گل مادهای که به نام ماریجوانا در جهان شناخته میشود، در کشور ما با تبلیغات گسترده مبنی بر بیخطر بودن و اعتیادآور نبودن به دلیل حس شادیآور و سرخوشی که به فرد مصرف کننده میدهد، با نام گل و در برخی مناطق گرس و یا همان شاهدانه (به فرآورده شاهدانه، که حاوی مقادیر از تتراهیدروکانابینول است، حشیش،ماریجوانا یا گل گفته میشود) معروف است؛ به گونهای که فرد مصرف کننده با این باور که اعتیادآور نیست، بعد از مدتی بدان وابسته شده و ترک آن کار بسیار سخت و زمانبری نیز است.
ششمین نظرسنجی موسسه پژوهشی کادراس به این سوال پرداخت که «دلیل اصلی شیوع گل بین نوجوانان و جوانان چیست؟» در پاسخ به این سوال مجموعاً در وبسایت و کانال تلگرامی موسسه ۵۲۴ رأی به ثبت رسید و نتایج به این ترتیب است:
- باور به اعتیادآور نبودن گل با ۲۱۰ رأی و ۵/۴۹ درصد آراء؛
- کنجکاوی به دلیل تبلیغات گسترده و دوستان ناباب با ۱۶۱ رأی و ۳۰ درصد آراء؛
- ضعف در آموزش و آگاهی والدین با ۸۲ رأی و ۶/۱۵ درصد آراء؛
- دسترسی آسان با ۷۳ رأی و ۵/۱۳ درصد آراء.
همانطور که در شکل زیر آمده است، باور به اعتیادآور نبودن گل با ۵/۴۹ درصد آراء بالاترین گزینه انتخابی مشارکتکنندگان است.
نتایج این نظرسنجی نشان میدهد:
اصلیترین دلیل شیوع مصرف گل بین نوجوانان و جوانان باور به اعتیادآور نبودن آن است. سوال مهم این است: چرا در باور عمومی گل اعتیادآور محسوب نمیشود؟ به طوری کلی اختلال مصرف شدید در مورد هر چیزی مانند غذا، دارو، نوشیدنی و مواد به عنوان اعتیاد شناخته می شود. مصرف طولانی مدت از گل به دلیل اثراتی که بر مغز دارد، منجر به اختلال مصرف می شود و در پزشکی به عنوان یک بیماری شناخته می شود، که فرد مصرف کننده را وابسته و اصطلاحاً معتاد می کند. تحقیقات نشان می دهد بین ۹ تا ۳۰ درصد افرادی که از گل یا ماری جوانا استفاده می کنند، ممکن است برخی از اختلالات مصرف مانند، بی خوابی، کاهش اشتها، اضطراب و.. در آنها توسعه یابد. بر اساس همین مطالعه افراد مبتلا به سوءمصرف گل، که از سنین پایین یعنی قبل از ۱۸ سالگی شروع به مصرف کرده اند، چهار تا هفت برابر بیشتر از بزرگسالان در معرض اختلال مصرف قرار دارند. مصرف گل با وابستگی و اعتیاد همراه است؛ چرا که هنگام ترک این ماده به دلیل عدم دریافت آن فرد پس از یک تا دو هفته با مشکلات فیزیکی و روانی، بی حسی و عدم تمرکز و کاهش اشتها مواجه می شود که دلیل آن کاهش تولید THC توسط مغز است که تا قبل از مصرف، مغز مقادیر مورد نیاز بدن را به طور طبیعی تولید میکرد، اما در فرایند مصرف عادت به دریافت مقادیر بالای مواد دارد که عدم تامین آن مساوی است با ظهور اختلالات عدم مصرف.
از سویی دیگر در بسیاری از کشورها شاهد آزادسازی مصرف گل یا ماریجوانا هستیم که میتوان از کانادا نام برد همین امر باوز به اعتیادآور نبودن آن را افزایش میدهد، در حالی که به زمان بسیار زیادی نیاز است تا ثابت شود، قانونیسازی و آزادسازی مساوی با بیخطر بودن یا عدم اعتیادآوری نیست؛ مانند سیگار که با وجود قانونی بودن فروش و مصرف آن بعد از سالها اکنون مضرات آن بر آزاد بودن مصرف و تولید پیشی گرفته است. در مبحث آزادسازی مصرف و حمل مقادیر مشخصی از مواد باید به چند نکته مهم توجه کرد: اول موقعیت جغرافیایی کشورها و چگونگی قرارگیری آنها در مسیر ترانزیت مواد؛ دوم، قوانین و سابقه تاریخی کشورها و نوع ذائقه مردم در مصرف مواد؛ سوم، ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی و مطالبه مردم از سیاستمداران خود. در بسیاری از کشورها مانند ایران نه تنها روند آزادسازی، قانونسازی و جرمزدایی نمیتواند کارساز باشد، بلکه به دلیل فراهم نبودن زمینههای فرهنگی و اجتماعی و قرارگیری در اصلیترین مسیر ترانزیت مواد میتواند اثرات جبرانناپذیری به همراه داشته باشد. به عنوان مثال رواج باور اعتیادآور نبودن گل، در دهه اخیر منجر با افزایش مصرف در گروههای حساس، و قرارگیری در رتبه دوم مصرف مواد در کشور بعد از تریاک شده است.
نکته دوم، در مجموع روانشناسان، جامعهشناسان و پزشکان، کنجکاوی را مهمترین عاملی میدانند که باعث میشود بسیاری از افراد به خصوص نسل جوان به مصرف مواد روی آورند. در چند سال اخیر با رشد فضای مجازی و رسانههای دیجیتالی، فرصت مناسبی فراهم شده تا به دلیل وجود خلاءهای فرهنگی و آموزشی، نحوه مصرف و ارتباط با این رسانهها، ارتباطات دیجیتالی صورت گیرد، که مهمترین نتیجه آن تبلیغات و رواج باور در مصرف مواد برای رسیدن به حس آرامش، سرخوشی و افزایش تمرکز است. بسیاری از نوجوانان اولین محیط آشنایی خود که منجر به مصرف مواد شده را گروه دوستان خود و بعد ارتباطات گسترده در رسانههای دیجیتالی عنوان کردهاند.
نکته سوم، آموزش، بهویژه آموزش پیشگیرانه با هدف آگاهسازی والدین و سپس فرزندان نقش بسیار مهمی در کاهش مخاطرات مصرف مواد دارد. امروزه در بسیاری از کشورهای جهان، تاثیر به کارگیری استراتژی پیشگیری را در شروع مصرف مواد و ارتباط با دوستان و محیطهای نامناسب را بسیار مهم میدانند. در کنار تمامی این عوامل برای کشورهایی که در مسیر تولید و قاچاق مواد قرار دارند، موضوع دسترسی و عرضه گسترده مواد با وجود اقدامات گسترده در مقابله با عرضه یکی از عوامل مهم شیوع اعتیاد به شمار میرود. به نظر میرسد در کشور ما مکان دسترسی به مواد به دو بعد مجازی و واقعی و زمان دسترسی به آن در حالت خوشبینانه ۱۵ دقیقه است که این امر پیشبرد برنامههای پیشگیرانه و کنترل اعتیاد را در کشور با مشکل بزرگی مواجه کرده است.