سیاست‌های پنهانی ایالات متحده‌ی آمریکا (تجارت چند‌میلیارد دلاری هروئین در افغانستان)

خشخاش کشت‌شده در افغانستان اقتصاد چند‌میلیارد دلاری را تولید کرده‌‌است که نه‌تنها بازار هروئین در روسیه و ایران را تغذیه می‌کند، بلکه به‌طور خاص عامل اصلی افزایش چشمگیر بازار هروئین در ایالات متحده آمریکا شده‌است. حدود 93 درصد از تریاک دنیا از منشاء افغانستان است و در طول دهه‌ی اخیر، به‌طور ممتد شاهد افزایش تولید تریاک در این کشور بودیم. از سوی دیگر شیوع اعتیاد و تعداد وابستگان در اکثر کشورهای مسیر ترانزیت و هدف، به‌ویژه تعداد معتادان به هروئین در آمریکا به‌طرز فزاینده‌ای افزایش یافته‌است. تناقض آن‌جا آشکار می‌شود که دولت و مقامات ایالات متحده‌ی آمریکا مدعی‌اند در سال‌های گذشته هزینه‌های هنگفت چند ده میلیارد دلاری را صرف اقدامات ضدتروریستی، بازسازی و بازگشت ثبات و توسعه و هم‌چنین مبارزه با مواد مخدر در این کشور کرده‌، حال آن‌که نه‌تنها شاهد کوچک‌ترین تغییری در روند و میزان تولید مواد در افغانستان نبودیم، که در دهه‌ی گذشته، میزان تولید این ماده چندین برابر شده‌است ( از 185 تن در سال 2001 به 4800 تن در سال 2016؛ یعنی افزایش 25 برابری). سطح مزارع زیر کشت خشخاش در افغانستان با آغاز جنگ آمریکا-ناتو در این کشور در سال 2001 تنها 7600 هکتار بود، اما با سقوط طالبان این میزان به‌طرز معناداری افزایش یافت تا این‌که در سال 2016 به 224 هزار هکتار رسید.[1]

پیش از هجوم مشترک ایالات متحده آمریکا و ناتو به افغانستان و در سال 2001 میلادی، تعداد مصرف‌کنندگان هروئین در آمریکا 189 هزار نفر بود، حال آن‌که این تعداد در سال 2016 به 4 میلیون پانصد‌هزار نفر رسید (2.5 میلیون معتاد به هروئین و 2 میلیون مصرف‌کننده‌ی تفریحی). از طرفی، تعداد مرگ‌های ناشی از مصرف هروئین در آمریکا از 1779 مورد در سال 2001 به 10574 مورد در سال 2014 رسید، تا آن‌جا که مرگ‌های ناشی از مصرف و بیش‌مصرفی اوپیوئیدها تبدیل به بحرانی عمیق موسوم به بحران اوپیوئیدی در سال‌گذشته میلادی در این کشور شده‌است. جای تعجب است که عملیات ریشه‌کنی و امحاء مزارع به رهبری ایالات متحده و زیر نظر این کشور در افغانستان صورت می‌گیرد و هم‌چنان سربازان آمریکایی بیشتری روانه‌ی کشور افغانستان می‌شوند، حال آن‌که آمارها حاکی از آن است که سطح زیر کشت در سال گذشته به بالاترین میزان خود رسیده‌است.

پرسش اساسی این است که چه کسی یا کسانی از صادرات تریاک افغانستان حمایت می‌کنند؟ چه کسانی مبادرت به خرید محصول برداشتی و تبدیل آن به هروئین می‌کنند؟ و چه کسانی از این تجارت سود می‌برند؟ برخلاف تفکر غالب، پاسخ این پرسش‌ها به‌نظر مرتبط با عملیات‌های طالبان نباشد. در سال‌های 2000 تا 2001، دولت طالبان با هماهنگی و همکاری سازمان ملل، طرحی در قالب ممنوعیت کشت خشخاش اجرایی کرد که با موفقیت چشمگیری همراه شد. تولید تریاک در این دوره شاهد کاهش بیش از 90 درصد بود. در واقع افزایش تولید تریاک همزمان شد با یورش نظامی تحت رهبری ایالات متحده آمریکا و سقوط رژیم طالبان. از اکتبر تا دسامبر سال 2001 بود که مزرعه‌داران کشت خشخاش را به‌طور جدی از سر گرفتند[2].

قواعد روایی چیرگی‌گرایی (هژمونی) مبنی بر این‌که واشنگتن با عنوان «دفاع از خود» پس از حوادث 11 سپتامبر اقدام به بمب‌باران افغانستان در سال 2001 کرد، سپس دولتی مردم‌سالارانه تأسیس کرد، حال آن‌که پس از 16 سال در واقعیت هرگز خاک این کشور را به بهانه‌هایی نظیر جنگ همگانی علیه ترور (GWOT)، القاعده و طالبان ترک نکرد بسیار قابل تأمل است. واشنگتن مدعی است بیش از 100 میلیارد دلار در بازسازی افغانستان و هم‌چنین 8.4 میلیارد دلار در «برنامه‌های مبارزه با مواد مخدر» در این کشور هزینه ‌کرده‌است. با این وجود، کماکان هروئین از خاک افغانستان اشغال‌شده ورای مرزها ترانزیت می‌شود. در گزارش جامعی[3] که توسط بازرس ویژه کل در امور بازسازی افغانستان[4] موسوم به سیگار (SIGAR) منتشر شد، اشاره‌ به ارتباطی شده‌است که پرده از این حقیقت برمی‌دارد که عملیات آزادی پایدار[5] اپیدمی هروئین در آمریکا را تغذیه می‌کند.

افغانستان به محلی برای هجوم ده‌‌ها هزار پیمانکار تبدیل شده‌است. به‌نظر می‌رسد نیروهای نظامی و بازنشستگان نیروی نظامی در اکثر موارد با اغراض شخصی به بازیگرانی در تجارت مواد مخدر بدل شده‌اند. یک منبع اطلاعاتی پایگاه خلیج منصوب‌شده توسط پنتاگون از تعامل خود با عوامل سرویس‌های اطلاعاتی استرالیا در افغانستان  برای تسهیل امر ترانزیت هروئین و تریاک خام پرده برداشت. وی در توضیح این مطلب عنوان کرد «سال 2011 بود که گزارش‌هایی به سرویس اطلاعاتی ارتش آمریکا و سیا پیرامون تجارت هروئین افغانستان با این مضمون که از ستون‌های نظامی ایالات متحده‌ی آمریکا در بندرگاه‌های پاکستان برای ارسال هروئین و تریاک خام افغانستان استفاده می‌شود اما هرگز پاسخی دریافت نشد». با پافشاری‌های مداوم، او توانست در نشستی پاسخ پرسش خود را از برخی عناصر کلیدی اطلاعاتی و سازمان سیا دریافت کند. آن‌ها این‌گونه پاسخ دادند که هدف آمریکا به‌دست‌آوردن و بردن دل و اذهان مردم افغان از مسیر هدیه‌ای به نام گیاه خشخاش است. او سپس مورد تهدید قرار گرفت که درصورت پافشاری دوباره بر این موضوع جنازه‌اش در کیسه‌ای به خاک استرالیا بازخواهد گشت. به‌نظر می‌رسد بسیاری از عملیات‌های خارجی سیا از مزایای حاصل از تجارت هروئین تأمین مالی می‌شود. این اتهام که طالبان برای تنویل عملیات خود از عواید حاصل از تجارت هروئین بهره می‌برد تنها دروغ‌پردازی و شکلی از انحراف اذهان عمومی است.[6] می‌توان با مقایسه‌ی نحوه‌ی شکل‌گیری نیروی دریایی بریتانیا در قرن 19 میلادی از طریق دادو ستد تریاک در برابر چای و ابریشم از هند و وضع مالیات بر واردات چای و ابریشم با تشکیل و تقویت نهاد قدرتمندی هم‌چون آژانس مرکزی اطلاعات (سیا) آمریکا که عمدتاً وابسته به تجارت چند تریلیون دلاری هروئین بوده، از نقش غیرقابل انکار تجارت مواد در افغانستان در تقویت نهادهای امنیتی که به‌نظر کاملاً مستقل از دولت کنونی آمریکا گام برمی‌دارند پرده برداشت. موارد و مثال‌هایی در گذشته نیز موجود است که صحت این گمانه‌زنی‌ها را تأیید می‌کند که از آن جمله می‌توان به مورد مرتبط با مثلث طلایی در جنگ ویتنام اشاره کرد، وقتی که سازمان سیا نقشه‌ای در قالب «غذا در عوض تریاک» برای مردان قبیله‌ی همانگ[7] از لائوس به مرحله‌ی اجرا گذاشت و مرکز تصفیه و تولید هروئین در مقر سیا در شمال لائوس را تکمیل و خطوط هوایی آمریکا برای صدور تریاک را راه‌اندازی کرد.[8]  نخستین منبعی که از فعالیت و تعامل پنهانی سازمان اطلاعات آمریکا در زمینه‌ی تجارت هروئین در افغانستان پرده برداشت، کتابی با عنوان «سیاست هروئینی ایالات متحده آمریکا در جنوب شرق آسیا»[9] بود که توسط پروفسور آلفرد مک‌‌کوی[10] به رشته‌ی تحریر درآمد. یکی دیگر از منابع متأخر در رابطه‌ با جزئیات «جنگ جدید علیه تریاک در افغانستان» که در دولت رئیس جمهور کنونی آمریکا، دونالد ترامپ، مجال طرح و تشدید پیدا کرده، توسط روزنامه‌نگار ایتالیایی، انریکو پیوِسانا[11]، نگارش شده‌است.

یک منبع اطلاعاتی پاکستانی که با منطقه‌ی وسیعی از قلمرو اقوام پشتون در تماس است، در انتقادی بسیار تند و تنش‌زا اعلام کرده، بر اساس اطلاعات جمع‌آوری شده، سازمان سیا داعش و القاعده را به نیابت و نمایندگی در افغانستان بوجود آورده، به‌این دلیل که افزایش تعداد سربازان آمریکایی را در این کشور توجیه نماید. هم‌چنین نیروهای وابسته به منابع اطلاعاتی روسیه بارها، نیروهای ناتو را محکوم به همکاری و تهییج گروه‌های افراط‌گرا و داعش در افغانستان کردند.

سرویس‌های اطلاعاتی روسیه از بازی جدیدی موسوم به «بازی بزرگ افغانستان» که تحت راهبری آمریکا و سازمان معاهده‌ی آتلانتیک شمالی طراحی‌شده آگاهی کامل دارند و شهروندان روسی نیز به اندازه‌ی آمریکایی‌ها از چرخه‌ی تجارت هروئین آسیب‌ دیده‌اند. وزارت خارجه‌ی روسیه مدعی شده که چگونگی ترانزیت و واردات غیرقانونی ده‌ها تن مواد پیش‌ساز شیمیایی را از کشورهایی نظیر ایتالیا، فرانسه، و هلند به افغانستان رهگیری‌ کرده‌است و در این میان ایالات متحده و نیروهای ناتو هیچ‌گونه تلاشی برای مسدودکردن زنجیره‌ی تولید و تأمین هروئین انجام نمی‌دهند. در واقع به‌نظر می‌رسد نقش آمریکا در تجارت جهانی هروئین به‌هیچ وجه از بین نرفته، بلکه از جنگل‌های انبوه آسیای جنوب شرقی به زمین‌های نسبتاً بایر آسیای مرکزی و جنوب آسیا نقل مکان کرده‌است.[12]

در حالی که رسانه‌های کشور آمریکا همواره تلاش کرده کشور مکزیک را کانون اصلی و ریشه‌ی اپیدمی مصرف هروئین در آمریکا جلوه دهند، به‌ندرت صحبت از مقادیر انبوه هروئین از منبع افغانستان به‌میان می‌آید؛ کشوری که به‌نوعی تحت هجوم نظامی آمریکا قرار گرفته‌است.  بر اساس ارزیابی تهدید آژانس اعمال قوانین مخدری آمریکا (DEA) در سال 2014، مکزیک به‌طور تخمینی تنها 42 تن هروئین تولید کرده‌ است. این در حالی است که در همان سال، حجم تریاک تولیدشده در افغانستان 6400 تن بوده‌است.  به‌لحاظ منطقی، 10500 هکتار زمین‌های زیر کشت تریاک در مکزیک، در بیشینه‌ترین شرایط تنها قادر به تأمین یک‌بیستم تقاضای هروئین آمریکا است. بنابراین آژانس آمریکایی اعمال قوانین مخدری با حجم اکثر هروئین از مبدأ افغانستان چه کرده‌است؟ عملاً چنان‌چه همه‌ی کشورها به‌جز افغانستان مبادرت به کشت تریاک کنند و تریاک خود را به هروئین تبدیل و به آمریکا ارسال نمایند، این مقدار حتی نیمی از تقاضای هروئین در ایالات متحده‌ی آمریکا را پوشش نخواهد داد. در نتیجه، هر ذهن نقدپرداز و پرسش‌گری ممکن است این سؤال را مطرح ‌سازد که چگونه مساحت زیر کشت از 7600 هکتار پیش از هجوم نظامی مشترک آمریکا-ناتو به افغانستان به 328000 هکتار در سال 2017 (بیش از 43 برابر) رسیده‌است.

[1] http://www.globalresearch.ca/nato-cia-pentagon-junction-of-the-real-druglords-and-warlords/5605177

[2] http://www.unodc.org/documents/crop-monitoring/Afghanistan/Afghan-opium-survey-2014.pdf

[3] https://www.sigar.mil/pdf/quarterlyreports/2017-07-30qr.pdf

[4] Special Inspector General for Afghanistan Reconstruction

[5] Operation Enduring Freedom

عنوانی است رسمی که توسط دولت آمریکا برای اشاره به برنامه‌ی جهانی جنگ علیه تروریسم در واکنش به حملات 11 سپتامبر در میان سال‌های 2001 تا 2014 به کار می‌رفت.

[6] https://www.globalresearch.ca/afghanistan-and-the-cia-heroin-ratline/5606329?utm_campaign=magnet&utm_source=article_page&utm_medium=related_articles

[7] Hmong tribesmen

[8] https://www.globalresearch.ca/afghanistan-and-the-cia-heroin-ratline/5606329?utm_campaign=magnet&utm_source=article_page&utm_medium=related_articles

[9] The Politics of Heroin in Southeast Asia

[10] Alfred McCoy

[11] Enrico Piovesana

[12] https://www.globalresearch.ca/afghanistan-and-the-cia-heroin-ratline/5606329?utm_campaign=magnet&utm_source=article_page&utm_medium=related_articles