نارکوتروریسم در افغانستان

با آنکه نخستین‌بار واژه «نارکوتروریسم» از آمریکای لاتین و توسط رئیس جمهور پرو ایراد شد اما امروزه با گسترش مفهوم «دولت‌های شکننده» در منطقه آفرو-آسیا، بیش‌ از پیش شاهد ظهور گروه‌های نارکوتروریستی در منطقه غرب آسیا هستیم. اساسا واژه نارکوتروریسم اشاره به نوعی پیوند میان گروه‌های تروریستی و تجارت مواد مخدر دارد. در دهه سوم قرن بیست و یکم به دلیل فقدان دولت مرکزی قوی و اقتصادی پویا شاید هیچ کشوری به اندازه افغانستان مستعد فعالیت و رشد پدیده نارکوتروریسم نباشد. اساسا به دلیل ضعف سیستمی در افغانستان، کابل توان مقابله با توان مالی و سیاسی گروه‌های نارکوتروریستی را ندارند و نمی‌تواند آنها را وارد چالش حقوقی کند. به عبارت دیگر میزان نفوذ پدیده نارکوتروریسم در داخل افغانستان زیاد است که دولت این کشور را (به‌ویژه در دوران اشغال آمریکا) می‌توان «نارکو استیت» یا همان دولت مخدری نامید.

با گسترش ساز و کارهای شناسایی خطوط مالی تروریسم در سراسر جهان، گروه‌های تروریستی یا تبه‌کار تصمیم می‌گیرند با راه‌اندازی شبکه «زیر زمینی» نقل و انتقال مالی زمینه افزایش قدرت، خرید تسلیحات مورد نیاز، پرداخت حقوق نیروهای تحت امر، سرمایه‌گذاری غیر مستقیم در برخی پروژه‌های اقتصادی و … را فراهم آورند. با آنکه این پدیده تروریستی از بالکان تا غرب آفریقا گسترش یافته است اما واقعیت آن است که در هیچ کجای جهان به اندازه افغنستان گسترش نیافته است. در دوران حکومت اشرف غنی گروه‌های نارکوتروریستی با پیشی گرفتن از یکدیگر به دنبال برقراری ارتباط با افراد و نهادهای دولتی بودند تا از این طریق شبکه مالی و مسیرهای ترانزینی خود را به‌ویژه در جنوب افغانستان حفظ کنند.

با روی کارآمدن طالبان در افغانستان، دولت جدید این کشور اعلام کرد که هرگونه تولید و توزیع مواد مخدر حرام و ممنوع است. اعلام این حکم در ظاهر می‌تواند موجب مبارزه شدید با کارتل‌های قدرتمند مواد شود اما مشکلات بی‌شمار اقتصادی و گره خوردن اقتصاد مردم به «اقتصاد مخدری» موجب خلل در اجرای درست و اصولی این سیاست می‌شود. با عبارت دیگر در زمانی که منابع مالی مردم افغانستان در بانک‌های آمریکایی بلوکه شده است و در عین حال فرصت‌های شغلی توسط بخش دولتی یا خصوصی ایجاد نشده است؛ مردم افغانستان مجبور اند تا همچنان به چرخه کاشت خشخاش ادامه دهند. تداوم این روند می‌تواند موجب نقویت گروه‌های نارکوتروریستی و افزایش منابع مالی آنها در سال جاری میلادی شود. اگر جامعه جهانی و کشورهای همسایه افغانستان کمک اقتصادی به این کشور را در دستور کار خود قرار ندهند، آنگاه باید شاهد افزایش حجم مواد عبوری از مسیرهای ترانزیتی آسیای مرکزی، بالکان و خلیج فارس باشیم.

پدیده مخرب نارکوتروریسم دارای عواقب جدی همچون قاچاق انسان، تجارت مواد مخدر، پولشویی، ایجاد فساد در ساختارهای دولتی است که اگر به موقع از سوی دولت‌های مرکزی مورد برخورد قرار نگیرند می‌توانند حاکمیت یک دولت- ملت را به چالش کشیده و زمینه برای شکل‌گیری آسیب بزرگ‌تر به مانند «دولت مخدری» را فراهم آورند. امروزه دولت‌های همچون آلبانی، افغانستان، گینه و … نمونه‌های از دولت‌های هستند که به طور هم زمان درگیر پدیده نارکوتروریسم و نارکواستیت هستند؛ با این حال کابل به دلیل تحمل دهه‌ه اشغال خارجی و آشوب داخلی از قدرت قدرتمندی برخوردار نیست، به همین دلیل بهترین زمین برای رشد گروه‌های نارکوتروریستی محسوب می‌شود.