شنبه , ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

افغانستان و جنگ مغلوبه با مواد مخدر

موسسه هم‌اندیشی جهانی راه برتر (کادراس) به منظور به دست‌آوردن برداشتی بومی و درونی از تحولات مخدری کشورهای همسایه به ویژه افغانستان، پاکستان، ترکیه و عراق اقدام به گفت‌وگو با شخصیت‌های علمی، NGO ها و جامعه مدنی فعال در حوزه‌های مرتبط این کشورها کرده است. ایجاد بستری برای هم‌فهمی بیشتر، استفاده از ظرفیت‌های مشترک دینی، فرهنگی و منطقه‌ای و اتخاذ استراتژی‌های و سیاست‌های مشترک برای مبارزه با مواد مخدر، پیشگیری از عتیاد و تقویت جامعه سالم در کشورهای یاد شده از مهم‌ترین حلقه‌های مفقوده ایست که منجر به ناکامی برنامه‌ها و سیاست‌های پیشگیرانه شده است. موسسه کادراس در این راستا می‌کوشد از دانش اندیشمندان کشورهای همسایه برای به دادن تصویری درون‌زاد[۱] از مصائب و مشکلات و بحران‌های این کشورها به دست دهد تا مسیری ملموس‌تر برای گذار از اوضاع موجود به وضع مطلوب در هریک از کشورهای همسایه پیش‌روی سیاست‌گذاران قرار گیرد.

متن پیش‌رو توسط دکتر سیدخلیل شاه‌کاظمی، پزشک و سخنگوی پیشین وزارت بهداشت افغانستان در استان نیمروز نگاشته و برای انتشار در وب‌سایت موسسه کادراس ارسال شده است. شاه‌کاظمی در این نوشتار نگاهی گذرا بر تاریخ مواد مخدر در افغانستان انداخته و می‌کوشد ضمن طرح اصلی‌ترین معضلات کشورش، اقدام به آسیب‌شناسی در این ارتباط کند. او معتقد است فساد دولتی و اداری یکی از اصلی‌ترین عوامل عدم پیشرفت و موفقیت تلاش‌های معطوف به مبارزه با مواد مخدر در داخل این کشور و عدم جدیت دولت‌های فرامنطقه‌ای در مبارزه با این مواد به عنوان عامل خارجی از اهمیت بالایی برخوردار هستند.

همانگونه که می‌دانید افغانســتان در تولید تریاک چندین سال پیاپی است که مقام نخست دنیا را داراست. این امر می‌رسـاند که قسـمت عمده اقتصــآد کشور ما ( افغانســتان) را تجارت تریاک تشـکیل می‌دهد. کشت، جمع آوری وتجارت مواد مخدر به شــغلی برای تعدادی از کارگران زراعتی  ما تبدیل گردیده است.

کشت و قاچاق مواد مخدر درافغانسـتان سابقه چندان طولانی ندارد. اما کشت تریاک همپا با تجاوز شـوروی سـابق در افغانسـتان اوج گرفت. این میرساند که کشت تریاک از کشـورهای مثلث طلایی به افغانسـتان آورده شده  و این تصادفی نیست که افغانستان میـدان کشت و تاخت وتاز قاچاقچیان مواد مخدر گردیده است. «بسیاری از افغان ها معتقدند که انتقال کشت کوکنار از مثلث طلایی (هندوچین) به افغانستان از طریق پاکستان یک عمل تصادفی نیست. برای آوردن کشت تریاک به افغانستان, در قدم نخست بُعد سیاسی این پدیده شوم، اول لازم دیدند زمینه را برابر کنند یعنی  بی ثبات ساختن نظام افغانستان که این امر باعث کشـتار ملت افغان، فلج ساختن اقتصاد، ازهم پاشیدن نهادهای دولتی، نهاد های دفاع ملی و سازمانهای امنیتی گردید و بحران درگیری‌های داخلی دهه ۱۹۸۰ و دهه ۱۹۹۰ رابه وجود آورد. منافع برخی از کشورهای منطقه  باعث شد افغانستان بی ثبات شده و جنگ سه دهه  به درازا بکشد (که اکنون وارد چهارمین دهه نیز شده است ،کاظمی). شکی نیست که موضوع  کشت مواد مخدر در افغانستان با مافیای بین المللی مواد مخدر ارتباط نزدیک دارد. مافیای زمین در افغانستان نیز به معضل مواد مخدر کمک می‌کنند این در حالی است که هزاران هکتار از زمین های دولتی غصب و چاهای عمیقب در آن‌ها حفر شده و زیر کشت تریاک در ولایت‌های جنوب آمده است.»[۲]. اگر دقیق‌تر بگویم جنگ در افغانسـتان اسـاساً جنگ مواد مخدر است که توســط مافیای بین‌المللی اداره می‌شـود. زمانیـکه در افغانستان جنگ‌های داخلی شـروع شد و مناطق روسـتایی از زیر سـلطه دولت تحت الحمایه شـوروی تدریجاً خارج می گردید، این آغاز فروپاشیِ بنیـادهای دولت افغانستان بود و نیروهای مخالف دولت عملاً سـلطه خویش را تحکیم می‌بخشیدند، این کار نیازمند تهیه پول و سـلاح بود. یکی از راه‌ها برای تهیه مصارف جنگی آن‌ها، روی آوردن به کشـت تریاک بود، که در آن زمان در نقاط اندکی با وسـعت بسیار محدود تریاک کشت می‌شد. این گروه‌ها علاوه بر این، تهیه پول و ســلاح را ازطرق دیگر نیز تدارک می‌دیدند مانند، کمک های سرســام آوری کشـورهای غربی ( به سـردمداری ایالات متحده آمریکا) کشـورهای عربی پاکســتان و جمع آوری پول از مردم و . . . .  البته واضح است که کشـورهای غربی و متحدین عرب ایشـان فرصت ضربه زدن حریف سـیاسی خویش (اتحاد جماهیر شـوروی) را یافتند و به‌ همین منظور سـردمدار ایالات متـحـده آمریکا شخص رونالد ریـگان جریان تســلیح و تأمین مالی این گروه‌هارا نظـارت می‌کرد.

این فرایند تا زمانی ادامه داشت که دولت تحت الحمایه شوروی در افغانستان سـقوط کرد؛ گروه‌های «مجاهدین» که زمانی بر روسـتاهای کشـور حاکم بودند، سرانجام ( سال ۱۳۷۱ ) زمام دولت را بدست گرفتند و برتمام جغرافیای افغانسـتان حاکم شدند. که در این زمان  کشـت تریاک همچنان ادامه داشـت. با آمدن طالبــ‌ها (طالبان) بر اریکه قدرت ماجرای کشت تریاک کمی متفاوت شـد و بارفتن ایشـان تفاوت های دیگری  درین عرصه رونما گردید.  در زمان زمامداری مجاهدین کشت تریاک درافغانستان در مناطق مختلف صورت می‌گرفت و دولت هیچ دخالتی بر کشت خشـخاش نداشت. زیرا اکثراً کسـآنیکه خشـخاش می کاشتند، افرادی بودند که به نحوی با حکومت‌های محلی در پیوند بودند. اما با آمدن طالبان بر اریکه قدرت کشت تریاک در افغانستان سـراسری شد، خرید وفروش مواد مخدر  – عمدتاً تریاک وهیروئین در بازار ها و ملأ عام صورت می گرفت، هیچ قید و بندی از طرف دولت در این ارتباط وجود نداشت. اما در سال‌های بعد مناسبات حکومت طالبان با جامعه جهانی به بحران گرایید (این تقابل ظاهراً برسـرمسایل حقوق بشـر، سانسور شدید مطبوعات، مواد مخدر، بسـته بودن مکاتب برروی دختران، ممانعت زنان از کار های بیرون از منزل و  . . . ) ؛ طالبان برای نشـان دادن حسن نیت به جهان، اقدام به صدور فرمانی از سوی ملامحمد عمر رهبر طالبان کرد که در آن کشت تریاک ممنوع شده بود. درهمان سال (۲۰۰۱)کشت تریاک در ساحه تحت سلطه طالب‌ها تقریباً به صفر رسـید اما در نقاط دیگر کشور( شمال شـرق که بدست نیروهای مخالف طالبان اداره می‌شد) کشت تریاک همچنان ادامه داشت. در همین زمان دو واقعه بزرگ تاریخی یکی درافغانستان و یکی در ایالات متحده آمریکا به وقوع پیوست. در افغانسـتان احمـد شـاه مسعود فرمانده اصلی جنگ علیه طالبان در ولایت تخار افغانسـتان بدست دوتن عرب – که خودرا خبرنگار معرفی کرده بودند – به شـهادت رسید  (۰۹/Sept/2001) و دو روز بعد حمله برج های  دوقلوء تجارت جهانی در نیویورک صورت گرفت(۱۱/Sept/2001) . ایالات متحده آمریکا در این حمله رد پای اسامه بن لادن را می‌دید. اسامه که در آن زمان در افغانستان بود، از طالبان خواستار اسـترداد او به ایالات متحده آمریکا گردید، ولی طالبان ابأ ورزیدند و این بهانه شـد برای حملات ناتو به سـردمداری ایالات متحده آمریکا به افغانستان و سـرنگونی دولت طالبان و ایجاد حکومت موقت به رهبری حامد کرزی.

 بعد از آمدن آمریکا و ناتو در افغانسـتان داسـتان  مواد مخدر پُر رنگ‌تر شد. زمانیکه نیروهای ناتو به سـردمداری ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۱ وارد افغانسـتان شـدند، سـه شـعار اصلی را مطرح کردند: ۱- ازبین بردن تروریسـم. ۲ محوکشت خشـخاش ( تریاک). ۳ حکومتداری خوب. اما این نیروها درعمل در هرسه عرصه یاد شده ناکام ماندند. آنچه مطمح نظر ماست بحث روی موضوع مواد مخدر است. بهتر است نگاهی به ارقام بیـندازیم:

نمودار فوق نشـاندهنده واقعیت هایی است که باید به دقت مطالعه شود.

دولت افغانستان به همکاری UNODC درسال ۲۰۰۵ درون کشور اقدام به یک ارزیابی کرد و تعداد مصرف کنندگان مواد مخدر درحدود۹۲۰۰۰۰ تن تخمین شـد. این درحالی است که تعداد مصرف‌کنندگان مواد مخدر روز به روز افزایش می‌یافت و در خیابان‌ها نیز به وضوح به چشم می‌خورد. البته «کارتن خوابی» و «معتادین خیابانی» پدیدۀ نویی است و تا آن هنگام وجود نداشت و اخیراً در ادبیات ما اضافه شده است.  دولت وقت افغانستان تازه متوجه مشکل اعتیاد شد و برای مبارزه با این مشکل تشـکیلات جدیدی مانند «وزارت مبارزه با مواد مخدر» «معاونت پلیس مبارزه با مواد مخدر» ( وزارت امور داخله)  و «برنامه کاهش تقاضا مواد مخدر» در وزارت صحت عامه (بهداشت) ایجاد گردید. برای هرکدام از این ادارات لایحه وظایف مشخصی تعیین گردید. وزارت مبارزه با مواد مخدر یک اداره سیاست ساز معرفی گردید؛ پلیس مبارزه با مواد مخدر در کشف، جلوگیری از قاچاق مواد مخدر، تعقیب و دسـتگیری قاچاچیان مواد مخدر، امحأ مزارع خشـخاش مؤظف گردیدند و درمان معتادین مواد مخدر به دوش وزارت صحت عامه گذاشـته شد.

سیاست عمومی برای ریشـه کن کردن مواد مخدر روی سه اصل اسـتوار است: ۱- کاهش عرضه مواد مخدر (Drug Supply Reduction) . ۲ کاهش تقاضا مواد مخدر ( Drug Demand Reduction ). ۳ کاهش اضرار مواد مخدر (Drug Harm Reduction ). این سـه اصل برای مبارزه با مواد مخدر طرح گردید و به منصه اجرا قرار داده شــد.

برای کاهش تولید مواد مخدر در افغانستان (اصل اول کاهش عرضه مواد مخدر)، دولت راهکارهای مختلف را درپیش گرفت که در این راهکارها وزارت های دیگر مانند «وزارت  زراعت و مال‌داری»، «وزارت حج و اوقاف»، «وزارت تعلیم و تربیت»، «وزارت اطلاعات وفرهنگ»  و . .  . شـرکای کاری اعلام گردیدند؛ تأمین بودجه اصلی را شـرکای بین المللی عمدتاً آمریکا برعهده گرفت. اسـاسی‌ترین طرح، «طرح جایگزینی زراعتی» (برنامه معیشت جایگزین) بود که وزارت زراعت افغانسـتان مسـوول این طرح «معیشت بدیلAlternate Livelihood » تعیین گردید. طرح معیشت بدیل تهیه تخم‌های زراعتی اصلاح شـده مانند گنـدم، انواع سبزی کاری،  توزیع نهال برای ایجاد باغ، تهیـه کود کیمیـآوی (شیمیایی)، وسایل و ماشـین آلات زراعتی و آموزش دهقانان برای بهتر شدن شـیوه کاشت، تعمیر بندهای کوچک آبیاری، ساخت و ترمیم جاده های روسـتایی، ایجاد درمانگاه‌های روسـتایی، ورزشـگاه‌ها و . . . یکی ازین برنامه ها، پروژه «منطقه غذایی» (FOOD ZONE) بود که درچند ولایت کشور به اجرا درآمد، اما آن‌هم نتیجه مطلوب نداد. در کنار وزارت مبارزه با مواد مخدر؛ وزارت امورداخله وظیفه داشت تا مزارع خشـخاش را – مطابق جدول از پیش تعیین شده تخریب کنند. یک مثال ساده: درسال ۲۰۱۷ مجموع زمین های تحت کشت تریاک بالغ بر ۳۲۸۰۰۰ هکتار بود، درحالیکه وزارت مبارزه با مواد مخدر اعلام کرد که درهمین سال ۷۵۰ هکتار مزرعه خشـخاش را تخریب کرده است و درسال ۲۰۱۸ مجموعاً ۲۶۳۰۰۰ هکتار زمین تحت کشت تریاک بود، حالانکه دولت توانسته ۴۰۶ هکتار از مزارع خشـخاش را تخریب کند.[۳] این ارقام نشـان می‌دهد که فعالیت برای تخریب مزارع خشـخاش در مقابل کاشت آن بسیار ناچیز بوده واصلاً قابل مقایسه نیست. برای این منظور میلیونها دلار اختصاص داده شده و مصرف گردیده، اما نتیجه آن کاملاً برعکس بود. به این معنی که کاشت و تولید تریاک در افغانسـتان نه تنها کم نشـد بلکه به شکل سرسام آوری افزایش یافت.  دلایل شکست برنامه های دولت رادرچند موضوع می‌توان دید:

  • شـیوه مبارزه با مواد مخدر کارا نبوده؟
  • تصمیم و اراده قاطع برای از بین بردن مواد مخدر وجود ندارد؟
  • اکثر مناطق تحت کشت تریاک از کنتـرُل دولت بیرون است؟
  • دست های در دسـتگاه حاکمه برای ناکام ساختن پلان های دولت جهت نابودی مزارع خشخاش در کاربوده؟
  • مافیا مواد مخدر در مقامات بالایی دولت رخنه کرده؟
  • موجودیت فسـآد اداری و مالی در دسـتگاه حاکم ( ضعف دولت)؟
  • دست داشـتن عده دولتمردان در قاچاق مواد مخدر؟
  • قدرت مافیا مواد مخدر؟
  • مشـکلات اقتصادی دهاقین و زمین داران؟

همه این ها و تعداد عوامل کوچک و بزرگ دیگر در ناکامی دولت در امر مبارزه با مواد مخدر دخیل است.                         

در همین راستا خبرگزاری اناتولی نوشت که: از دیدگاه کارشناسان و مقامات افغان، فقر و تنگدستی کشاورزان، اقتدار قاچاقچیان، فساد اداری، کمبود بودجه، عدم هماهنگى بین کشورهاى همسایه و نبود مراکز ترک اعتیاد در افغانستان و کوتاهی نیروهای خارجی از عوامل افزایش کاشت و تولید مواد مخدر در این کشور است. (۱۶.۱۱.۲۰۱۷ (AA-(. همین خبرگزاری سـه عامل را در افزایش کشت خشـخاش بسیار مهم می‌داند که عبارتنداز: فسـاد – مافیـا و سـؤمدیریت (همانجا).

HHDK این یک بُعد قضیه است که مربوط به کشـت مواد مخدر می‌شود که عوامل متعدد دیگر نیزدر آن دخیل است. اما در بُعد دیگرش که امحأ کشـتزارهای خشـخاش است، نیز دولت ناتوان بوده است(دربالا تذکرداده شد). همچنین بازرس ویژه ایالات متحده آمریکا برای بازسازی افغانستان Special Inspector General for Afghanistan Reconstruction (SIGAR)  اخیراً اعلام کرد که ۸.۸ میلیارد دلار برای محو کشت خشخاش در افغانستان صرف گردیده است درحالیکه  درتولید آن نظر به سال ۲۰۰۱ دهها برابر افزایش مشاهده می‌شود. یعنی درسال ۲۰۰۱ عملاً ۸۰۰۰ هکتار زمین تحت کشت تریاک بود، حالانکه در ۲۰۱۷ به ۳۲۸۰۰۰ هکتـار افزایش یافته که  افزایش ۴۱ برابری را نشان می‌دهد. همچنین تلاش‌های دولت و ایالات متحده آمریکا برای محو کشت کوکنار ناکام بوده است یا عملاً اقدامات آن‌ها منجر به افزایش کشت کوکنار شده است! اینجا به چند نکته باید اندیشید:

  • اگر ایالات متحده آمریکا و دولت افغانسـتان عملاً خواهان امحــأ مزارع خشـخاش بودند پس هرسال بعد از مصارف گزاف وقتی می‌دیدند که کشت خشخاش افزایش یافته است؛ چرا فعالیت های خودرا بازنگری نمی کردند؟ اگر مسـئله ناکامی آنها، ناکارایی عملکرد ایشـان بوده، باید عملکرد خود را تغییر می‌دادند و شـیوه دیگر مناسب  و کارا را جایگزین می‌کردند ویا عامل ناکامی خودرا در می یافتند.
  • اگر ایالات متحده آمریکا و متحدین قصـد پیروزی درین مبارزه را داشـتند ؛ ولایت هلمنـد، به  بزرگترین مرکز تولید تریاک افغانسـتان و دنیا تبدیل نمی‌شـد. ولایت هلمنـد یعنی جایی که آمریکا وانگلیس عملاً حضور داشــتند و نیمی افغانسـتان را از همانجا اداره می‌کردند ( پایگاه نظامی آمریکا و انگلیس در شـوراب هلمند)، اما سال‌هاست که حدود ۶۰% تریاک افغانسـتان درهمین اُسـتان تولیـد می‌شود و این پرسش برانگیز است.
  • بذر های اصلاح شـده خشـخاش از کشور های غربی چگونه وارد افغانسـتان می‌شود؟( این بذرها که گفته می‌شود از اروپا بخصوص انگلیس وارد کشـور شـده، نوعی بذری است که با ایجاد تغییـرات ژنیتیکی در آن، در همه فصول سال قابل کاشت و حاصل دهی است بنام خشـخاش چهار فصل یاد می‌شود).
  • اخیراً نیروهای خارجی در افغانسـتان در هلمند چند کارخانه تولید هیرویین را بمباران کردند (جمعاً هشت کارخانه بزرگ تخریب شده) و ادعا شده که این عملیات بسـیار مؤفقیت آمیز بوده، اما چرا این کار را ادامه ندادند؟
  • با آنکه سـیگار SIGAR ” اعلام کرد نزدیک به نُه میلیـآرد دلار در راسـتا مبارزه با مواد مخدر مصرف شده، ولی نه تنها هیچ نتیجــه مثبتی نداشته بلکه وضعیت مدام وخیم‌تر نیز می‌شود و ده‌ها دغدغه ذهنی پرسش برانگیز دیگر.  

این سـؤالات همیشه ذهن‌های کنجکاو را بخود مشـغول می‌کند که چرا دولتی که خودرا بزرگترین قدرت دنیا می‌داند، در برابر مافیای مواد مخدر به زانو درآمده؟ به قول معروف: «زیر کاســه نیم کاسـۀ است». آنها منافع خویش را درهمین می‌بینند.

با آنکه ازبین بردن مواد مخدر درافغانستان کاری بس مشکل است، اما اگر تصمیم قاطع باشد، حتماً با اقدامات و سیاست‌های مختلف می‌توان نتیجه گرفت. بنابراین می‌توان به نتایج زیر دست یافت:

  • از آنجاکه دولت افغانستان در مبارزه با کشت و قاچاق مواد مخدر ناتوان است، بناً امحأ مزارع مواد مخدر یک اجماع عمومی و حمایت منطقه‌ای و جهانی را می‌طلبد.
  • در امحأ کشت خشخاش و مبارزه با قاچاقچیان یک طرح جامع با کشورهای همسـایه ایجاد و به منصه اجرا گذاشته شود. بر اساس آن معلومات اسـتخباراتی (اطلاعاتی) بین کشورهای امضأ کننده این طرح، شریک سـاخته شود. در ایجاد طرح واقعیت های منطقه‌ای و تجارب کشـورهای دیگر نیز در مدنظر باشد.
  • در ایجاد طرح و پیاده نمودن آن سازمان ملل متحد (UNODC) و دیگر سازمان‌های مهم و بی‌طرف بین المللی که درین عرصه فعال هستند، شـریک شوند.

 

پی‌نوشت‌ها

[۱] .Insider

[۲] – ۱۶/Feb/ 2012 پالیسی ملی معیشت بدیل

[۳]. UNODC -Afghanistan Opium Survey 2018

 

 دکتر سیدخلیل شاه‌کاظمی

بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است

همچنین ببینید

سایه روشن تولید مت آمفتامین در افغانستان

  بحران های اقتصادی منجر به آسیب های فراوانی به مردم افغانستان شده است. از …