چندین دهه جنگ طولانی با مواد و اخیراً جنگ با ترور تهدید مشترکی به نام نارکوتروریسم[۱] را رقم زده است؛ به گونهای که جنگ با مواد و جنگ با ترور که به صورت جداگانه با آنها مقابله میشد، اکنون با یکدیگر ترکیب شدهاند. مفهوم نارکوتروریسم از این درک ناشی میَشود که دو پدیده قاچاق مواد مخدر و تروریسم به هم پیوسته هستند و متعاقباً از همبستگی سیاست مبارزه با مواد و ترور میتوان استفاده کرد و ضروری است به طور موثر و کارآمد با هر دو تهدید مقابله شود. این امر که پیوندی میان تجارت مواد مخدر و سازمانهای تروریستی وجود دارد، همانگونه که از اصطلاح نارکوتروریسم برمیآید، دههها است که شناخته شده است. با این حال توجه بینالمللی از بعد از حوداث یازده سپتامبر ۲۰۰۱ به پدیده نارکوتروریسم بیشتر جلب شد. هر چند، به طور سنتی نارکوتروریسم با آمریکای لاتین تا حدودی معرفی شده بود اما در سیاست معاصر، نارکوتروریسم به طور فزایندهای با مناطق مرکزی و جنوب شرقی آسیا به ویژه مناطقی که تولید عمده مواد مخدر دنیا را در اختیار دارند مانند هلال طلایی[۲] و مثلث طلایی[۳] قدرت بیشتری گرفته است.
اصطلاح نارکوتروریسم در دهه ۸۰ میلادی در آمریکال لاتین ظهور یافت و از آن زمان توسل به جنایت عامل مهم در سیر تکاملی مفهوم تروریسم تبدیل شد. دهه پایانی سده بیستم را میتوان به عنوان دههای توصیف کرد که پیوند جنایت با تروریسم در آن تقویت شد. اما اصلاح نارکوتروریسم برای اولین بار در سال ۱۹۸۳ از سوی فرناندو بلئونده تری، رییس وقت جمهور پرو برای برچسب زدن به حملات شبه تروریستی علیه پلیس مبارزه با مواد مخدر کشوش مطرح شد تعریفی جامع که بتواند نارکوتروریسم را از کلمات شعارگونه امروز در سایست خارجی و داخلی دور کند، کاری بسیار دشوار است. با این وجود باید توجه داشت، حتی اگر این کلمه به طور مکرر مورد استقاده و به عنوان پایه تصمیات سیاسی به کار میرود، اما تعریف دقیق آن مبهم است؛ زیرا بسته به اینکه تمرکز بر کدام قسمت این کلمه ترکیبی است، پیامدها و نتایج متفاوتی میتواند در پی داشته باشد.
اصطلاح نارکوتروریسم برای اولین بار در توصیف آن دسته از شبکههای قاچاق مواد مخدر استفاده شد که از روشهای تروریستی مانند استفاده از بمبهای ماشینی، ترور و آدمربایی علیه پلیس مبارزه با مواد مخدر در پرو و کلمبیا استفاده میکردند. نارکوتروریسم در این مفهوم به افرادی مانند پابلو اسکوبار[۴] رییس کارتل مدلین[۵] در کلمبیا و دیگر اعضای کارتلهای بزرگ و خشن مواد مخدر، مافیا و یا دیگر سازمانهای جنایی اشاره دارد که اقدامات آنها به عنوان « تلاشهای قاچاقچیان مواد مخدر جهت تاثیرگذاری بر سیاستهای حکومت با استفاده از تهدید یا خشونت سیستماتیک » تعریف شده است. [۶] بر اساس این تعریف؛ سازمانهای قاچاق مواد به عنوان هدف اصلی این تجزیه و تحلیل به کار گرفته میَشوند که برای تجارت غیرقانونی مواد آن گاهی از انواع روشهای تروریستی استفاده میَشود. لازم به ذکر است حتی با علم به دوگانگی این اصطلاح، باز هم نارکوتروریسم یک مفهوم مسئله دار است و میتوان گفت پیچیدهتر از آن است که در موردش بحث میَشود. ویتنبرگ و همکارنش معتقدند، اصطلاح نارکوتروریسم از نوعی کشش و انبساط رنج میبرد و آن وابستگی به مفاهیم دیگر مانند نارکو و سایبر تروریسم است.[۷]
ابهام در اصلاح نارکوتروریسم، راه را برای سوء استفادههای سیاسی دولتها و گروههای رقیب هموار ساخته است. به عنوان نمونه، در اواخر دهه ۸۰ میلادی، نهادهای دولتی آمریکا مفهوم «تروریسم مواد مخدر» را به منظور توصیف ادعاهای خود مبنی بر مشارکت شورروی در تجارت مواد مخدر استفاده میکردند. در دهه ۹۰ میلادی نیز این واژه بعضاً برای شناسایی موقعیتهایی به کار گرفته میَشد که به گروههای نامتجانس تجارت غیرقانونی مواد مخدر دارویی، روشهای تروریستی خشونتآمیز و ساختارهای ایدئولوژیکی غیرمعمول اشاره داشت. امروزه نیز مفهوم نارکوتروریسم دو کاربرد عمده یافته است. یکی از این کاربردها متوجه باندهای مواد مخدری است که از روشهای تروریستی برای حفاظت از فعالیتها و عملیاتهای مواد مخدر خود استفاده میکنند؛ و کاربرد دیگر به وزارت دفاع آمریکا مربوط میَشود که از تعریف عمومی تروریسم استفاده میکند تا امکان هدایت بیشتر اهداف قاچاقچیان مواد مخدر را داشته باشد.[۸]
از دهه ۱۹۹۰ تعریف نارکوتروریسم توسعه بیشتری پیدا کرد اما پیچیدگی گمراهکننده آن همچنان باقی مانده است. چرا که نارکوتروریسم در ذات خود دارای ویژگیهای دوگانهای است که موجب شد تاکید بر هر کدام از دو وجه آن یعنی قاچاق مواد یا فعالیتهای تروریستی با پیامدهایی در تحقیق و حتی سیاستگذاری امنیتی همراه باشد. [۹] در واقع نارکوتروریسم، در ذات خود شکلی سازمانیافته از فعالیتهایی است که همراه با خشونت و تهدیدات امنیتی است، به گونهای که ممکن است نظم مستقر و قدرت دولتها را به چالش بکشد. از این رو این پدیده در مکانهایی که در آن امکان بروز فساد سیستماتیک، تجارت اسلحه، قاچاق انسان، پولشویی و به طور کلی زمینه بروز جرایم سازمانِافته وجود دارد، میتواند بیشتر ظهور کند.
پینوشتها
[۱] Narcoterrorism
[۲] Golden Crescent
[۳] Golden Triangle
[۴] Pablo Escobar
[۵] Medellı´n Cartel
[۶]Canadian Security Intelligence Service Commentary No.13, Terrorism and the Rule of Law: Dangerous Comprise in Colombia, ۱۹۹۱, p. 1
[۷] Weinberg, Leonard, Ami Pedahzur and Sivan Hirsch-Hoeffler, “The Challenges of
Conceptualizing Terrorism” Terrorism and Political Violence vol.16 no.4 Winter 2004, p. 779.
[۸]Nunes, W. (2013), “Drug Trafficking and Narco-Terrorism as Security Threats: A Study of India’s North-east”, India Quarterly 69(1): 65–۶۷
[۹]Bjornehed, Emma.7113.” Narco-Terrorism: The Merger of The War on Drugs and The War on Terror”. Global Crime.214&3:4-6
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است.