به گزارش روزنامه اعتماد، طی ۱۸ ماه اخیر و به دنبال بازگشت دوباره امارت اسلامی به سکوی قدرت، هرگونه تغییرات در عرصه کشت خشخاش و تولید تریاک و هرویین در همسایه شرقی، واکنشهایی در کارشناسان متولی رصد بازار عرضه و تقاضای مواد به دنبال داشته که محور این واکنشها، حول تاثیرات منفی بر امنیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی فرامرزی ایران بوده است. درحالی که سراسر مرز شرقی ایران و همچنین مرز دریایی در جنوب شرق، مسیر ورود تریاک، شیشه و هرویین افغانستان به داخل کشور است و با وجود آنکه شبکه قاچاق مواد افغانستان، طی دهه اخیر و به دنبال ناامنی مرزهای زمینی در مسیر شمال (مسیر ترانزیت مواد از آسیای میانه) و مسیر بالکان (مسیر ترانزیت مواد از مسیر ایران به سمت ترکیه و اروپای شرقی تا اروپای غربی) ناچار به انتخاب گذرهای فرعی پرهزینهتر و دورتر اما امنتر شده، همچنان ایران، هم به عنوان یک بازار عرضه و تقاضای همواره بیدار و هم، به عنوان مهمترین و اصلیترین مسیر ترانزیت برای انتقال مواد به سمت اروپای غربی، انتخاب محبوب شبکه قاچاق مواد افغانستان بوده است. در اولین نشست مشترکی هم که روز ۸ بهمن ماه سال جاری با موضوع «بررسی وضعیت مخدری افغانستان پس از خروج امریکا» با حضور کارشناسان موسسه هماندیشی جهانی راه برتر (کادراس) و خانه اندیشهورزان برگزار شد، اگرچه که حضور نیروهای خارجی در افغانستان طی دو دهه اخیر و بعد از اولین نوبت خلع قدرت طالبان در سال ۲۰۰۱، به عنوان عامل موثر بر توسعه تمام زیرساختهای تولید و تجارت مواد در این کشور مورد توجه قرار گرفت اما نتیجه نهایی حرفهای تمام سخنرانان این بود که هرگونه تغییر در بستر تولید مواد در افغانستان، به نتایج نگرانکنندهای برای همسایه غربی این کشور منجر خواهد شد به خصوص که با گذشت ۱۸ ماه از بازگشت امارت اسلامی به اریکه قدرت، همچنان ولایات هلمند و قندهار در جنوب غرب و غرب افغانستان و در فاصله چند کیلومتری مرزهای ایران، مهمترین کانون کشت خشخاش و تولید تریاک است و تا امروز هم هیچ گزارشی درباره جمعآوری و انهدام آزمایشگاههای سیار تولید هرویین و توقف تولید متامفتامین در غربیترین منطقه افغانستان و در جوار مرز ایران منتشر نشده است.
در این نشست تخصصی، منصور براتی، معاون پژوهشی موسسه کادراس، علاوه بر اشاره به تاثیر جنگ و بیثباتی داخلی و هجوم بیگانگان و ناآرامی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی متعاقب آن بر توسعه تدریجی کشت خشخاش و تولید و تجارت مواد در افغانستان طی ۴ دهه اخیر، تایید کرد که بروز خشکسالی در منطقه مثلث طلایی (کشورهای لائوس، میانمار و تایلند) از اواخر دهه ۱۹۷۰ عامل مهمی در وسعت گرفتن بازار تولید مواد در افغانستان و تبدیل این کشور به بزرگترین تولیدکننده تریاک، مرفین و هرویین جهان بوده و در نگاهی به سهم نیروهای خارجی در ایجاد چنین جایگاهی برای افغانستان گفت: «بعد از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱، برنامههای ناصحیح این نهادها و کشورها و ازجمله اجرای قانون ممنوعیت و مبارزه با مواد مخدر، ریشهکنسازی، توسعه جایگزین و حمایت سیاسی از نهادهای جدید که با مختصات و مقتضیات افغانستان همخوانی نداشت، نتوانست از رشد و نهادینه شدن اقتصاد مخدری در افغانستان جلوگیری کند. به عنوان نمونه، سازمان ملل در زمینه کشت جایگزین و ازجمله گندم، برنج و انواع میوهها تلاش کرد اما این برنامه به دلیل اجرای ناقص و بدون درنظر گرفتن همه ابعاد چرخه کشت، برداشت، دستهبندی و استحصال، انتقال و فروش در بازار مصرف نتوانست در بلندمدت به کاهش کشت خشخاش و تولید مشتقات تریاک در افغانستان کمک کند زیرا نه تنها محصولات تولید شده از کیفیت لازم برای رقابت با محصولات موجود در بازارهای منطقهای، داخلی و بینالمللی برخوردار نبود، سایر تمهیدات موردنیاز برای عرضه این محصولات به بازار هم فراهم نشده بود. بنابراین، برخلاف برنامه جاهطلبانه قدرتهای اشغالگر افغانستان درباره ریشهکنسازی تولید مواد در این کشور ظرف ۱۰ سال، کشت خشخاش در افغانستان در سالهای بعد چند بار به رکوردهایی مثالزدنی در مقایسه با وسعت ۸۰ هزار هکتاری کشت خشخاش در دهه ۱۹۹۰ میلادی رسید و ازجمله در سال ۲۰۰۴، حدود ۱۳۰ هزار هکتار، در سال ۲۰۰۷، بیش از ۱۹۰هزار هکتار و در سال ۲۰۱۷ بیش از ۳۲۰هزار هکتار خشخاش در افغانستان کاشته شد.»
محمدکاظم حکیمی، استاد دانشگاه بلخ و از دیگر سخنرانان این نشست پژوهشی هم، سیاست ائتلاف بینالمللی برای مبارزه با نارکوتروریسم (هم پیمانی تروریسم و شبکه قاچاق مواد مخدر) را شکست خورده دانست و تایید کرد که مشکلات اقتصادی فزاینده و فقر و بیکاری در افغانستان، عامل مهمی در روی آوردن نسل جوان به کشت، تولید و تجارت غیرقانونی مواد بوده و هست و اشاره داشت که حضور نیروهای ائتلاف در افغانستان طی دو دهه اخیر، نه تنها در حل چالشهای این کشور موثر نبوده بلکه به تداوم برخی آسیبها همچون گسترش نارکوتروریسم منجر شده است.
محمد بیات، پژوهشگر ارشد موسسه کادراس و از دیگر سخنرانان این نشست، در بررسی وضعیت مخدری افغانستان پس از قدرتگیری طالبان، به حکم رهبر طالبان در آوریل ۲۰۲۲ درباره جرمانگاری و ممنوعیت تجارت انواع مواد اشارهای داشت و این فرمان را نشاندهنده عزم جدی دولت کنونی افغانستان برای مبارزه با تجارت مواد دانست. بیات با استناد به حکم مشابهی که در دور اول حکمرانی امارت اسلامی و در جولای ۲۰۰۰ توسط ملا محمد عمر (رهبر پیشین طالبان) صادر و به کاهش ۹۱درصدی کشت خشخاش منجر شد، هدف از صدور این حکم را، ترسیم چهرهای موجه از طالبان در جامعه جهانی دانست و با اشاره به سهم ۳۰درصدی تجارت مواد از اقتصاد ملی افغانستان، تداوم تحریمهای اقتصادی تحمیل شده بر این کشور، توقیف اموال دولت افغانستان در بانکهای خارجی و همچنین قطع کمکهای بینالمللی را از جمله متغیرهای مخل اجرای صددرصدی حکم آخوندزاده درباره مبارزه با مواد مخدر برشمرد.
در این نشست، کارشناسان با نگاهی به پیامدهای احتمالی سیاست دولت جدید افغانستان در مبارزه با تجارت مواد برای ایران، از دو منظر خوشبینانه و بدبینانه تاکید داشتند که سیاستگذاران کشور باید نسبت به جدیت، صداقت و موفقیت طالبان در اعمال سیاست مبارزه با مواد حساس باشند، زیرا چه طالبان در این روند، جدی، صادق و موفق ظاهر شود و چه ادعاهای طالبان در مبارزه با تجارت مواد، یک حرکت نمایشی باشد، بر امنیت ملی و انسانی ایران تاثیرگذار خواهد بود.
براتی از «منظر خوشبینانه» این نظریه را مطرح کرد که «اگر فرض کنیم طالبان در مواضع اعلامی خود مبنی بر مقابله با تجارت مواد و ممنوعسازی آن، هم جدی و صادق باشد و هم به صورت موفقیتآمیز بتواند این سیاستها را به مرحله اجرا بگذارد، این امر پیامدهای متفاوتی برای ایران دارد. اقدامات طالبان ممکن است بهطور کلی میزان دسترسی به مواد را کاهش دهد که این اتفاق در کاهش مصرف و دشواری دسترسی به مواد موثر خواهد بود اما سیاستگذاران کشورمان باید به این موضوع نیز توجه کنند که ممنوع شدن کشت خشخاش و تولید تریاک در افغانستان، زنجیره تامین مواد را مختل میکند و از آنجا که ۵۰درصد معتادان در ایران، مصرفکننده تریاک هستند، کاهش دسترسی به مواد میتواند به افزایش شدید قیمت تریاک و کاهش خلوص آن منجر شود که این اتفاق باعث بروز مشکلات و بحرانهایی برای سلامت مصرفکنندگان مواد خواهد شد. گرانی قیمت یا کاهش دسترسی به تریاک، ممکن است گروهی از مصرفکنندگان را به سوی مواد پرخطرتر مانند شیشه سوق دهد یا برخی مصرفکنندگان را به چندمصرفی وادار کند و همچنین احتمال ایجاد آشپزخانههای مواد داخل مرزهای ایران هم وجود دارد.»
بیات نیز با طرح «منظر بدبینانه» گفت: «وضعیت کنونی افغانستان و پیچیدگیهای اقتصادی طالبان، دست امارت اسلامی را برای ممنوعسازی جدی تجارت مواد میبندد و باعث میشود طالبان نتواند از سهم ۱۵درصدی انتفاع تولید خشخاش در تولید ناخالص داخلی افغانستان چشمپوشی کند. اگر طالبان در اجرای مواضع اعلامی خود صادق، جدی و موفق نباشد، زنجیره تامین و عرضه مواد همچون گذشته و بدون اختلال چشمگیری تداوم خواهد داشت علاوه بر آنکه ثابت ماندن قیمت مواد و افزایش سطح زیر کشت خشخاش از دیگر تبعات شکست طالبان در اجرای این سیاستهای اعلامی خواهد بود.»