سه شنبه , ۱ خرداد ۱۴۰۳
brain, thinking concept

رهایی از تفکر اعتیادآور

در نوشتار قبل با عنوان «تفکر اعتیادآور[۱]»، ویژگی ها و خطاهای ذهنی را برشمردیم و دانستیم که نوع خاصی از طرز فکر اعتیادآور در بیشتر افراد مبتلا به سوءمصرف مواد مشترک است. در واقع آنچه تفکر اعتیادآور را در یک شخص درونی می کند، اتصال بین افکار و احساسات با رفتار یک فرد است. از این رو صاحبنظران حوزه دانش اعتیاد معتقدند، هرچند حوزه ترک و بهبودی با چالش های زیادی مواجه است اما افرادی به بهبودی کامل و بودن بازگشت رسیده اند که توانسته اند رفتارها و تفکرات خود از موضع اعتیاد حتی نحوه زندگی خود را تغییر دهند. درمانگران حرفه ای معتقدند، موفقیت در درمان یک فرد معتاد به کسب اعتماد و تغییر تفکر او وابسته است. از این رو فرمول زیر را در درمان موفق پیشنهاد می دهند:

 

     بهبودی= ترک کردن + تغییر و درمان تفکر اعتیاد آور

سوال مهم این است که بسیاری از درمانگران  و روان کاوان این حوزه بر این امر آگاهند که رسیدن به بهبودی با تغییر در تفکر و بینش همراه است، اما چرا تاکنون با وجود روش ها و داروهای متعدد برای درمان، مسیر بهبودی و بازگشت فرد به جامعه چندان نتیجه بخش نبوده است؟

در اینجا ذکر دو نکته ضروری است؛ نخست: فرد مبتلا به سوء مصرف مواد تنها درگیری جسمی ندارد بلکه از لحاظ روحی و روانی به شدت به خصوص با مواد روان گردان و توهم زا در جنگ است. از این رو درمانگران و متخصصان حوزه اعتیاد قبل از هر چیزی باید به ذهن و درگیری های او توجه و سعی در تغییر واقعیت شکل گرفته در ذهن فرد معتاد داشته باشند. دوم: با شناخت ویژگی های طرز فکر اعتیادآور برای هر جامعه ای راهی برای دو حوزه مهم پیشگیری و درمان گشوده می شود. بسیاری از افراد که در بزرگسالی مبتلا به سوءمصرف مواد و عوارض شدید آن هستند مصرف مواد را از نوجوانی و جوانی شروع کرده اند، اینها همان هایی اند که تفکر اعتیادآور درونشان نهادینه شده است. به طور خلاصه عناصر اصلی تفکر اعتیادآور[۲] عبارت است از: تفکر مطلق، تعمیم بیش از حد، شخصی سازی، عدم اعتماد به نفس، بدبینی و عدم اعتماد به دیگران، ارتباط ضعیف و شکننده با خانواده و خویشاوندان، کوچک شمردن استعدادها و بزرگ کردن ناکامی ها و شکست ها و..

پاسخ به این دغدغه که چطور تفکر اعتیادآور ساخته می شود و در شخصیت یک فرد نهادینه می شود، بسیار سخت و پیچیده است. از آنجا که وابستگی به مواد یا هر چیزی که منجر به اعتیاد شود، یک درگیری چندوجهی که از ترکیب پیچیده ای از عوامل جسمی، روانی و اجتماعی تشکیل شده و درک نحوه پیدایش این تفکر و عوامل شخصیتی آن می تواند نقطه گم شده حوزه درمان و پیشگیری از اعتیاد باشد.

یکی از قانع کننده ترین نظریه ها در پیدایش تفکر اعتیادآور توسط سدلاک[۳] مطرح شده است. سدلاک تفکر اعتیاد را ناتوانی فرد در اتخاذ تصمیم درست برای خود می داند. اما نکته مهم این است که این وضعیت یک ناتوانی اخلاقی در قدرت اراده فرد نیست، بلکه یک بیماری در اراده فرد و ناتوانی او در استفاده از اراده است. ویژگی خاص تفکر اعتیادآور، ناتوانی در دلیل آوردن برای خود است. اما این ناتوانی چطور ایجاد می شود؟ این ناتوانی در ضعف برای دلیل آوردن است، توانایی دلیل آوردن در مورد هر امری نایازمند عوامل خاصی است. اول اینکه فرد باید از واقعیت آگاهی کافی و مهارت کافی داشته باشد. به عنوان مثال شخصی که از میزان صدمات حاصل از مواد مخدر و الکل آگاهی ندارد و مهارت های آن توسط خانواده و سیستم آموزشی آموخته نشده ، نمی تواند در مورد استفاده از آن به شکلی درست دلیل بیاورد.

دوم، یک فرد هموراه برای تصمیم گیری هایش با ارزش ها و اصول حاکم بر ذهن و زندگی خود روبرو است. این ارزش ها و اصول از فرهنگ و خانه و خانواده فرد حاصل شده است. خانواده، جامعه و نظام آموزشی نقش مهمی در نهادینه کردن ارزش های حاکم دارند، به عنوان مثال در جامعه ما نوشیدن الکل یا استفاده از مواد با منع شرعی و عرفی همراه است، اگر این امر طوری در فرد نهادینه شود که فرد در صورت استفاده از آنها دچار سرخوردگی از انتظارات و ناامیدی شود، در این صورت بخش مهمی از تفکر اعتیادآور در او پاک شده است.

سوم، فرد باید تصویری سالم و غیر آشفته از خود داشته باشد. به عنوان مثال کودکان در ابتدا در این دنیای بزرگ احساس ناامنی و تهدید می کنند. منبع اصلی احساس امنیت در کودکان، بزرگسالان یعنی پدر و مادر آنها هستند. اگر رفتار پدر و مادر به گونه ای باشد که کودک آنها را غیرمنطقی، غیر منصف و خودسر ببیند، دچار اظطراب و استرس دائمی می شود که برای او غیر قابل تحمل است. گاهی والدین از کودکان خود توقعاتی دارند که از حد توانایی کودک فراتر است و عدم توانایی در انجام آن توقع در کودک احساس بی لیاقتی ایجاد می کند؛ از طرف دیگر ممکن است والدین بیش از حد برای فرزندشان کار انجام دهند و به کودکان اجازه ندهند روی پای خودشان بایستاند. این کودکان به هیچ وجه قادر نخواهند بود عزت نفس کسب کنند و به هیچ کس جز خانواده و افراد محدودی اعتماد نمی کنند. نتیجه این امر شکل گیری دو ویژگی تفکر اعتیادآور یعنی اعتماد نفس پایین و عدم اطمینان به دیگران است. تحقیقات نشان داده بسیاری از تفکرات آشفته لزوماً با مصرف مواد مرتبط نیست، اما برای مثال ترس از طرد شدن، اظطراب، انزوا، ناامیدی و غزت نفس پایین، اینها بسیاری از ویژگی های طرز تفکر اعتیادآور است که در نتیجه تصویر آشفته ساخته شده فرد در کودکی رشد یافته و به ویژگی شخصیتی او تبدیل شده است[۴].

 

بهبودی از تفکر اعتیادآور

در نوشتار «آگاهی والدین و برنامه های پیشگیرانه[۵]» ده روشی به ویژه برای کودکان و نوجوانان معرفی شد که با آموزش آن توسط خانواده و نهادهای آموزشی امر پیشگیری از اعتیاد و شکل گیری از تفکر اعتیادآور به طور نسبی محقق می شود. به طور خلاصه این ده روش شامل، ارتباط مستمر والدین با دوستان فرزندان، نظارت بر زندگی آنها، عدم قضاوت ایجاد ارتباط تعاملی، مشخص کردن حد و مرزهای رابطه والد و فرزندی، مهارت نه گفتن و… است. اما آنچه در این مطلب می گنجد ارتباط بین کیفیت مهارت ها و نحوه تربیت کودکان،آموزش صحیح مهارت های پیشگیرانه توسط خانواده ها و نظام آموزشی و شکل گیری تفکر اعتیادآور است.

خانواده ها نقش بسیار مهمی در فراهم کردن بستر ویژگی های تفکر اعتیادآور و آموزش مهارت های پیشگیرانه دارند. این آموزش ها در دوران کودکی اولیه و میانه با پرورش رفتارهای هدفمند، آموزش های مهارت تصمیم گیری و حل مسئله و جلوگیری از بروز اختلالات ذهنی مانند، اظطراب، اختلال کنترل  و اختلالات روانی آغاز می شود. بر اساس تحقیقات، آغاز اختلالات ذهنی که از دوران کودکی اولیه در خانواده های مظطرب و آشفته شروع می شود در کودکی میانه که کودک بیشتر وقت خود را در مدرسه  و با همسالان می گذرانند، مانع از ایجاد پیوند سالم کودک با مدرسه، بازی مشارکتی با همسالان و یادگیری تطبیقی می شود. نتیجه تحقیقات نشان داده که کودکان خانواده های ناکارآمد در این دوره اغلب شروع به معاشرت با همسالان منحرف و گروه دوستان پرخطر خود می کنند و هر چه بیشتر در معرض خطر تصمیم های منفی همچون، مصرف مواد، الکی و انجام فعالیت های غیر قانونی قرار دارند.

در ادامه کودک با ورود به مرحله نوجوانی با گسترش روابط خود با افراد و نهادهایی فراتر از آنچه در کودکی تجربه کرده در معرض رفتارها و عقاید جدید قرا می گیرد و زمان آزمودن نقش ها، مهارت ها و مسئولیت های بزرگسالی که در کودکی آموزش دیده، فرا می رسد. در افرادی که تفکر اعتیادآور شکل گرفته درست در این مرحله که نوجوان به ایفای نقش های بزگسالی و کسب استقلال بیشتر می پردازند، می تواند بستر مناسبی برای اخذ تصمیمات ناگهانی و انجام رفتارهای پر خطر مانند، مصرف سیگار، الکل و مواد غیرقانونی فراهم شود. از سوی دیگر در این دوره اگر نفوذ والدین با آموزش مهارت های زندگی و ارتباطات زندگی که از دوران کودکی شروع شده، چشمگیر باشد و باورهای ایمنی مبتنی بر هنجارهای اجتماعی و نگرشی سالم نسبت به انواع مواد آموزش داده شده باشد، از عوامل مهم محافظتی در برابر مصرف مواد و رفتارهای پرخطر است.

چطور از تفکر اعتیادآور به طور نسبی بهبودی یابیم؟ همانطور که در بالا گفته شد، یکی از مهمترین وجوه تفکر اعتیادآور، تصویر آشفته فرد از خود است. فرد معتاد از خود تصویری آشفته دارد. به این معنا که به چند شکل مختلف به شدت نسبت به خود احساس بی لیاقتی می کند، بخشی از این احساس حاصل تربیت او در کودکی در نتیجه رفتار والدین او و بخشی دیگر به دلیل برداشت متفاوت او از اعتیاد است. مهمترین ویژگی شخصیتی تفکر اعتیادآور، عزت نفس به شدت پایین است. اگر عزت نفس پایین اصلاح نشود، برای فرد دارای تفکر اعتیادآور مشکل یا حتی غیرممکن است بازپروری را ادامه دهد و ممکن است فرد دچار اختلال روانی و به یک اعتیاد دیگر روی آورد.

همچنین یک فرد معتاد از خود تصویری منفی در ذهن دارد، لازم است که معتاد باور کند انسان بالیاقتی است. در واقع بسیاری از افراد به مواد وابسته می شوند، چون احساس می کنند نمی توانند با محیط و انسان های اطراف خود سازکار شوند. باید به آنها یاد داد توانایی های سالم و بالقوه ای برای سازگاری با محیط بعد از بهبودی دارند که می تواند واقعیت دیگری از زندگی را به آنها معرفی کند.

بنابراین آموزش صحیح مهارت های زندگی به کودکان، ارتباط عمیق فرزندان با والدین، آگاهی والدین از روش های تربیتی و پرورشی مانع مهمی در شکل گیری تفکر اعتیادآور است که نقش مهمی در پیشگیری از اعتیاد دارد. در ادامه در مسیر بهبودی معتادان درمان طرز فکر اعتیادآور مهمترین امر در ترک و عدم بازگشت دوباره به مصرف مواد است.

 

پی‌نوشت‌ها

[۱] . https://cudras.ir/1398/02/07/تفکر-اعتیاد‌آور

[۲]همان

[۳] David Sedlak

[۴] نگاه کنید به کتاب: طرز فکر اعتیادآور، ترجمه صرامی و عصاره، انتشارات کتاب ارجمند، سال ۱۳۹۲٫

[۵]  مراجعه کنید به مطلب آگاهی والدین و برنامه های پیشگیرانه، لینک مطلب: https://cudras.ir/1397/12/27

برای مطالعه دیگر با موضوع «شخصیت اعتیادآور» کلیک کنید

بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است

همچنین ببینید

«پول سیاه» شتاب دهنده جرائم سازمان یافته در جهان

همزمان با پیشرفت تکنولوژی، فناوری‌های جدید و ظهور آخرین روش‌های دور زدن قانون در واحدهای …