شنبه , ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

جنگ، اختلافات داخلی و جرایم سازمان‌یافته در افغانستان

جنگ‌های طولانی و درگیری‌های مسلحانه سبب ایجاد فرصت‌های جدیدی برای شکل‌گیری و توسعه انواع جرایم سازمان‌یافته در افغانستان شده است. برای بررسی و تحلیل این مشکله لازم است تا نگاهی به «اقتصاد غیرقانونی» و «سودمحور» افغانستان داشته باشیم. اگرچه تجارت غیر رسمی در افغانستان بستری برای فعالیت‌های مجرمانه شناخته می‌شود؛ اما افراد زیادی با انگیزه‌های متفاوت در بخش گوناگون این حوزه مشغول به فعالیت هستند. به عبارت دیگر تعارض انگیزه افراد برای شرکت در فعالیت‌های غیرقانونی می‌تواند در زمینه «اقتصادی»، «بقاء»، «محافظت» و «مقابله» باشد.

 

در دهه ۱۹۷۰ میلادی با عدم شکل‌گیری دولت متمرکز در افغانستان و واگذاری «قدرت» به تعدادی از واحدهای محلی نوعی خلاء سیاسی برای نظارت بر بازار غیر رسمی کشور پدید آمد. به گفته رومن بالجاق جنگ‌سالاران محلی با استفاده از اشکال مختلف قدرت به دنبال جلوگیری از ظهور یک دولت متمرکز در افغانستان هستند. این افراد توانستند در سطح محلی قدرت خود را تثبیت کرده و به گسترش دامنه اقتدار دولت در مناطق روستایی کمک کنند. البته لازم به ذکر است این موضوع با ایده‌های غربی در مورد حکومت دولت مرکزی همخوانی دقیق ندارد.

 

در غیاب قدرت مرکزی، واحدهای پراکنده در افغانستان می‌توانستند از مسیرهای اصلی قاچاق درآمدزایی کرده و به حمایت مالی از کشت خشخاش بپردازند. همچنین این گروه‌ها بر معادن سنگ‌های قیمتی و مواد معدنی کم‌یاب نظارت دارند و بر تجارت فرامرزی افغانستان مالیت وضع می‌کنند. فقدان حاکمیت قانون در افغانستان به شبه‌نظامیان این اجازه را می‌دهد تا دست به اعمالی همچون قتل، غارت، تجاوز و آدم‌ربایی نسبت به غیرنظامیان بزنند.

 

برهمین اساس افزایش درگیری‌های مسلحانه در افغانستان تقاضا برای حفاظت و ایجاد سازوکار برای اجرای قوانین را در میان مردم افغانستان افزایش داده است. این تقاضاء مشروع برای حفاظت و تامین امنیت سبب ایجاد فرصت‌های جدیدی برای جنگ‌سالاران، شورشیان و بازیگران جنایتکار شده است تا بتوانند دامنه «کنترل» خود را گسترش داده و اقدام به ایجاد پایگاه در مناطقی کنند که نیازمند کالا راهبردی «امنیت» است. به عنوان نمونه طالبان در قندهار توانست با ارائه خدمات حفاظتی، حمایت مردم بومی را جلب کند. در جایی دیگر گروه‌های تبهکار محلی، نیروها و شبه‌نظامیان از قدرت نظامی نسبی خود برای ارائه خدمات حفاظتی به مردم محلی استفاده کردند.

 

به عبارت دیگر گروه‌های تبهکار می‌توانند از طریق حمایت مالی و مشارکت در مسائل امنیتی سرمایه سیاسی- مادی قابل توجهی به دست آورند که موقعیت آنها را در کارزار درگیری‌های مسلحانه تقویت کند. علاوه بر این درگیری‌های مسلحانه در افغانستان، «فرصت‌ها» و «تقاضاها» برای گروه‌های جنایتکار محلی در خارج از مرزهای این کشور بحران زده ایجاد خواهد کرد. به عنوان مثال گروه‌های تبهکار روسی برای شبه‌نظامیان افغانستانی سلاح ارسال می‌کنند. در قرقیزستان نخبگان سیاسی از اتکای ژئواستراتژیک آمریکا به پایگاه هوایی این کشور برای دریافت رشوه، انعقاد قراردادها و فعال کردن سازمان‌های جنایتکار در خاک افغانستان بهره می‌برند.

 

قاچاق تریاک و سایر کالاهای غیرقانونی از افغانستان به مقصد بازارهای مصرف با تشدید درگیری‌ها در این کشور افزایش یافت. در چنین فضایی گروه‌های جنایت‌کار افغانستانی نقش مهمی در تسریع مسیرهای قاچاق از خاک این کشور دارند. برای مثال در آسیای مرکزی گروه‌های جنایتکار سازمان یافته با کمک به تسهیل قاچاق در «مسیر شمالی» (مسیر قاچاق از افغانستان از طریق همسایگان شمالی که به مقصد روسیه منتهی می‌شود) ثروت قابل توجهی به دست آوردند. هم در ایران و هم در پاکستان، گروه‌های جنایتکار و قاچاقچیان نیز از درگیری‌های افغانستان و افزایش تولید تریاک سود می‌برند. همچنین درگیری‌های مسلحانه در افغانستان «فرصت‌ها» و «تقاضا» برای فراتر از آسیای مرکزی، جنوب، غرب و شرق آفریقا را تحت تاثیر قاچاق تریاک و تجارت مواد مخدر از افغانستان به سایر نقاط جهان افزایش داده است.

 

اساسا جنگ و نزاع در اقغانستان دسترسی «غیرنظامیان» به فرصت‌های قانونی برای بقاء و حفظ معیشت اقتصادی را کاهش داده است. در سال ۲۰۲۱ مطالعه‌ای در خصوص تاثیر جنگ بر فعالیت‌های اقتصادی در افغانستان نشان داد که شدت درگیری در ولسوالی‌های مختلف این کشور نسبت مستقیمی با کاهش فعالیت در بخش اقتصاد رسمی، افزایش فعالیت‌های در حوزه اقتصاد غیررسمی و تشدید فعالیت‌ها در حوزه اقتصاد غیرقانونی دارد.

 

در جایی دیگر جو توری لند و همکاران در تحقیقی علمی ثابت می‌کنند که خشخاش نه تنها از نظر اقتصادی یک محصول «با ارزش‌» برای رشد در بازار افغانستان محسوب می‌شود، بلکه در مقایسه با سایر محصولات جایگزین مانند گندم در برابر شوک‌های احتمالی (خشکسالی، افزایش قیمت) و درگیری‌های مسلحانه بسیار مقاوم‌تر است. علاوه‌براین تریاک نسبت به سایر محصولات کار «فشرده‌تر» است و برای افرادی که در مناطق متاثر از جنگ زندگی می‌کنند و فرصت‌های اقتصادی قانونی زیادی برای آنها وجود ندارد، ایجاد فرصت‌های شغلی جدید می‌کند.

 

فرصت‌های اقتصادی ناشی از کشت غیرقانونی تریاک در افغانستان برکل کشور تاثیر می‌گذارد. به عنوان نمونه مردم در مناطقی که تولید تریاک وجود ندارد، در مزارع کشت خشخاش در فصول برداشت کار خواهند کرد. جای دیگری که درگیری بر جرم تاثیر می‌گذارد، ترویج مکانیزم‌های مقابله یا بقاء در زمینه «اقتصاد غیرقانونی» است.

 

اقتصادسیاسی غیرقانونی در افغانستان را می‌توان به سه‌دسته «اقتصاد جنگ[۱]»، «اقتصاد سایه[۲]» و «اقتصاد مقابله‌ای[۳]». «اقتصاد جنگ» در خدمت «میدان نبرد» است و توسط فرماندهان، جنگجویان و کارآفرینان هدایت و کنترل می‌شود. «اقتصاد سایه» شامل افراد سودجو، افراد فعال در بخش حمل‌ونقل، بازرگانان و بازیگران پایین‌دستی می‌شود که «تقاضاء» و «فرصت‌ها» اقتصادجنگی را می‌شناسند و در آن زمینه‌ها اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند. در بخش «اقتصاد مقابله‌ای» بخش‌های فقیرتر جامعه سعی می‌کنند تا از عنصر اقتصاد برای حفاظت از دارایی‌ها، جلوگیری از فرسایش اموال و تداوم حیات بهره می‌برند. کشاورزان افغانستانی تمایل دارند تا میزان درآمد و ثروت خود را بر اساس منابع هزینه‌های تشریفات، سرمایه اجتماعی و مخارج روزانه تقسیم‌بندی کنند.

 

 

[۱] combat economy

[۲] shadow economy

[۳] coping economy

همچنین ببینید

سایه روشن تولید مت آمفتامین در افغانستان

  بحران های اقتصادی منجر به آسیب های فراوانی به مردم افغانستان شده است. از …