تفکر اعتیادآور

اکثر افکار و باورهای ما براساس تجارب گذشته و نتیجه گیری هایمان در مورد اتفاقات و موضوعات زندگی مان رخ می دهد. الگوی ذهنی نقش حاکم ذهن انسان را دارد که از اوایل زندگی یک فرد شکل می گیرد. بسیاری از الگوها و دیدگاه های ذهنی ما حاصل پیام هایی از والدین،خواهر، برادر، همسر، معلمان و دیگر افراد با نفوذ است. اما آنچه به عنوان تفکر اعتیادآور شناخته می شود، افکارو الگوهای تحریف شده ذهنی ما هستند. افکار ممکن است منطقی یا تحریف شده باشند. افکار منطقی و واقع گرایانه بر منطق، حقایق و عقل استوار در حالی که افکار منحرف منطق و شواهد واقعی را تا حدودی نادیده می گیرد. به عبارتی، افکار پراکنده ممکن است ناشی از تصورات غلط حاصل از آموزش ناقص، ارتباط ضعیف با خانواده و عدم جامعه پذیری مناسب، یا فقدان اطلاعات کافی یا دسترسی به اطلاعات ناقص از رفتار و عقاید دیگران مانند گروه دوستان و همسالان باشد.
بنابراین، وقتی فرد مبتلاء به سوءمصرف مواد می شود، یک نوعی از سبک خاص تفکر در او به وجود می آید که با وجود آگاهی فرد از پیامدهای ناگوار آن، باز هم به مصرف ادامه دهد.نتایج منتشر شده تحقیقات موسسه ملی بهداشت آمریکا در مورد اعتیاد و شناخت آن نشان می دهد، تفاوت های شناختی در افراد معتاد، الگوهای رفتاری مشترکی نیز دارد. به عبارتی افکار که در نتیجه تربیت خانوادگیریال نظام آموزشی و حضور در جامعه قوام می گیرند، می تواند در یک جریان انحرافی به زندگی عاطفی و احساسی فرد آسیب برسانند و فرد به سوی رفتارهای اعتیادآور تمایل داشته باشد. همچنی در صورت رسیدن به بهبودی و ترک مواد ، عدم درمان افکار پراکنده و اعتیادآور می تواند منجر به عود دوباره اعتیاد شود.اندیشمندان حوزه اعتیاد و روان پزشکان، تفکر اعتیادآور را در نتیجه بروز انگیزه هایی در فرد مورد بررسی قرار می دهند. بر این اساس که سیستم های عصبی «لیمبیک[۱]» و «اتونومیک[۲]» سیگنال هایی از محرکهای مختلف دریافت می کنند؛ سیستم عصبی لیمبیک شامل «هیپوتالاموس» است که مسئول تنظیم خستگی، گرسنگی، تشنگی، سطح پاسخ به لذت، رضایت جنسی، تجاور و خشم است. سیستم عصبی اتونومیک توانایی های عاطفی و پاسخ های اوج و فرود را در انسان کنترل می کند. ترکیبی از پاسخ های این دو سیستم عصبی، لذت رفتار اعتیاد آور و حتی احساس درد یعنی عذاب را بر اساس نوع رفتار تجربه شده در انسان ایجاد می کند. اثرات لذت بلافاصله ارتباطی را بین عمل و آنچه حس شده و به لذت انجامیده ایجاد می کند و تکرار این رفتار اعتیادآور به سوء مصرف مواد ادامه می یابد.
اما نکته مهم این است، اتصال بین افکار، احساسات و رفتار چطور در ذهن انسان ایجاد می شود؟ بر اساس مطالعات، افکار ما بر احساسمان تاثر می گذارد. برای مثال، اگر فکر کنید سخت کار می کنید و ارزیابی مثبتی از عملکرد خود داشته باشید، ممکن است در آینده احساس دلگرمی و افتخار داشته باشید. در عوض اگر به این باور برسید که کسی از شما سوء استفاده می کند، ممکنه احساس خشم، تحریک یا ناراحتی کنید؛ یا اگر فکر کنید در معرض خطر هستید، احساس اضطراب و ترس از آسیب باعث می شود شما محل را ترک کنید. از این رو می توان گفت افکار و احساسات ما به رفتارمان بسیار نزدیک است. خطا در تفکر و فکر در صورا اعتیاد به الکل و مواد امری متداول است. اگرچه برخی از افکار به طور خودکار درست هستند، اما بسیاری دقیق نیستند یا فقط کمی به حقیقت نزدیک هستند.
خطاهای مشترک افکار اعتیادآور
- تفکر مطلق در مورد همه چیز یا هیچ چیز، دیدن همه چیز یا بد یا خوب، بدون در نظر گرفتن امکان حالت میانی.
- بیش از حد تعمیم، رسیدن به یک نتیجه کلی و مطلق در مورد حادثه که دارای شواهد بسیار کمی است.
- فیلتر کردن، تمرکز در مورد رفتارهای منفی در شرایطی که تمام جنبه های مثبت فیلتر شده است.
- تبدیل امر مثبت به منفی، نادیده گرفتن موفقیت ها یا تجربیات مثبت و بزرگ نمایی تجربیات منفی.
- پریدن به نتایج منفی، نتیجه گیری معکوس و منفی در مورد اتفاقی که شواهد برای حامیت ار آن فکر بسیار اندک است.
- احساسات اشتباه همراه با واقعیت های گیج کننده در مورد حقایق.
- شخصی سازی، مزمت کردن در مورد هر امر ناخوشایند و فکر کردن به اینکه در برابر هر چیزی که مردم می گویند یا انجام می دهند باید واکنش نشان داد.
- پایین آوردن ارزش ها و دستاوردهای خود.
- بزرگ و کوچک شمردن، در هنگام ارزیابی فرد از خود، اشتباهات را بیش از حد بزرگ و دستاوردها را بیش از حد کوچک کردن.
بر اساس خطاهای مشترک بالا در تفکر اعتیادآور، یکی از برجسته ترین مشخصه های معمول انواع تفکر اعتیاد آور رفع مسئولیت فرد معتاد از خود در برابر مشکلات است. بخشی از این نگرش ناشی از این است که فرد معتاد خود را یک قربانی می داند و بخش دیگر ناشی از سیستم انکار است که او مدام اعتیاد و وابستگی خود به مواد را انکار می کند.
یکی دیگر از جنبه های غالب تفکر اعتیادآور، «خود محور[۳]» بودن است. خود محور بودن به همراه رفتار و تفکر اعتیادآور در فرد معتاد به ویژگی محوری زندگی او تبدیل می شود. هر چقدر فرد معتاد بیشتر در اعتیاد غوطه ور شود، این ویژگی ها در او تقویت می شود.
پینوشتها
[۱] Limbic
[۲] Autonomic
[۳] Self-Centeredness
برای مطالعه دیگر با موضوع «شخصیت اعتیادآور» کلیک کنید بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است