به نام خدا و با سلام
در این ارائه سعی خواهم کرد به موضوع تروریسمِ مخدری، خاورمیانه و دولت های شکننده بپردازم. در واقع ارتباط میان تروریسم مخدری و دولت های شکننده در خاورمیانه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
برای این منطور لازم است در ابتدا مشخص کنیم که هر کدام از مفاهیم و تعاریف یاد شده به چه معناست و چه تعریفی دارد. همه دوستان عزیز احتمالا با مفهوم «تروریسم» آشنا هستند و میدانند مراد از آن اعمالی است که منجر به ارعاب و ایجاد وحشت و کشتار و جراحت نظامیان و غیر نظامیان در مناطق مختلف می شود. گروه هایی مثل داعش و بوکو حرام تروریست به حساب می آیند. اما در طول زمان مفهوم تروریسم نیز دچار تغییر شده و نمونه های جدیدی از تروریسم را شاهد هستیم.
گذار از تروریسم به نارکوتروریسم
با گذشت زمان مفهوم تروریسم نیز دچار دگرگونیهای زیادی شده و ابعاد جدیدتری نیز پیدا کرده است. برای مثال در گذشته بیشتر فعالیتهای تروریستی محدود به مخالفتهای ایدئولوژیک و سیاسی بود. اما در سالهای اخیر به جز مسائل عقیدتی، منافع مالی نیز به یکی از جدیترین انگیزههای گروههای جرایم سازمانیافته مبدل شده است. به طوری که برای مثال عمدهترین کارتلهای جرایم سازمانیافته در آمریکای مرکزی و لاتین مشغول تجارت انواع مواد مخدر و محرک است. یکی از پدیدههای نسبتاً نو ظهور در حوزه تروریسم که در دهههای گذشته بیش از پیش در جهان گسترش یافته، «تروریسم مواد مخدری» است.
در واقع نارکوتروریسم به یکی از انواع تروریسم اطلاق می شود که لزوماً در ارتباط با کشت، تولید، قاچاق و فروش مواد مخدر است. اصطلاح نارکو نیز به «مخدری» بودن اشاره دارد و مراد از مفهوم نارکو تروریسم Narcoterrorism, همان تروریسمِ مخدری است.
منظور از نارکوتروریسم یا تروریسم مواد مخدری، به اعمال تروریستی گروههایی گفته می شود که به طور مستقیم و غیرمستقیم با کشت، تولید، انتقال و نهایتاً فروش و توزیع مواد مخدر ارتباط دارد. این گونه از تروریسم مولود ارتباط میان قاچاق مواد، باندهای مافیایی و گروههای تروریستی است.
برای نمونه طالبان در افغانستان به طور کلی تا پیش از سال ۲۰۰۱ در زمره گروههای تروریست مواد مخدری به شمار نمیآمد. اما از هنگامی که این گروه به طور گستردهای وارد تجارت مواد شد و منافع اقتصادی ناشی از کشت، تولید و فروش مواد به فعالیتهای این گروه اضافه شد، طالبان نیز وارد باشگاه نارکوتروریستها شد. در واقع گروه های زیادی را می توان یافت که در هنگام تأسیس صرفاً تروریستی به حساب میآیند و انگیزه ها مخدری و قاچاق را دنبال نمی کنند ولی رفته رفته به سوی تروریسم مخدری نیز کشیده می شوند... مثل طالبان و یا داعش.
به طوری که «هاشم وحدتیار»، مدیر موسسه امور جهان در این خصوص مینویسد: «امروزه، ۴۰ درصد از عواید طالبان برآمده از پول تریاک است که این گروه را قادر به رویارویی با حکومت افغانستان و جامعه بینالمللی میسازد. بیشتر اعضای طالبان در ولایتهای هلمند و قندهار درگیر تجارت مواد هستند نه جنگ بر سر دین و ایدئولوژی!»
در واقع همانطور که گفته شد بسیاری از گروه های تروریستی را می توان یافت که هویت سیالی را در طول زمان دنبال می کنند و در طول حیات خود بارها دچار تغییر و تحول می شوند. برای مثال گروه تروریستی داعش در سال های 2004 تا 2012 هنوز از سوی بسیاری از محافل به عنوان یک گروه تروریستی شناخته نشده بود و حتی برخی آن را یک گروه ناراضی مشابه اخوان المسلمین در سوریه می دانستند.
یا جنبش ریشه دار اخوان المسلمین در کشورهای مختلف اسلامی در دوره های مختلف اقدامات متفاوتی را انجام گرفته که از حذف فیزیکی رهبران سیاسی مخالف (مانند انور سادات) تا رقابت قانونی در انتخابات را در بر می گیرد. در مورد اخوان المسلمین هرچه از زمان تأسیس این گروه به سمت زمان حال حرکت می کنیم با اقدامات خشونت آمیز کمتری مواجه می شویم.
در این مرحله به بخش دوم ارائه می رسیم که بررسی وضعیت خاورمیانه از منظر نحوه مقابله با گروه های تروریستی است. به منظور سنجش وضعیت دولتهای مختلف در زمینه رویارویی با تروریسم و نارکوتروریسم یا تروریسمِ مخدری، امروزه چند شاخص علمی، کارآمد و از سوی برخی نهادهای علمی و بیطرف جهانی ارائه میشود که کمک بزرگی به پژوهش در این حوزه کرده است. این شاخصها عبارتند از «دولتهای شکننده»، «تروریسم جهانی»، «صلح جهانی» و ... در ارائه حاضر ما به شاخص دولتهای شکننده و اهمیت آن برای ارزیابی کارنامه دولتهای خاورمیانهای میپردازیم...
خاورمیانه و دولتهای شکننده
به منظور سنجش وضعیت دولتهای مختلف در زمینه رویارویی با تروریسم و نارکوتروریسم یا تروریسمِ مخدری، امروزه چند شاخص علمی، کارآمد و از سوی برخی نهادهای علمی و بیطرف جهانی ارائه میشود که کمک بزرگی به پژوهش در این حوزه کرده است. این شاخصها عبارتند از «دولتهای شکننده»، «تروریسم جهانی»، «صلح جهانی» و ... در ارائه حاضر ما به شاخص دولتهای شکننده و اهمیت آن برای ارزیابی کارنامه دولتهای خاورمیانهای میپردازیم.
«شکنندگی دولت ها» یکی از مفاهیم نسبتاً جدید در علوم سیاسی و روابط بین الملل به حساب میآید که افزارها و امکاناتی کاربردی را جهت تحلیل عملکرد دولتهای مختلف در زمینههای گوناگون فراروی پژوهشگران قرار میدهد. این مفهوم که در سالهای اخیر به صورت یک شاخص درآمده از سوی «بنیاد صلح» به صورت سالانه بر روی ۱۷۸ کشور جهان مورد تطبیق داده میشود. این شاخص با محاسبه نمره هر واحد سیاسی در حوزههای مختلفِ مورد بررسی اقدام به گرفتن نمره میانگین دولتها کرده و رتبه هر دولت را نیز از منظر شکنندگی ارائه میکند.
به طور کلی شاخص دولت شکننده که تا چند سال پیش با عنوان شاخص «دولت درمانده» نیز شناخته می شد به شکست یا موفقیت دولتها در اجرای موثر وظایف خود در زمینههای گوناگون از جمله، حفظ امنیت و جلوگیری از مداخلات خارجی، ارتقای مشروعیت سیاسی، توسعه اقتصادی، ارائه خدمات عمومی، حاکمیت قانون، مطالبات اقوام و … میپردازد.
هرچه واحدهای سیاسی رتبه پایینتری به دست بیاورند از منظر شکنندگی، وضعیت بغرنجتری خواهند داشت و هرچه رتبه آنها از ۱ دورتر شود، وضعیت بهتری پیدا خواهند کرد. برای نمونه در این شاخص دولتهای یمن، سوریه و افغانستان رتبه های نخست را معمولاً به خودشان اختصاص میدهند و کشورهای اروپایی و آمریکا معمولاً در ردههای بالای ۱۰۰ قرار میگیرند.
معیارهای این شاخص در سه دسته کلی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قرار می گیرند. در دسته اجتماعی «فشارهای جمعیتی»، «پناهجویان و افراد بیخانمان درون مرزها»، «شکایات گروهی» و «فرار مغزها و نیروی انسانی» مورد بررسی قرار میگیرد و در حوزه اقتصادی معیارهایی همچون «توسعه نامتوازن» و «فقر و تنزل اقتصادی» مبنا قرار میگیرد. همچنین در دسته سیاسی نیز «مشروعیت سیاسی»، «خدمات عمومی»، «حقوق بشر و حاکمیت قانون»، «ساختار امنیتی»، «چنددستگی نخبگان» و نهایتاً «مداخلات خارجی» ارزیابی شده و کارنامه سالانه هر واحد سیاسی را تشکیل میدهد.
جدول رتبهبندی کشورهای خاورمیانه از منظر شکنندگی دولت
(http://bit.ly/2KBtRO7)
نخستین نکته قابل توجه آنکه یمن در ۸ سال گذشته، شکنندهترین دولت خاورمیانه بوده و امارات متحده عربی، از این منظر بهترین وضعیت را داشتهاست. یمن و امارات همچنین رکورددار بدترین و بهترین رتبه از منظر شکنندگی دولت در بین کشورهای خاورمیانه به خود اختصاص دادهاند؛ یمن از منظر شکنندگی دولت در سال ۲۰۱۸ پس از سودان و سومالی در جایگاه سومین دولت شکننده جهان قرار گرفته و در سوی دیگر طیف امارات متحده عربی در سال ۲۰۱۷ رتبه ۱۴۷ جهان را به دست آورده که بهترین رتبه یک کشور خاورمیانهای در ۸ سال اخیر به حساب میآید و به نزدیک به رتبه کشورهای اسلواکی، اسپانیا و لهستان است.
نکته جالب دیگر این است که با وجود جنگ دخلی گسترده و عدم وجود دولت در بخشهای وسیعی از سوریه طی چند سال گذشته، میانگین رتبه این کشور هنوز هم به دلیل رتبه نسبتاً مناسب در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ از پاکستان، عراق، افغانستان و یمن بهتر است. عراق نیز با وجود روند نسبتاً صعودی از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴، با ظهور داعش مجدداً دچار تنزل جایگاه شده و رتبهای بهتر از سومی را بهدست نمیآورد. افغانستان نیز در سالهای اخیر تنها ۳ رتبه جایگاه خود را بهبود بخشیده که چندان محلی از اعراب پیدا نمیکند.
جمهوری اسلامی پاکستان نیز که بهترین رتبه خود را در سال ۲۰۱۸ به دست آورده در مسیر رو به رشد به پیش میرود. در این میان اما جمهوری اسلامی ایران تنها کشور خاورمیانهای به حساب میآید که از سال ۲۰۱۲ به بعد به طور مداوم در مسیر ارتقا به پیش رفته و از رتبه ۳۴ در این سال به رتبه ۵۲ جهان رسیده و به طور میانگین در جایگاه هفتم خاورمیانه قرار دارد. اما رتبه ایران براساس آمار سال ۲۰۱۸ هشتم است و وضعیت بهتری از لبنان دارد.
بهجز دولتهای یاد شده سه کشور ترکیه، اردن و مصر، به ترتیب با بیشترین میزان تنزل، رکورددار بیشترین افت در جایگاه هستند؛ به طوریکه ترکیه ۴۶ رده، اردن ۱۵ رتبه و مصر ۹ رتبه افت کردهاند. با این وجود میانگین رتبه دو کشور ترکیه و اردن همچنان قابل قبول است. دولت عمان نیز اگرچه در مجموع جزء بهترین کشورهای خاورمیانه از منظر شکنندگی دولت به حساب می آید اما به ۸ رتبه تنزل از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ روبهرو شده است.
از سوی دیگر اما رژیم صهیونیستی و کرانه باختری، جمهوری اسلامی ایران، امارات متحده عربی و عربستان سعودی نیز به ترتیب با ۲۴، ۱۷، ۸ و ۶ رتبه ارتقای جایگاه در طول ۸ سال گذشته بیشترین عملکرد مثبت را به خود اختصاص داده اند.
کویت نیز که وضعیت نسبتاً خوبی داشته، در ۸ سال گذشته چندان تغییری نکرده است. دولت قطر نیز که ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ روندی رو به رشد را طی کرده، به دلیل محاصره پنج کشور عربی در ژوئن ۲۰۱۷ دچار ۶ رده تنزل شده ولی با این وجود همچنان در جایگاه پانزدهم خاورمیانه قرار دارد و تنها امارات وضعیت بهتری از این کشور دارد. چهبسا در صورت حل و فصل بحران قطر این کشور بتواند به سرعت جایگاه امارات متحده عربی را نیز درنوردد و بهترین وضعیت را در بین واحدهای سیاسی خاورمیانه به دست آورد.
منابع اصلی
1. De-territorialized Phenomenon: ISIS as a Hybrid Criminal Organization", Hemispheres, Studies on Cultures and Societies, Warsaw, Poland, April 2016. Pp. 38-45
2. https://thediplomat.com/2016/10/how-opium-fuels-the-talibans-war-machine-in-afghanistan/
3. Fragile State Index 2011, 2012, 2013, 2014, 2015, 2016, 2017, 2018
|