در دهه های اخیر دریاها به دنبال پیشرفت در ساخت کشتیهای اقیانوسپیما و تجهیزات مدرن دریایی نقش بیبدیلی در افزایش و تثبیت قدرت کشورها و جایگاه آنان در جامعه بینالمللی ایفا میکنند. هر کشوری که در مسیر کریدورهای بینالمللی قرار دارد، قطعاً از نقش ممتازی در منطقه خود و جهان برخوردار است. در این میان موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان که به منطقه هلال طلایی معروفند و به دنبال آن دو بندر چابهار و گوادر در امتداد سواحل مکران و دریای عمان به دلیل قرارگیری در مسیر خطوط دریایی اصلی کشتیرانی به آفریقا، آسیا و اروپا و به عنوان کوتاهترین راههای ارتباطی و ترانزیتی کشورهای آسیای میانه و افغانستان به بازارهای جهانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. اما در عین حال مخاطراتی را ممکن است برای کشورهای ساحلی خود مانند ایران و پاکستان به همراه داشته باشند. مخاطراتی مانند رقابت قدرتها مانند هند و چین برای به دست آوردن موقعیت بهتر، گسترش شورشها و درگیریهای طایفهای برای به دست آوردن قدرت و پول بیشتر، قاچاق انواع کالا و اسلحه و از همه مهمتر قاچاق مواد مخدر. با توجه به اینکه ایران و پاکستان در مسیر ترانزیت مواد و همچنین در همسایگی بزرگترین تولیدکننده تریاک دنیا یعنی افغانستان قرار دارند، ضروری است، توجه ویژهای به تامین امنیت سواحل مکران به ویژه دو بندر مهم چابهار و گوادر و افزایش همکاریهای منطقهای جهت جلوگیری از ترانزیت مواد داشته باشند. در این میان بندر گوادر به دلیل حجم بالای ترانزیت مواد و معضل امنیتی بسیار بیشتر مورد توجه است و باید به عنوان هشداری برای بندر چابهار دریاها به دو دلیل جذابتر است؛ اول، در مسیرهای دریایی نظارت حقوقی و قانونی و نظامی دولتها ضعیفتر و در عین حال مسیر امنتری جهت ترانزیت و دسترسی به مناطق مهم است؛ دوم، دریاها مسیری بسیار کوتاه در ترانزیت مواد به شمار میروند و اگر بندری در مسیر کریدورهای جهانی باشد قطعاً برای گروههای سازمانیافته تجارت مواد بسیار جذابتر است.
منطقه مکران و چابهار از موقعیت استراتژیک ویژهای در جنوب شرق کشور و ارتباط با کریدورهای جهانی برخوردار است. نوار ساحلی منطقه چابهار از طرفی با نوار ساحلی هرمزگان و شمال خلیج فارس و از طرف دیگر با نوار ساحلی پاکستان و منطقه کراچی همجوار است. این منطقه به وسیله دریای عمان، خلیج عدن و کانال سوئز، به دریای مدیترانه و اروپا، به وسیله اقیانوس هند به آفریقا و دماغه امیدنیک و در نتیجه مدیترانه و همچنین به اقیانوس اطلس و قاره آمریکا راه مییابد. از منظر امنیت ملی، موقعیت استراتژیک منطقه چابهار که ناشی از قرارگیری آن در مدخل ورودی دریای عمان و خلیج فارس و داشتن خورهای شرقی است و نیز نقش بندرگاهی آن به دلیل نزدیکی به شبه قاره هند و توان طبیعی آن در ایفای نقش پوشش بر بنادر خلیج از نظر کنترل تنگه هرمز و اشراف آن بر سواحل جنوبی دریای عمان، امکان کنترل دقیق بر خطوط نظامی در اقیانوس هند و تنگه بابالمندب را به منطقه داده است. به لحاظ وضعیت سیاسی، سیستان و بلوچستان به واسطه همسایه بودن با دو کشور افغانستان و پاکستان و نیز قرارگیری در حاشیه آبهای آزاد دریای عمان به لحاظ استراتژیکی و سیاسی از موقعیت ویژهای برخوردار است. در این میان بندر چابهار یکی از ۱۴ منطقه مهم و استراتژیک دنیا محسوب میشود، همچنین، به عنوان یکی از ۱۰ بندر مهم جهان با موقعیتها و چالشهای مهمی روبرو است.
گوادر در جنوب غربی پاکستان در ساحل خلیج گوادر و همجوار دریای عمان قرار گرفته و فاصله این بندر تا کراچی ۸۰۰ کیلومتر است. بندر گوادر در مسیر بزرگترین راه دریایی و تجاری جهان با داشتن حدود ۶۰ کیلومتر نوار ساحلی از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین بندر گوادر نه تنها برای پاکستان بلکه به عنوان مرکزی برای تجارت دریایی افغانستان، چین و کشورهای آسیای میانه شناخته میشود.به دلیل فاصله زیاد این بندر با مرکز سیاسی، اقتصادی و جمعیتی پاکستان و همچنین محدود شدن کلیه فعالیتهای اقتصادی و تجاری پاکستان به بندر بزرگ کراچی، توسعه بندر گوادر در حاشیه قرار گرفته بود. اما از سال ۱۹۹۹ توسعه این بندر در دستور کار قرار گرفت و در سال ۲۰۰۲ یک توافقنامه مشارکت و سرمایهگذاری کشور چین تعریف شد. این توافقنامه شامل دو طرح اصلی بود، اول، ایجاد منطقه آزاد تجاری و صنعتی گوادر؛ دوم، ایجاد بزرگراه ساحلی مکران است.
دلایل اهمیت دو بندر چابهار و گوادر
دو بندر چابهار و گوادر در فاصله ۷۰ کیلومتری از یکدیگر قرار دارند. موقعیت جغرافیایی دو کشور افغانستان و پاکستان، دسترسی کشورهای آسیای میانه و رقابت چین و هند و نیز اختلافات موجود میان هند و پاکستان موجب شده تا این دو بندر در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گیرد. بندر چابهار ایران برای هند اهمیت زیادی دارد و مهمترین دلیل آن موقعیت راهبردی این بندر است ؛ برای هند که سالیان سال است با پاکستان مشکلات متعددی دارد و از طرفی خواهان کنترل قدرت گرفتن بیشتر چین در منطقه مکران و بنادر مهم این منطقه است، از این رو به ویژه در سالهای اخیر با ادامه اختلافات هند با کشورهای همسایه خود مانند پاکستان، چین و هند خواهان افزایش قدرت و نفوذ خود از طریق یک مسیر جدید برای دسترسی به کشورهای غرب و آسیای مرکزی ایجاد و از این طریق منافع خود در افغانستان را گسترش دهد. از این رو بندر چابهار به عنوان بندری استراتژیک، دسترسی هند به افغانستان را از طریق دریا آسان میکند. بندر چابهار دسترسی راهبردی به افغانستان را برای هند و چین فراهم میکند. اما از طرفی پاکستان همواره با دسترسی هند به خاک این کشور جهت تجارت با افغانستان مخالفت کرده و همین باعث شده هند به دنبال مسیرهای جایگزین باشد. بنابراین حضور پررنگ هندیها در بندر چابهار هدفی جز ایستادن در مقابل پاکستان در تجارت و دسترسی آسان به افغانستان ندارد.
یکی از مهمترین رقبای بندر چابهار، بندر گوادر پاکستان است. در دهههای اخیر منافع اقتصادی پاکستان در کنار دغدغههای نظامی و امنیتی آن،موجب توجه جدی این کشور به توسعه گوادر شده است. از سویی بلوچستان پاکستان در موقعیت استراتژیک ویژهای قرار دارد و همین امر کشور چین را ترغیب کرده که در بندر گوادر سرمایهگذاری کند و تجارت و بازرگانی را در منطقه رونق دهد و در دریای عمان قدرتمند شود. از عمدهترین اهداف چین جهت توسعه بندر گوادر را به طور خلاصه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:۱- افزایش فشار ژئوپلتیکی بر هند؛ ۲- رهایی از وابستگی به تنگه مالاکا؛ ۳- تامین انرژی مورد نیاز خود با هزینه کمتر؛ ۴- اتصال مناطق غربی چین به بازارهای جهانی.
به نظر میرسد با توجه به مخاطرات امنیتی و راهبردی که در منطقه خلیجفارس هم برای کشورهای حاشیه آن و همینطور دیگر قدرتها پیش آمده، توجه به خط ساحلی منطقه مکران و بنادر مهم در دریای عمان بسیار افزایش یافته است. در واقع مزیتهای دو بندر گوادر و چابهار موجب شده تا چین، پاکستان، هند و ایران هر کدام به دنبال افزایش منافع خود باشند و در این میان موقعیت ژئوپلتیک ایران و پاکستان نقش تعیینکنندهای برای دو کشور هند و چین دارد. مقایسه مزیتهای دو بندر چابهار و گوادر ، گواه اهمیت این منطقه است.
اولین مزیت این دو بندر به فاصله آنها تا آسیای میانه مربوط میشود، از آنجا که بندر گوادر تنها از نظر تجارت ترانزیتی با ازبکستان و تاجیکستان میتواند با چابهار رقابت کند و دیگر مناطق این ناحیه در فاصله خیلی دوری از گوادر قرار دارند، ترانزیت از طریق گوادر برای دیگر کشورها اصلاً به صرفه نیست. دوم، ترکمنستان کوتاهترین مسیر جادهای بین گوادر و عشق آباد است؛ بنابراین بندر گوادر از این نظر نسبت به چابهار و بندرعباس دارای عدم مزیت است. سوم، ازبکستان کوتاهترین مسیر مواصلاتی بین گوادر و تاشکند، مسافتی نزدیک به ۲۹۱۲ کیلومتر دارد که نسبت به چابهار و بندرعباس به ترتیب ۱۹۸ و ۲۶۶ کیلومتر از لحاظ فاصله دارای مزیت است. چهارم، تاجیکستان کوتاهترین مسیر جادهای بین گوادر تا دوشنبه نسبت به چابهار و بندرعباس دارای مزیت است. بنابراین گوادر برای ترانزیت به تاجیکستان و ازبکستان، از لحاظ مسافت جادهای نسبت به چابهار دارای مزیت است، اما در مورد ترکمنستان و افغانستان شرایط به نفع چابهار است.
مقایسه نسبی دو بندر نشان میدهد که از نظر وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، امنیت منطقهای در بندر، امنیت راههای ارتباطی، ترانزیت مواد مخدر و تهدید از طرف کشورهای همسایه، بندر چابهار وضعیت بهتری دارد، از نظر موقعیت استراتژیک هر دو بندر وضعیت یکسانی دارند و از نظر زیرساختهای حمل و نقلی و تجهیزات بندری، بندر گوادر در سالهای اخیر با سرمایهگذاری گسترده چینیها وضعیت بهتری پیدا کرده است.
فاکتورها | بندر گوادر | بندر چابهار |
موقعیت استراتژیک | دارد | دارد |
زیرساختهای حمل و نقل | در حال توسعه | ضعیف |
تاسیاست و تجهیزات بندری | درحال توسعه | ضعیف |
وضعیت سیاسی آرام | ندارد | دارد |
وضعیت اجتماعی-فرهنگی مناسب | ندارد | دارد |
امنیت منطقهای در بندر | ندارد | دارد |
ترانزیت مواد مخدر | خیلی زیاد | کم |
تهدید از طرف کشورهای همسایه | وجود دارد | وجود ندارد |
اختلاف با کشورهای همسایه | دارد | ندارد |
جدول ۱) فاکتورهای مقایسهای دو بندر گوادر و چابهار
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است.