت شریک زندگی و اختلال شناختی باعث شده تا نقش خانواده به عنوان عامل مهمی در توسعه و پیشگیری شرایط اعتیادساز برجسته شود. بررسی مشکلات مرتبط با اعتیاد زنان، با سه دسته عامل مهم روبروست.
۱)فرایندهای مرتبط با اختلالات خانوادگی
وجود یک خانواده معتاد که در آن ثبات عاطفی و روانی وجود ندارد، یکی از عوامل مهمی است که میتواند به اعتیاد کودکان و نوجوانان منجر شود. مکانیزم این اثر شامل فرایند ژنتیکی و محیطی است. بر اساس تحقیقات کودکان والدین معتاد بهطور ژنتیکی در معرض خطر ابتلاء به آلرژی و مصرف مواد قرار دارند. به عنوان مثال سیگار کشیدن مادر نسبت به پدر فاکتور اصلی گرایش زنان به سیگار است. همچنین افراد معتادی که دارای سابقه خانوادگی هستند، وابستگیشان به مصرف مواد بیشتر و مشکلات روانشناختی پیچیده تر دارند.
چهار فرایند استرس، افسردگی، تروما(ضربه روحی) و محرومیت از مهمترین عوامل شروع اعتیاد در زنان است. این چهار فرایند سیستماتیک میتوانند مسئول اعتیاد یا مشکلات روانشناختی باشدکه منجر به اعتیاد اعضای خانواده و زنان شود. به عنوان مثال اختلافات خانوادگی و جدایی از متغییرهایی است که در خانوادههای ناکارآمد میتواند به اعتیاد منتهی شود. به توجه به نظریههای رفتاری بعضی از این مکانیسم ها می تواند به دلیل یادگیری مشاهدات در یک خانواده باشد. تحقیقات نشان می دهد افرادی که در آینده زندگی خود به سوء مصرف سیگار و مواد روی میآورند، اغلب اختلالهای خانوادگی مانند از دست دادن، ضعف، اختلاف و جدایی والدین تا قبل از یازده سالگی را تجربه کردهاند. همچنین مشخص شده اثر اختلافات خانوادگی در ابتلاء زنان به اعتیاد بیشتر از مردان است[۲].
۲)عوامل مرتبط با سبک و روشهای والدین
روشهــای فرزندپــروری نیــز در ابتــلاء زنان و نوجــوان بــه اعتیــاد نقــش دارنــد. در خانوادههایــی کــه روش فرزنــد پــروری آنهــا آســانگیری اســت و فرزنــد در ایــن خانوادههــا حکومــت میکنـد، خطـر ابتـلاء بـه اعتیـاد بیشـتر اسـت. زیـرا خانـواده هیـچ کنترلـی بـر فرزنـد خـود نـدارد. همچنیــن در خانوادههایــی کــه بســیار ســختگیری میکننــد و شــرایط ســختی را بــرای فرزنــدان بــه وجــود میآورنــد، خطــر ابتــلاء فرزنــد بــه ســوءمصرف مــواد بیشــتر اســت. پـس محیـط خانـواده بـا توجـه بـه شـرایط فعلـی زندگـی اجتماعـی بایـد از تعــادل برخــوردار باشــد نــه مســتبد باشــد و نــه آســانگیر. همچنین والدین باید مهارتهای زندگی اجتماعی را مانند آموزش «نه گفتن»، اعتماد به نفس، سازگاری محیطی، انتخاب دوستان و… را آموزش دهند و همین امر نقش مهمی در ایجاد و محافظت از خطر ابتلاء به اعتیاد بر عهده دارد. سردی روابط والدین و جدایی والدین دو عامل بسیار مهم در ارتباط با مصرف مواد است. سردی و جدایی والدین به عنوان آسیبی اجتماعی، آثار روانی نامطلوبی بر روی زوجین و فرزندانشان می گذارد. پژوهش ها نشان می دهد که تعداد قابل توجهی از زنان بعد از طلاق نسبت به آینده ناامید بوده و احساس اضطراب، دلتنگی و اندوه می کنند. در اغلب خانواده های طلاق، فرزندان به ویژه دختران، از منزل و مدرسه فرار می کنند و ضمن جذب باندهای انحراف، به ارتکاب جرائم مختلف از جمله اعتیاد روی می آورند. طلاق و جدایی از همسر همچنین اثرات سوء و ناگواری به ویژه برای زن بر جای می گذارد؛ به گونه ای که ممکن است به اعتیاد روی آورد. اعتیاد مادر خانواده به مواد ، علاوه بر آسیب های جسمی و روانی که برای خود مادر در پی دارد، موجب تزلزل نظام خانوادگی و عدم انجام وظایف مادری و همسری از سوی او می شود. اغلب فرد معتاد بی عاطفه، خودخواه و دارای شخصیت نامتعادل و ناموزون است. این خصوصیات برای یک زن که نقش مادر در خانواده را برعهده دارد سازگار نیست. زن معتاد به خاطر وابستگی که به مواد مخدر پیدا می کند، اولویت هایش تغییر یافته و به جای توجه به تربیت فرزندان و تحکیم نظام و چهارچوب خانواده، هر لحظه به تهیه مواد مخدر و مصرف آن می اندیشد و دیگر جایی برای تدبیر امور خانواده و سامان دهی به آن به عنوان مدیر داخلی خانه باقی نمی گذارد.
۳)متغییرهای مرتبط با دوستان و شرکای زندگی
اکثریت مطالعات نقش شرکای زندگی زنان در شروع مصرف مواد و پس از درمان را بسیار برجسته میدانند. زنان دارای همسران معتاد دارای علائم و نشانه های روانپزشکی مانند، شخصیت ضداجتماعی، افسردگی، استرس و علائم مرتبط با خشونت هستند. در نهایت دو عامل اختلال خوردن و نوشیدن به طور غیرمستقیم در گرایش زنان و نوجوانان به اعتیاد مطرح می شود. اختلالهای خوردن مانند پرخوری یا بیاشتهایی در نتیجه دورنی شدن شخصیت اعتیادآور مانند احساس ناسازگاری، شخصیت ضداجتماعی، عدم اعتماد به نفس و اطمینان به دیگران و… اگر به اعتیاد منجر نشود، میتواند اختلال های اعتیادآور مربوط به خوردن، قمار، بازیهای یارانهای و اینترنت را به وجود آورد.
خانواده اساسی ترین محیط زندگی است که در آن کودکان رشد می کنند و تأثیرات احساسی، فیزیکی، اجتماعی و روانی کوتاه مدت و طولانی مدت را بر رشد کودکان به سمت نوجوانی و بزرگسالی دارد. بنابراین محیط و فضای خانواده بر سلامت روان و رفاه روان شناختی اعضای آن اثر می گذارد. از این رو پیشنهاد می شود استراتژی های حوزه پیشگیری و درمان اعتیاد ، به طور جدی بر خانواده های زنان، کودکان و نوجوانان مبتلا به مشکلات مربوط به اعتیاد متمرکز شود. رویکرد خانواده محور موجب می شود تا با درمان و پیشگیری از مهمترین عوامل خطر بروز اعتیاد، هم صرفه اقتصادی و هم کارآمدی بیشتری حاصل شود.
[۱].http://www.ccsa.ca/Resource%20Library/ccsa-011142-2005.pdf
[۲] Ibid, page 4-6
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است