در تعریف اولیه و محدود مفهوم طرد مترادف با فقر درآمدی و وضعیت افرادی است که نمیتوانند به بازار کار ملحق شوند و یا کار و دستمزد پایینی دارند. اما در تعریف گسترده طرد معانی وسیعی از فقر، نابرابری درآمدی، محرومیت یا فقدان شغل دارد. در حوزه بحث طرد اجتماعی، تعدادی از گروههای اجتماعی، جمعیتهای در معرض خطر محسوب میشوند. دو گروه زنان و جوانان بیش از سایر افراد در معرض طردشدن قرار دارند. همچنین داشتن فاکتورهای مطرودساز مانند جنسیت، سن، قومیت، نژاد و غیره به طور همزمان و در تلاقی با یکدیگر، ممکن است احتمال طردشدن در چنین گروههایی را بسیار قوت بخشد.
گزارش سال ۲۰۰۷ یونسیف طرد اجتماعی را مبتنی بر عامل سن در ترکیب با جنسیت میداند که اغلب در مورد دختران کم سن و محروم از نظر دسترسی به خدمات اجتماعی، حقوق اساسی و حقوق کودک به کار میرود. بر این اساس اغلب، زنان و دختران جوان با دارا بودن دو مشخصه طردزا، یعی زن بودن و جوان بودن، جزء گروههای پرخطر در زمینه طرد اجتماعی محسوب میشوند.
آمارتیا سن[۱] با بهکارگیری مفهوم «قابلیت» عنصر جدیدی را وارد حوزه محرومیت نموده و بر اساس آن «طرد قابلیتی» را تعریف کرده است. به اعتقاد سن قابلیت یعنی آنچه مردم واقعاً قادر به انجام آن هستند. به عنوان مثال، یک فرد معلول در مقایسه با یک فرد سالم با درآمدی مساوی در موقعیت نامناسبتری به سر مییرد، زیرا که او از یک محرومیت قابلیتی و نه درآمدی رنج میبرد. همچنین طرد خاصیتی دارد که میتواند فردی را به سمت محرومیتهای دیگری نیز سوق دهد و فرصتهای موجود در زندگی را برای او محدودتر کند. به عنوان مثال، طرد شدن از موقعیت شاغل بودن، میتواند فرد را به سمت شرایط بد اقتصادی و محرومیتهای دیگر مانند بیخانمانی و سوء تغذیه سوق دهد[۲].
بنابراین مفهوم طرد اجتماعی، الگویی جدید و جامع برای درک ماهیت اجتماعی گرایش و وابستگی به مواد است. این مفهوم اساساً مشتمل بر فقر و محرومیت مزمن و تبعیضهای ساختاری و همچنین فاکتورهای فردی و اجتماعی است که مورد توجه الگوهای سنتی تحلیل اعتیاد است. اما امروزه در حوزه اعتیاد تاثیرات تعاملی و برآیندی آنها در درازمدت مورد توجه محققان الگوی طرد اجتماعی قرار گرفته است.
باید تاکید کرد، طرد اجتماعی شرایطی نیست که در یک لحظه حاصل شود بلکه نتیجه فرآیندی است که با اشکالی از به حاشیه رانده شدن شروع میشود و ممکن است به تدریج به سمت طرد کامل اجتماعی کشیده شود. بر اساس مطالعات انجام شده اغلب معتادان، اعضای محروم و مطرود اجتماعی هستند. همچنین بخش قابل توجهی از کسانی که برای درمان اعتیاد مراجعه میکنند، طرد و محرومیت، به عنوان عاملی مهم در شروع اعتیاد و درمان آن به ویژه در زنان به شمار میرود.
از عوامل موثر در رابطه با ظهور اعتیاد همانطور که گفته شد، طردشدگی است. در این میان هویت از جمله عناصر مهم است که شرایط طردشدگی را گسترش میدهد. تجربه شرایط و حوادث مطرودساز مانند محرومیتهای مادی، محرومیتهای اجتماعی، شرایط نامناسب کودکی، آزارهای مکرر روحی و جسمی در خانواده و جامعه در زندگی گذشته و کنونی فرد میتواند منجر به شکلگیری اختلالهی هویتی شود و او به دنبال ترمیم آسیبهای هویتی به سمت احراز هویت جدید هدایت شود. در این حالت چنانچه شرایط و زمینههای مساعد اعتیاد مانند دسترسی به مواد و یا ارتباط با گروهها و همسالان مرتبط با مصرف مواد وجود داشته باشد، فرد در پاسخ به اختلالهای هویتی خود در نتیجه طردشدگی به دنبال هویت جایگزین، به سوی عضویت در گروههای مرتبط با مواد و نهایتاً اعتیاد هدایت میشود. گروههایی که جوانان برای ابراز هویت و ارتباط آنان با خود و اجتماع خود انتخاب میکنند با سه ویژگی الگوی فراغت، گروه همسالان و سبک رفتاری آنان در ارتباط بسیار نزدیک است.
به عنوان مثال خرده فرهنگ جوانی که موافق اعتیاد است، یعنی الگوی فراغت، ارتباط با همسالان و سبک رفتاری در آن به گونهای است که رفتارها و هنجارهای موافق اعتیاد را میپذیرد، میتواند منبعی باشد که افراد برخاسته از بسترهای خانوادگی و اجتماعی تبعیضآلود و طردآمیز با هویت آسیبدیده را به سوی اعتیاد کشاند. به طور کلی خردهفرهنگهای جوانی عموماً از سه ویژگی مهم برخوردارند: اول، محوریت آنها بر فراغت به جای کار است؛ دوم، سازمانیافتگی خردهفرهنگهای جوانان حول گروههای همسال و تجلی جمعی آن؛ سوم، سبک رفتاری. در خردهفرهنگ جوانی موافق اعتیاد هر یک از سه ویژگی بالا به دنبال همراهی آنها با اعتیاد یعنی اوقات فرغت موافق اعتیاد، همسالان که نسبت به اعتیاد گرایش دارند و نیز سبک رفتاری موافق اعتیاد مورد نظر قرار میگیرد.
طرد اجتماعی متغیری است که در نتیجه محرومیتهای عینی و ذهنی کسانی که میزان محرومیت آنها نسبتاً بالاست و فقدان مهمی را در طول زندگیشان تجربه کردهاند، بروز میکند. این افراد به خاطر تعلق به گروه خاص یا در اثر وقوع حوادث طردساز، خود را متفاوت با اعضای جامعه و در جایگاهی مادون، فضایی آغشته به تبعیض و در مجموع در حاشیه میبینند. چنین شرایطی موجب میشود آنان امتیاز بالایی به خود، اطرافیان و زندگیشان ندهند و ناتوان از کنترل و مراقبت از خود در برابر خطرات محیطی و اجتماعی، در پی جبران خلاءهای هویتی، به سوی اعتیاد کشیده شوند.
پینوشتها
[۱] Amartya Kumar Sen
[۲] Sen, Amartya (2000) “ Social Exclusion: Concept, Application and Scrutiny” , Asian Development Bank.