امروزه در سطح جهان اعتیاد به انواع مواد و الکل به عنوان یک معضل جهانی مطرح است و واحدها و سازمانهای ملی و بینالمللی برای کنترل آن افزایش همکاریها و مراودات را مهمترین عامل تاثیرگذار بر روند در حال افزایش این بحران میدانند. بر اساس آمارهای جهانی مصرف مواد والکل به میزان زیادی در بین زنان در حال افزایش است. در سال ۲۰۰۹ تخمین زده شد که ۱/۶ درصد از زنان ایالات متحده آمریکا اختلالات مصرف مواد را تجربه کردهاند. همچنین نتایج بررسیهای بینالمللی سوء مصرف مواد نشان میدهد، زنان درگیر با این بحران ۱۰ درصد جمعیت بالقوه بسیاری از کشورهای آسیایی، ۲۰ درصد کشورهای جداشده از اتحاد جماهیر شوری و آمریکای لاتین و ۴۰ درصد آمریکای شمالی و برخی کشورهای اروپایی را تشکیل میدهند[۱]. به طور کلی زنان در مقایسه با مردان هنوز الکل و مواد کمتری مصرف میکنند، اما محققیان معتقدند، مشکلات مربوط به سوء مصرف مواد در زنان نسبت به مردان با شدت و سرعت بیشتری روبروست.
استفاده زنان از مواد و الکل مشکلات و پیامدهای متعدد و خاصی به همراه دارد که برخی از آنها برای هر دو جنس مشترک و برخی مختص زنان است. اختلالات و مشکلات روانی، اجتماعی و اقتصادی به عنوان یک نتیجه همبسته مصرف مواد تقریباً تمامی حوزههای زندگی زنان مبتلا به سوء مصرف مواد را پوشش میدهد. کیفیت زندگی یکی از شاخصهای مهم سلامت روان است که در زنان مبتلاء به سوء مصرف مواد ناکافی است. امروزه بخش مهمی از مطالعات حوزه اعتیاد زنان، به زنان باردارِ درگیر مواد مربوط میشود. بررسیها نشان میدهد، اعتیاد در دوران بارداری پیامدهای عاطفی، اجتماعی، روحی و اقتصادی بر فرزند و به طور کلی خانواده دارد.
اثرات جدی ذکر شده باعث شده تا بسیاری از متخصصان به دنبال یافتن علل گرایش زنان به انواع مواد و الکل و در ادامه با مصرف مواد به عوارض جانبی آن باشند. در بررسیهای انجام شده برخی از عوامل خطر که منجر به سوء مصرف مواد در زنان میشود به مشکلات مرتبط با اضافه وزن، گرایش جنسی، هنجارهای اجتماعی و مذهبی، خشونت و اعتیاد شریک زندگی، سابقه سوء مصرف و اختلال شناختی مربوط میشود. بررسی چندین دهه مطالعات اعتیاد حوزه زنان به شروع مکانیزهای متعددی پرداخته است، اما امروزه نقش خانواده به عنوان اولین عامل خطر در توسعه و حفظ وابستگی به مواد و به عنوان یک مانع در درمان اعتیاد و عامل محافظتی جهت پیشگیری از آن بسیار تاثیرگذار است.
در این نوشتار قصد آن دارم تا به پیامدها و مشکلات مربوط به اعتیاد زنان در سه دسته اصلی بپردازم. به طور کلی در بررسی علل شیوع اعتیاد زنان سه عامل مهم مورد بررسی قرار میگیرد.
- فرایندهای مربوط به اختلالات خانوادگی
- عوامل مرتبط با سبکهای فرزندپروری والدین
- متغییرهای مربوط به شرکای زندگی
۱: فرایندهای مربوط به اختلالات خانوادگی
وجود یک خانواده معتاد به این معنی که یکی از والدین یا هر دو آنها با سوء مصرف مواد درگیر باشند، ممکن است یکی از عوامل مهم اعتیاد در کودکان باشد. مکانیزم این امر شامل فرایندهای ژنتیکی و محیطی است. بر اساس تحقیقات، کودکان والدین معتاد به طور ژنتیکی در معرض خطر ابتلاء به آلرژی و ریسکهای بالای مصرف مواد و الکل قرار دارند. این خطر حتی در مورد کودکانی که والدین آنها به صورت بیولوژیکی از اعتیاد رنج میبرند نیز صادق است. محققان معتقدند، مادر خانواده مهمترین عضوی است که در صورت ابتلاء به سوء مصرف سیگار قویترین تاثیر را بر دیگر اعضای خانواده دارد. همچنین وجود سابقه سوء مصرف در یک خانواده میتواند بیشتر به اختلالات مصرف مواد و مشکلات روانشناختی منجر شود.
یکی از محققان پیشرو در این حوزه «نورتن» معتقد است، به طور کلی چهار فرایند سیستماتیک منجر به نابودی یا حفظ هویت و انسجام یک خانواده میشود. وجود یا عدم وجود این فرایندها موجب بروز مشکلات مربوط به اعتیاد همراه با استرسهای ناگزیر، تروما و محرومیت در یک خانواده میشود. این فرایندها عبارتند از: انزوا[۲]، درمان غیرانسانی[۳]، تناقض یا بیثباتی[۴] و نحوه آموزش یا تعلیم و تربیت[۵]. همه این چهار فرایند به عنوان اعضای یک سیستم در ارتباط مستمر با هم عمل میکنند. به اعتقاد نورتن این چهار فرایند سیستماتیک مسئول ایجاد اعتیاد و مشکلات روانشناختی مرتبط هستند. مطالعات تجربی نشان از ارتباط اختلال عملکرد خانواده با استراتژیهای رفتارهای عاطفی دارد؛ مانند ارتباط بین فرایند تناقض و بیثباتی با مصرف مواد و الکل[۶]. تحقیقات نشان داده، افرادی که در زندگی خود معتاد به مواد یا الکل بوده، اغلب با اختلالات خانوادگی مانند از دست دادن والدین، ضعف و اختلافات والدین و جدایی آنها تا قبل از ۱۱ سالگی را تجربه کرد هاند.
۲: عوامل مرتبط با سبکهای فرزندپروری
سبک فرزندپروی خانواده نقش مهمی در ایجاد و محافظت از خطر و انعطافپذیری افراد در برابر اعتیاد دارد. کم توجهی و توجه بسیار زیاد والدین دو عامل مهم سبک فرزندپروی در ارتباط با سوء مصرف مواد است. بررسی سازهها و سوء مصرف مواد در جوانان نشان میدهد، دخالت و سبک تربیتی خانوادهها نقش بسیار مهمی در ابتلاء یک فرد جوان به اعتیاد دارد.
نتیجه مطالعات هارتمن و همکارانش بر روی ۴۱۹ نفر، با ۲۲۳ مرد و ۱۹۶ زن نشان میدهد، سطح بالایی از اقتدارگرایی مادر به طور غیرمستقیم با افزایش مصرف الکل در فرزندان در ارتباط است؛ از سوی دیگر سطح بالای اقتدارگرایی در پدر به طور غیرمستقیم مصرف کمتر الکل یا عدم گرایش فرزاندان به الکل به همراه دارد[۷].
۳: متغییرهای مربوط به شرکای زندگی
اکثریت مطالعات نقش شرکای زندگی، به ویژه برای زنان در شروع مصرف مواد، سوء مصرف و پس از آن درمان و بهبودی را بسیار برجسته میدانند. سازمان بهداشت جهانی (WHO)، بین سالهای ۲۰۰ تا ۲۰۰۳ با بررسی ۲۴۰۹۷ زن ۱۴ تا ۴۹ ساله از کشورهای بنگلادش، برزیل، اتیوپی، ژاپن، نامیبا، پرو، صربستان، مونتهنگرو، تایلند و تانزانیا نشان داد که شیوع خشونت فیزیکی و جنسی شریک زندگی یا هر دوی اینها بین زنان در این مطالعه از ۱۵ تا ۷۱ درصد، متغییر بوده است. در دو مورد از این کشورها شیوع خشونت فیزیکی و جنسی شریک زندگی کمتر از ۲۵ درصد، در هفت کشور بین ۲۵ تا ۵۰ درصد، در شش کشور بین ۵۰ تا ۷۰ درصد و به طور کلی بین ۴ تا ۵۴ درصد شرکتکنندگان در این مطالعه گزارش خشونت جنسی یا فیزیکی شریک زندگی خود را در سال تایید کردهاند[۸]. مطالعهای دیگر نشان میدهد، زنان دارای شوهران معتاد دارای علایم و نشانههای روانپزشکی مانند شخصیت ضداجتماعی، شخصیت فردی، افسردگی، استرس و علایم مرتبط با خشونت هستند.
باید متذکر شد خانواده اساسیترین محیط زندگی یک فرد است؛ محیطی که کودکان در آن رشد میکنند و تاثیرات احساسی، فیزیکی، اجتماعی و روانی کوتاه مدت و طولانی مدت را بر رشد کودکان برای ورود به نوجوانی و بزرگسالی دارد. بنابراین محیط و فضای خانواده بر سلامت روان و رفاه روانشناختی اعضای آن تاثیرگذار است. در سالهای اخیر با توجه به نقش مهم خانواده در این حوزه استراتژیهای پیشگیری و درمان اعتیاد بر خانواده استوار است و به طور ویژه در حوزه درمان به خانوادههای دارای زنان مبتلاء به سوء مصرف مواد برنامهها و سیاستهایی با توجه به تفاوتهای جنسیتی زنان در نظر گفته شده است؛ هر چند در بسیاری از کشورها هنوز برنامههای حمایتی و پیشگیرانه از اعتیاد برای زنان تحت سایه و قدرت مردانه تعریف میشود، اما تجربه و مطالعات نشان از تدوین برنامههایی متناسب با نیازها و تفاوتهای زنان در این حوزه دارد.
[۱]Drugs UNO . Substance abuse treatment and care for women: Case studies and lessons learned. New York: 2004.
[۲] Isolation
[۳] Inhuman Treatment
[۴] Inconsistency
[۵] Indoctrination
[۶] Norton JH. Addiction and family issues. Alcohol. ۱۹۹۴;۱۱(۶):۴۵۷–۶۰٫ doi: 10.1016/0741-8329(94)90066-3. [PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
[۷] Mohammad Khani P, Asgari A, Frouzan SA, Moumeni F, Delavar B. The expression of psychiatric symptoms among women with addicted husbands. Develop Psychol. ۲۰۱۰;۲۲:۲۳۷–۴۵٫
[۸] Garcia-Moreno C, Jansen HA, Ellsberg M, Heise L, Watts CH, W. H. O. Multi-country Study on Women’s Health, et al. Prevalence of intimate partner violence: findings from the WHO multi-country study on women’s health and domestic violence. Lancet. ۲۰۰۶;۳۶۸(۹۵۴۳):۱۲۶۰–۹٫ doi: 10.1016/S0140-6736(06)69523-8
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است.