خانواده اعتیادآور

یکی از مهم‌‌ترین سوالات در حوزه اعتیاد این است که «خانواده چه نقشی در گرایش فرد به سوی اعتیاد دارد؟» در این زمینه پژوهش های زیادی انجام شده، اما هنوز نمی توان به طور قاطع و محکم بدان تاکید کرد، شواهد نشان می دهد خانواده می تواند نقش  مهمی در شکل گیری الگوهای ذهنی که منجر به رفتار و تفکر اعتیادآور می‌شود، داشته باشد. در نوشتار قبل با عنوان تفکر اعتیادآور به الگوهای ذهنی اشاره کردیم که در ذهن فرد بر اساس تجارب گذشته و دریافت پیام‌هایی از والدین، خواهر، برادر، همسر یا حتی دوستان ساخته می‌شود. برخی از این الگوها به عنوان افکار و الگوهای تحریف شده ذهنی هستند که می‌توان به آن تفکر اعتیادآور گفت، در واقع با ابتلاء فرد به سوء مصرف مواد یا وابستگی به هر رفتاری مانند، غذا خورن، اینترنت، بازی های رایانه ای، قمار و… نوعی از سبک خاص تفکر در او درونی می‌شود که می توان از زمان کودکی  و نحوه ارتباط فرد با خانواده آن را دنبال کرد.

اخیراً نتیجه تحقیقات نشان داده، مشکلات بیولوژیکی والدین و اعتیاد والدین، به خصوص والدین مصرف کننده الکل، نقش مهمی در شکل گیری مشکلات کودکان و وابستگی آنها به الکل دارد. موضوع قابل توجه وجود والدین معتاد یا والدینی که مستعد اعتیاد هستند. اگر فرد در خانواده‌ای رشد یابد که یکی از والدین او معتاد باشد احتمال اینکه او به اعتیاد روی آورد نسبت به دیگران افزایش می‌یابد. والدین درگیر با اعتیاد اغلب فرزندانی را بزرگ می‌کنند که شاخص‌های تفکر اعتیادآور در آنها دیده می شود. برخی معتقدند، اعتیاد، طرز تفکر مختص به آن و شکل گیری شخصیت اعتیادآور از والدین به فرزندان منتقل می شود. به گونه ای که منطق  و تفکر اعتیادآور از کودکی در این خانواده‌ها آموزش داده می‌شود و فرد در دوران مهم زندگی خود یعنی کودکی ثانویه و نوجوانی مستعد ارتباط با افراد معتاد می شود.

بنابراین یک چرخه نسبی اعتیاد از والدین به فرزندان و سپس از فرزندان به دوستان و اطرافیان، همان جامعه نزدیک فرد، شکل می گیرد. در این چرخه اعضای خانواده «زبان اعتیاد[۱]» را یاد گرفته و هنگامی که آنها روابط خود را به خارج از خانواده گسترش می دهند،با افرادی را که با زبان آنها آشنا هستند و به گونه ای آنها را درک می‌کنند، ارتباط برقرار می‌کند. نکته مهم در این است که جستجوی افرادی که دارای این زبان مشترک هستند انتخابی آگاهانه نیست، بلکه یک رابطه عمیق عاطفی است. به عنوان مثال وقتی از شخص پرسیده می شود، چرا با فرد معتاد ارتباط برقرار می کنی؟ پاسخ این است: او با همان زبان من صحبت می کند. زبان او، همان جهان ذهنی فرد است که تفکر اعتیادآور از دوران کودکی به واسطه والدین در او شکل گرفته است.

از این رو اگر والدین کودک، معتاد باشند، تفکر و منطق اعتیادآور به طور ناخودآگاه به او از کودکی آموزش داده و در ارتباط کودک با والدینش که این ارتباط ممکن است از طریق تماشای رفتارآنها و یادگیری اعمال والدین به طور ناآگاهانه باشد، تبدیل به بخشی از شخصیت کودک خواهد شد. بر اساس تحقیقات، والدین معتاد مدام موقعیت و رفتار خود در خانواده را تغییر می دهند، در یک لحظه ممکن است آنها دوست داشتنی و علاقمند به فرزندشان باشند و در لحظه دیگر ممکن است پرخاشگر و مانند کودکان غیر مسئول باشند. کودک به ویژه کودکی که در مرحله ورود به دوره نوجوانی است، در یک خانواده معتاد مدام در تلاش برای ارتباط با پدرو مادر خود است. بنابراین در یک خانواده معتاد؛ کودک در یک لحظه مانند کودک و در لحظه بعد با دیدن رفتار والدین خود به عنوان والدی مسئول رفتار می کند. رشد یافتن در این سیستم اعتیادآور باعث ایجاد بسیاری از مشکلات روحی و جسمی می شود و درد عاطفی این تغییرات مداوم، نوعی رفتار اعتیادآور را به فرد آموزش می دهد که می تواند در زندگی و در رفتار خود با دیگران بسط دهد.

یکی از مهمترین پیامدهای خانواده معتاد، بی‌ثباتی احساس است. به این معنا که سطح احساس این خانواده ها تحت تاثیر اعتیاد روزانه والدین تغییر می کند. ممکن است صبح همه چیز طبیعی باشد، اما شب یک ابر ‌ناامیدی خانه را پر کند. ممکن است والد معتاد در نتیجه مصرف یا عدم مصرف به اعضای خانواده خود آسیب بزند و در عوض در لحظه ای بعد برای رفتار وحشتناک خود با عشق و علاقه به دنبال جبران باشد. رشد کردن کودک در این شرایط غیر طبیعی برای او الگوهای ذهنی می سازد که اساساً درک و الگویی از خانواده نرمال و طبیعی در ذهن او شکل نمی‌گیرد، در این شرایط کودک در ارتباط با دوستان خود و آشنایی با الگوهای خانواده طبیعی با انواع تناقض ها و مشکلات روحی مواجه می شود. کودکی با این ویژگی ها نسبت به دوستان خود احساسات متفاوتی دارد و مدام به دنبال این است که بداند چه امری درست و طبیعی است. به همین دلیل مدام دچار سردرگمی، اضطراب، پریشانی و کمبود عاطفی است. او مدام به دنبال سازگاری و ارتباط با دیگران دوستان  و کودکان است و حتی ممکن است نوعی احساس بی‌لیاقتی  و عدم اعتماد به نفس در او شکل گیرد. در این شرایط کودک با دیدن رفتار والدین خود تلاش می کند مانند آنها نباشد، اما چون تفکر و رفتار اعتیادآور در او پرورش یافته حتی اگر مثلاً مانند والدین خود به الکل یا مواد وابسته نشود، ممکن است رفتار اعتیادآور دیگری مانند اعتیاد به خوردن، اینترنت، بازی های رایانه ای و… داشته باشد.

بنابراین ناسازگاری عاطفی و رفتاری در یک خانواده معتاد باعث می شود اعضای آن خانواده احساس ناامنی، بی‌اعتباری و عدم اطمینان از خود و حتی دیگران داشته باشند. فرزندان والدین معتاد، احساس ناامنی از خود و جهان اطراف را به صورت ناآگاهانه همراه دارند. چرا که آنها نمی دانند چه زمانی رفتارهای احساسی و عاطفی تغییر خواهد کرد، در واقع نمی دانند چه زمانی عشق و مراقبت تبدیل به توهین و عدم مسئولیت می شود. این امر موجی از ناسازگاری در آنها ایجاد می کند. همچنین این افراد مدام نیم خالی لیوان را می‌بینند و احساس می کنند هر لحظه ممکن است شریط تغییر کند. احساس ناسازگاری و عذاب در یک کودک و نوجوان بحرانی که یکی از دلایل شکل گیری آن خانواده معتاد است. این فرد مدام احساس می کند ممکن است اتفاقی رخ دهد، در این شرایط او حتی به زمان‌های خوب هم اعتماد ندارد، چون گمان می کند موقت است و هر لحظه باید اتفاق بدی رخ دهد. نتیجه این حس در کودک و نوجوان علاوه بر ناسازگاری، عدم اعتماد و اطمینان به افراد و اتفاقات اطراف خود است.

از طرف دیگر کودک در این شرایط نحوه رفتار والدین خود را مورد سوال قرار می‌دهد. به عنوان مثال می پرسد: چرا پدر عصبانی است و فریاد می زند؟ در پاسخ می شنود: پدر امروز کار سختی داشته و خسته است. اما حقیقت این است که پدر مست یا خمار است. و زمانی که این رفتار والدین در مقابل دوستان کودک باشد. ممکن است دوستان او در واکنش به رفتار پدر بگویند حتما تحمل این شرایط بسیار سخت است. اما در واقع کودک باید سعی کند، نشان دهد پدرش شغل سختی دارد یا شغلش را دوست ندارد و مدام در پی تصحیح کردن موضوع نزد دوستانش است. این امر نشان می دهد کودکان در خانواده های اعتیادآور آموزش داده می شوند که آشکار سازی اسرار خانواده خیانت است. در حالی که کودک این رفتار را نوعی دورغگویی می‌داند و در واقع آموزش دروغ گفتن می بیند[۲].

 

پی‌نوشت‌ها

[۱]Addiction language

[۲]  Nakken, Craig, The Addictive Personality : Understanding the Addictive Process and Compulsive Behavior, Hazelden Publishing, 1996,page: 110-116.

برای مطالعه دیگر با موضوع «شخصیت اعتیادآور» کلیک کنید

بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است