با توجه به این امر که انسان موجودی زیستی-روانی-اجتماعی و معنوی است؛ نیاز است تا با این رویکرد در بررسی آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد به موازات عنایت به مولفههای روانشناختی، جامعه شناختی و زیستشناختی به رابطه دین و معنویت نیز توجه ویژه شود. امروزه مفاهیم سلامت معنوی و بهزیستی معنوی وارد حوزه آکادمیک شده و بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در واقع درمان بیماریهای روانی و بهداشت روان و جسم مانند اعتیاد باید با باورها و رفتارهای معنوی همراه باشد.
پژوهشها نشان دادهاند داشتن نگرش مذهبی، خودکارآمدی پایدار و باورهای مذهبی با کاهش استرسهای روانشناختی و پیشگیری از رفتارهای پرخطری مانند کشیدن سیگار، مصرف الکل و مواد در ارتباط است. به گونهای که دینداری و معنویت از تاثیر فشارهای زندگی بر گرایش به مصرف مواد میکاهد و در طول زمان نیز میزان افزایش مصرف مواد را مهار میکند.
خودکارآمدی[۱] به معنای اعتقاد محکم فرد به تواناییهای خود است که باعث تحریک انگیزش و منابع شناختی فرد در رشته اعمالی که برای انجام موفقیتآمیز یک کار خاص لازم است، میشود. خودکارآمدی بالا باعث افزایش تلاش، پشتکار و انگیزش فرد میشود و از موثرترین عوامل تعیینکننده عملکرد افراد به ویژه در کنترل، پایش و پیشگیری برنامههای کنترل مواد و اعتیاد است.
بنابراین، خودکارآمدی اعتقاد فرد است که به واسطه آن میتواند رفتار لازم برای رسیدن به یک هدف مورد نظر را به طور موفقیتآمیزی اجرا کند. چهار منبع اصلی داوری شخص درباره خودکارآمدی عبارتند از: تجربیات موفق قبلی، تشویق و ترغیب کلامی، تجربههای جانشینی و انگیختگی فیزیولوژیکی.[۲] بر اساس نظر بندورا[۳] واضع مهم نظریه خودکارآمدی، رفتار سوء مصرف مواد از یک سو به وسیله الگوبرداری، تقلید و تقویت در حوزهی روابط بین فردی آموخته میشود و از سوی دیگر تحت تاثیر عوامل درون فردی مانند خودکارآمدی و باورهای فردی قرار میگیرد.[۴] بر این اساس بین افراد دارای اختلالات مصرف مواد مخدر با افراد دارای اختلالات مصرف مواد محرک و روانگردان در میزان خودکارآمدی تفاوت وجود دارد. افراد وابسته به مواد در مقایسه با افراد عادی و افراد وابسته به مواد محرک از خودکارآمدی پایینتری برخوردارند.
خودکارآمدی بالا در افراد سلامت معنوی را تقویت و از آن به عنوان سپری در مقابل وابستگی به مواد استفاده میشود. سلامت معنوی یکی از ابعاد مهم سلامت در انسان است که ارتباط هماهنگ و یکپارچه را بین نیروهای داخلی فراهم میکند و با ویژگیهای ثبت در زندگی، صلح، تناسب و هماهنگی، احساس ارتباط نزدیک با خویشتن، خدا، جامعه و محیط مشخص میشود. به نظر میرسد نوجوانانی که دارای بهره سلامت معنوی پایینی هستند و نمرات پایینی در اندازهگیری میزان فعالیت دینی به دست میآورنددر مقایسه با نوجوانان دارای سطح بالاتر فعالیت دینی، مصرف و سوء مصرف مواد بیشتری دارند.
بر این اساس گسترش باورهای خودکارآمدی در واقع شناختهایی که باعث شروع تغییرات رفتارهای سلامتی میشوند با تلاش بیشتر فرد در تحمل موانع و شکستهای زندگی همراه است. در خودکارآمدی، اعتقاد فرد بر این است که به واسطهی آن میتواند رفتار لازم برای رسیدن به یک هدف مورد نظر را به طور موفقیتآمیزی اجرا کند. در این راستا هوش معنوی[۵] یکی از مفاهیمی است که در کنار توجه روانشناسان به حوزه دین و معنویت توسعه یافته و راهکارها و راهبردهای استفاده از هوش معنوی را در حل مشکلات اجتماعی و فردی مانند اعتیاد را آموزش میدهد.
هوش معنوی شامل داشتن حس معنا و ماموریت نسبت به زندگی و ارزشها، حس تقدس در زندگی، درک متعادلتر از ارزش مادیات و اعتقاد بهتر شدن دنیا است، در واقع مجموعهای از تواناییها و ظریفیتها و منابع معنوی است که کاربست آنها موجب افزایش انطباقپذیری و در نتیجه سلامت روان افراد میشود. بدین معنا هوش معنوی به ما اجازه میدهد تا آنجایی که ممکن است موقعیت را تغییر و یا بهتر کرده و در واقع با استفاده از نگرشها و باورهای مذهبی شکل گرفته در چارچوب هوش معنوی به فرد اجازه اداره شرایط یا موقعیتهای نامناسب (مانند حضور در جمع دوستان و همسالانی که سیگار یا مواد کم خطر مصرف میکنند) داده میشود.
[۱] Self-efficacy
[۲] Badr, H.E.; & Moody, P.M. (2005). Self-Efficacy: A Predictor for Smoking Cessation Contemplators in Kuwaiti Adults. International journal of behavioral, 12(4), 273-7
[۳] Bandura
[۴] Bandura, A. (1993). Cognitive processes in mediating behavioral change. Journal of personality and social psychology, 35, 125-39 .
[۵] Spiritual Intelligence
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است