در بیشتر جوامع برخی از گروههای اجتماعی، امکان آسیبپذیری بیشتری نسبت به دیگر گروهها دارند. دلایل این امر گاهی سن این گروهها مانند کودکان و نوجوانان؛گاهی نوع طبقه اجتماعی مانند فرادست و فرودست و حتی گاهی جنسیت مانند «زن بودن» است که میتواند عامل مهم آسیبپذیری بیشتر و قرارگیری در معرض انواع آسیبهای اجتماعی باشد. این امر به ویژه در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی تبعیضآمیز و وجود نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی بسیار بیشتر دیده میشود. از این رو ارائه خدمات اجتماعی جهت ترمیم و بهبودی به ویژه زنان مصرف کننده امری ضروری است. باید گفت زنان مصرفکننده مواد غیرقانونی، در فرایند درمان و پیشگیری از عود مجدد مصرف، وضعیت یکسانی ندارند، اما همهی آنها برای ادامه زندگی فردی و اجتماعی و جذب در جامعه شدن، نیاز به حمایتهای اجتماعی دارند. حمایتهای اجتماعی از جمله مفاهیم کلیدی عدالت ترمیمی است که نقش وجود حمایتهای اجتماعی را بر تغییر رفتار زنان مصرف کننده مواد در جهت سلامت روان و بازگشت به جامعه بسیار مهم میداند.
در نوشتار قبل با عنوان «اعتیاد و نظام عدالت ترمیمی» به پنج اصلی پرداخته شد که محوریت همه مشارکت و اجماع همه افراد جامعه در کنار دولت جهت بهبود و ترمیم آسیبهای اجتماعی است. مسئله بهبود، ترمیم و حمایت زنان مصرف کننده مواد یکی از اهداف عدالت ترمیمی در درمان و پیشگیری از اعتیاد است. چرا که تجربه نشان داده، خطر ابتلای کودکان به انواع مواد در خانوادههای دارای والد معتاد بسیار بیشتر است. از این رو کمک به بهبودی و بازگشت زنان مصرف کننده به جامعه یکی از مهمترین محورهای کاهش شیوع اعتیاد به شمار میرود.
برای تغییر رفتارهای پرخطر زنان مصرفکننده مواد و بازگشت آنان به زندگی سالم و بدون ننگ اجتماعی، علاوه بر امکانات بهداشتی و درمانی، به عوامل اجتماعی نیز نیاز است. سلامتی و بهبود زنان مصرف کننده مواد در گرو چندین عامل مهم است که مهمترین آنها عبارتند از:
- درآمد و پایگاه اجتماعی: یکی از مهمترین محورهای عدالت ترمیمی، حمایت از افراد معتاد پس از درمان و فراهم کردن شرایط زندگی مناسب و بدون طرد اجتماعی است. به نظر میرسد این امر در مورد زنان مصرف کننده بسیار مهمتر باشد. میزان درآمد، تامین مسکن، مواد غذایی خوب و کافی، دسترسی به پزشک و پرداخت هزینههای درمانی موجبات بهبودی زندگی زنان را فراهم میکند.
- سواد و آموزش: به نظر میرسد وضعیت سلامت زنان با ارتقای سطح آموزش آنان بهبود مییابد؛ زیرا توانایی آنها را برای دسترسی به اطلاعات و فهم آنها افزایش داده و به حل مشکلات آنان کمک و امکان یافتن شغل بهتر و درآمد بیشتر را فراهم میکند.
- فرایند رشد دوران کودکی: رشد جسمی و روانی فرد تحت تاثیر ویژگیهای محیطی مانند سطح سواد پدر و مادر، تغذیه خوب، میزان درآمد خانواده و امکان دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی است که در آن رشد یافته است.
- ژنتیک: یکی از عوامل مهم تعیینکننده سلامت، ژنتیک است. چرا که عوامل ژنتیکی زمینهساز برخی بیماریها است.
- محیط اجتماعی: محیطی که زنان در آن زندگی میکنند، وجود انجمنها و تشکلات زنان برای حمایت از یکدیگر و ارزشها و هنجارهای موجود و تلاش در جهت کاستن از تبعیضها در سلامت زنان بسیار مفید است.
- جنسیت: نقشها و مسئولیتهایی که زنان در جایگاه همسر و مادر بر عهده میگیرند بر سلامت و دسترسی آنها در خدمات درمانی و برخورداری از سلامت کامل تاثیر میگذارد.
تعیینکنندههای اجتماعی سلامت برای زنان و به ویژه زنان مصرف کننده مواد از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا زنان نقشها و مسئولیتهای متفاوتی بر عهده دارند. و همین امر مولفههای بهبودی زنان مصرف کننده را با مشکل روبرو کرده است. بر اساس مطالعات انجام شده، غالباً زنان برای حل مشکلات عاطفی به مصرف مواد روی میآورند. همچنین زنان به خاطر فرزندشان، ورود به دوره درمان و بهبودی را نسبت به مردان به تاخیر میاندازند و دیرتر از مردان خود را از جمع مصرفکنندگان مواد جدا میکنند. این مشکلات نشان از وجود تفاوتها میان زنان و مردان و همچنین میان خود زنان در حوزه آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد دارد.
در بررسیهای انجام شده وجود موانعی در بسیاری از جوامع مانع بهبودی و ترمیم وضعیت زنان مصرفکننده مواد شده است. بخشی از این عوامل مربوط به تفاوتهای زیستی و جنسی دو جنس زن و مرد میشود و بخشی مربوط به موانع ساختاری است. وجود خدمات و حمایتها در جامعه غالباً تحت تاثیر عواملی است که در اختیار زنان نیست. گاه به دلیل ضعف مشارکت و ارتباط میان دولت و جامعه اطلاعات کاملی از نیازهای زنان به ویژه در حوزه سلامت جهت سیاستگذاری و برنامهریزی وجود ندارد. در نتیجه برنامهها در جهتی حرکت میکنند که بیشتر نگاه مردانه دارند و زنان در دسترسی به خدمات مورد نیاز با محدودیتهایی روبرو هستند.
همچنین عوامل فرهنگی – اجتماعی مانند وابستگی زنان به مردان در تامین هزینههای زندگی ترسی را در مورد از دست دادن شریک زندگی در زنان رشد میدهد که گاه موجب میشود برای غلبه بر آن، مصرف مواد را شروع و ادامه دهند. ترس از دست دادن فرزندان یکی دیگر از مشکلات روانی مادران است. حتی گاهی زنان به دلیل مصرف مواد خود را سزاوار سرزنش میدانند و اعتماد به نفس پایین آنها درکنار انگ مادر یا زن خود نبدون توسط خانواده و جامعه، باعث پنهان کردن مصرف مواد از سوی زنان شود و همین زنان حمایت خانواده را برای تامین هزینههای، نگهداری فرزندان و حمایتهای عاطفی برای درمان را از دست دهند.
در چارچوب عدالت ترمیمی جهت گسترش بهبود و ترمیم وضعیت زنان مصرف کننده مواد، به نظر میرسد توجه به اصول زیر در ارائه حمایتهای اجتماعی توسط دولت و موسسات خصوصی و غیردولتی ضروری است:
- توجه به تفاوتهای میان زنان و مردان؛
- در اولویت قرار دادن مشکلات مربوط به سلامت زنان؛
- اهمیت روابط شخصی در زندگی زنان، به ویژه زنان دارای شوهران معتاد؛
- انتظارات و نگاه جامعه به زنان؛
- توجه به توانمندیهای زنان در درمان و پیشگیری از اعتیاد؛
- آموزش زنان و دختران در مورد موضوعات و مشکلات مخصوص زنان.
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است. برای مطالعه مقاله قبلی با موضوع «اعتیاد و نظام عدالت ترمیمی» کلیک کنید