زنان، قربانیان زنجیره مواد

کتابچه «مواد و زنان» سال ۲۰۱۸[۱] بر تفاوت های جنسیتی در مصرف و خشونت علیه زنان در حوزه مواد مخدر بسیار تاکید کرده و تفاوت های جنسیتی میان زنان و مردان را با نوع و الگوی مواد مصرفی نشان می دهد. در این گزارش ، مصرف مواد زنان در ابعاد وسیع و متعددی از مصرف مردان در دو گروه مصرف غیرپزشکی آرام بخش ها و مواد اوپیوئیدی (تریاک پایه) با هم تفاوت دارد.شیوع استفاده غیر پزشکی از اوپیوئید ها  (آرام بخش ها) در میان زنان با مردان قابل مقایسه است و چندان بالاتر نیست. ازسوی دیگر، مردان بیشتر از زنان حشیش، کوکائین و تریاک استفاده می کنند. در حالی که زنان مصرف کننده بطور خاص دیرتر از مردان مصرف مواد را شروع می کنند. اما زنان به محض شروع استفاده از الکل، حشیش، کوکائین و مشتقات تریاک، مصرف شان را سریع تر از مردان افزایش می دهند.

یکی دیگر از تفاوت های مهم در الگوی مصرف زنان این است که زنان مصرف مواد را به شرکای عاطفی شان مرتبط می کنند، در حالی که مردان همچنان بیشتر با گروه مردان مصرف می کنند. زنانی که کودکی های دشواری را پشت سر گذاشته اند، رفتارهایی را در خود درونی می کنند که خود درمانی با دارو و افسردگی و اضطراب در میان آنها به مراتب شیوع بالاتری نسبت به مردان دارد. زنان دارای سو مصرف مواد، بیشتر درگیر اختلالات استرس پس از آسیب روانی هستند. و به دلیل مواد مسئولیت های مراقبتی بیشتری که دارند، خانواده هایشان و بویژه فرزندانشان را تحت تاثیر قرار می دهند.

مطالعات نشان می دهد، پسربچه هایی که کودکی های دشواری را پشت سر گذاشته اند، مصرف مواد برای آنها بیشتر یک فرار اجتماعی ، در حالی که برای دختر بچه ها، استفاده از مواد نتیجه درونی کردن اضطراب وافسردگی و انزوای اجتماعی و بیشتر نوعی خوددرمانی است. همچنین خشونت های جنسیتی در میان زنان مصرف کننده مواد در نسبت های بسیار قابل ملاحظه ای با گروه غیر مصرف کننده گزارش می شود.

خشونتهای جنسیتی زمینه ساز اشکال پیچیده و متعدد دیگری از خشونت علیه زنان مثل آزارکودکان، خشونت های زناشویی، ضرب و جرح و تجارت انسان بویژه تجارت زنان به قصد بهره کشی جنسی است. مطالعات نشان می دهد، زنان مصرف کننده مواد بین ۲ تا ۵ برابر بیشتر از دیگر زنان درگیر خشونت های جنسیتی و در معرض خطرات بالای ابتلا به بیماری های واگیردار نسبت به مردان هستند. یک سوم کل مجموع معتادان جهان و یک پنجم کل معتادان تزریقی جهان را زنان تشکیل می دهند. به نسبت آسیب پذیری در بیماری های واگیردار بویژه اچ.آی.وی و هپاتیت سی، این سهم از معتادان زن تزریقی در جهان نشان می دهد، پیگیری رویکردهای جنسیتی در سیاست گذری های مواد در همه شئون پیشگیری، مقابله، کاهش آسیب و بازگشت به اجتماع از چه میزان ضرورت و حساسیتی برخوردار است.

زنان عمدتاً به عنوان قربانیان اعتیاد و قاچاق مواد شناخته می شوند و کمتر حرفی از نقش آنها در تجارت مواد به میان می آید. در حالی که گزارش «زنان و مواد» دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازما ملل، نقش زنان را در زنجیره تامین و قاچاق مواد مهم ارزیابی می کند. در عین حال زنانی که در راس شبکه های قاچاق مواد در امریکای لاتین و افریقا مشغول نقش آفرینی هستند، نیازمند توجه جدی موشکافانه ای هستند. نقش زنان در کاشت خشخاش در افغانستان و کاشت گیاه کوکا در کلمبیا و حتی به عنوان «حمال مواد» [۲] نقشی فراتر از تصورات رایج ما از زنان درگیر مواد است. با این حال، اطلاعات موثق کمی از سوی دولت ها برای انجام چنین بررسی هایی ارائه می شود. با وجودی که زنان نقش کانونی در مدیریت و معیشت خانواده های فقیر دارند، نمی توان به تحلیل قطعی از وضعیت آنها در زنجیره قاچاق مواد [کاشت، برداشت و توزیع ] رسید.

مجموع اطلاعات ۹۸ کشور در مورد جرایم مرتبط با مواد با رویکرد تفکیک جنسیتی سازمان ملل متحد، نشان می دهد ۱۰ درصد کل بزهکاران مرتبط با مواد از میان زنان بوده اند. عمده جرائم زنان بواسطه درگیر بودن در شبکه توزیع مواد بوده و در اکثر موارد آنها برای تامین مصرف مواد وادار به چنین جرائمی شده اند. در مطالعات دیگر شاهد افزایش زنان قربانی تجارت انسان عمدتا به قصد بهره کشی جنسی هستیم. حضور زنان در زنجیره گسترده توزیع مواد را باید در آسیب پذیری آنها در مقابل سرکوب و اجبار و ارعاب برای اطاعت از قاچاق چیان و شرایط وخیم تن دادن به آن ارزیابی کرد. از آن بدتر این است که زنان در مقابل مبالغ کمتر ریسک های بیشتری می کنند و بنابراین وضعیت پرداخت های شغلی به زنان یکی از نکات کلیدی در زمینه سازی ورود آنها به شبکه توزیع مواد است.

مطالعات کلی نشان می هد که کاشت و گسترش مزارع خشخاش در افغانستان عمدتا در همان مناطقی است که فرهنگ جاافتاده ای از نابرابری جنسیتی بر آن حاکم است. کاشت کوکنار در دهکده هایی اتفاق می افتد که دختران هیچ دسترسی به نظام آموزشی ندارند. فقر موجود در این مناطق و بهره کشی از نیروی کار دختران تنها در عوض تامین نان و آذوقه اولیه برای خانواده ها یکی از دلایل استمرار کشت خشخاش است. بویژه اینکه استثمار زنان و کودکان و بدون هیچ پرداخت حتی روزمره نیز همچنان برقرار و بخش سنگین و مهمی از آماده سازی مزارع، مراقبت از کشت و برداشت بر عهده زنان و کودکان است. در عین حال، مطالعات نشان می دهد که زنان در فرآیند تصمیم گیری برای کاشت خشخاش نیز معمولا دخالتی ندارند. در حالی که نقش زنان در امریکای لاتین در فرآیند کاشت و قبل از آن تصمیم به کاشت کوکا برجسته است، اما در لابراتورهای تولید کوکائین که عمدتا مردانه است، ناروشن و مبهم می باشد.کاشت شاهدانه برای تولید حشیش نیز عمدتا با نیروی کار زنان ولی در مراحل بهره برداری و توزیع چندان با نقش آفرینی آنها همراه نیست. در حالی که لابراتوارهای تولید آمفتامین شاهد حضور پررنگ زنان به عنوان «آشپز» و «خریداران» پیش سازه است.

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است

[۱] https://www.unodc.org/wdr2018/prelaunch/WDR18_Booklet_5_WOMEN.pdf

[۲] drug “mules”