اغلب زنانی که زندانی میشوند، عواقب جدی طولانیمدتی را متحمل میشوند که جنبههای مختلفی از زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. در اغلب موارد، بر اساس سیاستها و شیوههای عملکردی عاری از تبعیض جنسیتی، علیرغم این واقعیت که خدمات و روشهای اصلاحی برای مردان طراحی شده است، زنان تحت روشهای اصلاحی مشابه با مردان قرار میگیرند. مصرف مواد مخدر و حبس، در هر دو گروه مردان و زنان باعث بدنامی میشود؛ اما به دلیل کلیشههای مبتنی بر جنسیت که استانداردهای متفاوتی را از زنان انتظار دارد، میزان بدنامی مصرف مواد و حبس در مورد زنان بسیار بیشتر است و ممکن است حالت افزاینده داشته باشد. بهعنوان مثال، زنانی که مواد مخدر مصرف میکنند یا درگیر فعالیت مجرمانه هستند، منافی با نقش سنتی مادران و مراقبان در نظر گرفته میشوند. بنابراین، زنی که سابقه زندانی شدن داشته باشد، ممکن است مورد بدرفتاری توسط دیگران قرار گیرد؛ به دلیل سابقه کیفری خود از دسترسی به مسکن یا شغل محروم شود؛ یا به دلیل برآورده نکردن انتظارات اطرافیانش، احساس بیارزشی درونی در وی شکل بگیرد.
زنان زندانی ممکن است همچنین سابقه طولانی سوء مصرف و مشکلات روانی داشته باشند. بهعنوان مثال، اغلب زنانی که به جرائم مرتبط با مواد مخدر متهم میشوند، از اختلالات مصرف مواد، اختلالات روانپزشکی و سابقه سوء استفاده جسمی و جنسی رنج میبرند. همچنین، تحقیقات نشان میدهد بسیاری از زنانی که به جرائم مرتبط با مواد مخدر، بهویژه قاچاق مواد مخدر دستگیر شدهاند، قربانیان قاچاق انسان یا قاچاق جنسی و مجبور به حمل مواد مخدر بودهاند. هرچند، تعداد محدودی از زنان زندانی خدمات بهداشتی مورد نیاز بهمنظور رسیدگی به اختلالات مصرف مواد مخدر، سایر بیماریهای همزاد، یا مشکلات بهداشت باروری را دریافت میکنند. علاوه بر این، از آنجا که دوری از خانه احتمال اثرگذاری مخرب بیشتری نسبت به مردان بر روی زنان زندانی دارد، ممکن است از پیامدهای خاص مشکلات مربوط به بهداشت روانی ناشی از بر هم خوردن روابط خانوادگی نیز رنج ببرند؛ که خصوصاً بر مادران و چشمانداز آنها در مورد اسکان مجدد، تأثیر چشمگیری دارد.
همچنین، زنان زندانی عموماً از حمایت کافی در جهت کسب آمادگی برای بازگشت به جامعه، خانواده و شریک زندگی، برخوردار نیستند. نهتنها زنان در زندان فرصتهای کمتری در جهت دسترسی به تحصیلات، اشتغال و برنامههای آموزشی نسبت به مردان زندانی دارند؛ بلکه مهارتهایی که در زندان میآموزند عمدتاً تفریحی و بر اساس کلیشههای جنسیتی است. بنابراین، اغلب این برنامهها در تأمین استقلال مالی برای زنان و فراهم کردن مهارتهای لازم برای ورود به بازار کار پس از آزادی آنها، موفق نیستند. پس از آزادی، زنان به دلیل مصرف مواد مخدر و حبس، در جامعه با بدنامی روبرو میشوند؛ که در نتیجه، چالش بیشتری برای دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و خدمات اجتماعی مورد نیاز، مانند خدمات مسکن و اشتغال را برای آنها ایجاد میکند. بنابراین، ممکن است در وضعیت انزوا و محرومیت اجتماعی قرار بگیرند؛ و ناچار به ادامه زندگی در شرایط نابسامان اجتماعی و اقتصادی و نابرابری اجتماعی شوند. زنان زندانی که مجدداً وارد جامعه میشوند، خصوصاً در مورد روابطی که آنها را در معرض خطر مصرف مواد مخدر یا ارتکاب جرم قرار میدهد و همچنین روابطی که پس از آزادی به آنها اتکا میکنند، نیاز به راهنمایی دارند. پیچیدگی این مسئله به این دلیل است که ممکن است تنها روابطی که در زندگی خارج از زندان داشته باشند، روابطی باشد که در وهله اول به مشکلات آنها ازجمله مصرف مواد مخدر، مسائل بهداشت روانی، یا ارتکاب جرم دامن زده است.