بحران اعتیاد، قاچاق مواد و کنترل مرزها به دلیل همجواری با دو تولیدکننده اصلی تریاک و هروئین دنیا یعنی افغانستان و پاکستان به یکی از دغدغههای اصلی مسئولان و مردم ایران تبدیل شده است. به گونهای که به ویژه از بعد از دهه ۱۳۸۰ با افزایش شیوع اعتیاد در کشور و ظهور انواع مواد جدید، همواره طرحها و برنامههایی مطرح و انجام شده است. برخی از این برنامهها به ویژه در حوزه مبارزه با عرضه موفقیتآمیز و برخی مانند حوزه پیشگیری ناموفق بودهاند. از سوی دیگر درمان، اصلیترین اولویت سیاستمداران و برخی از متخصصان و درمانگران بوده و با وجود هزینهها و برنامههای بسیاری به دنبال داشته، منافع حاصل از آن تنها متوجه قشری اندک از جامعه شده است که به طور مستقیم و غیر مستقیم درگیر اعتیاد بوده اند. در حالی که یافتههای پژوهشگران نشان از آن دارد که تدوین و اجرای برنامههای پیشگیرانه که معطوف به بیش از ۹۰ درصد جامعه هستند، ۱۰ برابر تأثیرگذاری بیشتر و در عین حال ۱۰ برابر هزینه کمتری دارند. از این رو به نظر میرسد،کنترل بحران اعتیاد و مواد در کشور نیازمند نگاهی متوازن در تمامی حوزههای مبارزه با عرضه، کاهش تقاضا و درمان است. در حالی که در ایران اولویت تدوین و اجراء برنامهها در دو حوزه درمان و مبارزه با عرضه است، تجربه جهانی نشان از موفقیت حوزه پیشگیری در کنترل اعتیاد و مواد دارد.
برنامههای مبارزه با اعتیاد و قاچاق مواد در کشور عموماً تحت تاثیر دو جریان اصلی است: اول، «مبارزه بیامان با قاچاق انواع مواد در مرزها و داخل کشور» است که همواره یکی از مهمترین استراتژیهای کلان ملی مبارزه با عرضه مواد و ورود مواد با داخل کشور و استفاده از موقعیت جغرافیایی ایران به عنوان مسیر ترانزیت جهانی مواد است. دوم، با افزایش شیوع اعتیاد در کشور از اواخر دهه ۷۰ ، «درمان و بازپروری معتادان» به اولویت اصلی سیاستمداران و درمانگران ایرانی تبدیل شد. در این میان همواره طرحهای متعددی مطرح و بعد از اجرایی شدن نتایج نشان دهنده آن بود که نواقصشان بیشتر از فوایدشان بوده است. از طرح توزیع دولتی و حتی کاشت دولتی تریاک قبل از انقلاب تا توزیع انواع داروهای نگهدارنده مانند متادون و شربت تریاک و حتی طرح توزیع تریاک جهت مدیریت مصرف مواد بعد از انقلاب از جمله اقدامات متعددی است که برخی انجام و برخی در حد طرح باقی ماندهاند. نگاهی اجمالی به روند تاریخی اقدامات انجام شده در حوزه درمان، کاهش آسیب و کنترل اعتیاد در کشور نشان از مغفول ماندن حوزه پیشگیری دارد.
طرح توزیع انواع مواد به صورت دولتی در ایران با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و وجود برخی مشکلات ساختاری و شکلی و موقعیت جغرافیایی با وجود مبارزه با عرضه در مرزها و داخل کشور،همواره فرایند دسترسی به مواد وداروها را آسان کرده و باعث بروز مشکلاتی شده است. تجربه ثابت کرده امکان نشت مواد دولتی در بازار آزاد بسیار زیاد است. بنابراین کنترل و پیشگیری از اعتیاد در کشور نسبت به کنترل مصرف مواد باید در اولویت قرار گیرد و به صرفهترین و بادوامترین استراتژی در کنترل اعتیاد ر اولویت تدوین و پیشبرد برنامههای پیشگیرانه در مقابل برنامههای حوزه درمان و کاهش آسیب است.
مهمترین علل و عوامل افزایش شیوع اعتیاد در کشور در وجود مشکلات ساختاری، اقتصادی و اجتماعی به ویژه وجود انواع نابرابریها، بیکاری و فقر است، نه اساساً مدیریت مصرف مواد مصرفکنندگان انواع مواد یا توزیع دولتی مواد وداروهای نگهدارنده. هرچند مدیریت این حوزه امری لازم است اما زمانی میتواند به بهبودی نهایی فرد مصرفکننده منتهی شود که برای او شرایط اجتماعی و اقتصادی بازگشت به جامعه فراهم باشد.
به نظر میرسد بهتر است متخصصان، پژوهشگران و دستگاههای دولتی و غیردولتی بیش از اینکه به دنبال تدوین و اجرای طرحهای جدید در حوزه درمان و کاهش آسیب باشند، به حوزه پیشگیری بپردازند. در واقع اگر به جای صرف زمان و هزینه در حوزه درمان به حوزه پیشگیری، به جای کنترل و مدیریت و توزیع مواد دولتی به مدیریت و برنامهریزی در حوزه پیشگیری پرداخته میشد، اکنون وضعیت کنترل اعتیاد در کشور بسیار بهتر بود. هر چند نمیتوان برنامهها و سیاستهای اعمال شده در حوزه پیشگیری در کشور را نادیده گرفت اما حجم این برنامهها در مقابل حوزه درمان بسیار کمتر است. امروزه با برخی تغییرات ساختاری و بینشی طرحهایی توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر در حوزه پیشگیری در حال انجام است در این میان میتوان به طرح یاریگران ستاد اشاره کرد که امید میرود در آینده در کنترل و پیشگیری از اعتیاد به ویژه در دانشآموزان و جوانان موثر باشد.
وضعیت موجود اعتیاد در کشور نشان از چند نکته مهم دارد: اول، افزایش شیوع اعتیاد سالانه و به دنبال آن کاهش سن شروع اعتیاد در کشور؛ دوم، تغییرات الگوی مصرف مواد از مواد مخدر سنتی به سوی مواد روانگردان و محرک؛ سوم، افزایش تولید تریاک در کشورهای همسایه و گسترش قاچاق مواد از مسیر ترانزیتی ایران و همچنین تولید بیسابقه مواد صنعتی مانند شیشه که ذائقه مصرف بسیاری از مصرفکنندگان ایرانی است؛ چهارم، گسترش طرحهای حوزه درمان و کاهش آسیب در مقابل طرحهای حوزه پیشگیری. تمامی موارد بالا نشان میدهد وضعیت موجود نیاز به بازنگری در سیاستها و برنامهها دارد. هرچند برنامههای حوزه درمان و بهویژه مبارزه با عرضه باید ادامه یابد. اما آسیبشناسی این برنامهها نشان داد، اگر در حوزه پیشگیری طرحها و برنامههای جدی انجام میشد، وضعیت موجود بسیار بهتر بود. به ویژه پیشبرد برنامههای پیشگیرانه در خانوادهها و مدارس میتواند برای افراد در معرض اعتیاد بسیار کارساز باشد. تجربه ثابت کرده بسیاری از افرادی که در نوجوانی روی به مصرف تفنیی مواد وسیگار میآورند، دارای خانوادههای ناکارآمد یا والد معتاد بودهاند، انجام برنامههای پیشگیرانه برای این دسته میتواند در پیشگیری از اعتیاد در آینده بسیار مفید باشد. از این رو پیشنهاد میشود، متولیان، سیاستگذاران و برنامهریزان اولویت را در تدوین و اجرای برنامههای پیشگیرانه قرار دهند.
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است.