اعتیاد و قاچاق سازمانیافته مواد مخدر یکی از بزرگترین معضلات جوامع امروز بشری بهحساب میآید. مبارزه موثر با این پدیده در هر کشور، منطقه و حتی شهر از یکسو تحت تأثیر الگوهای سراسری، منطقهای و جهانی است و از سوی دیگر از مقتضیات بومی و مختص به هر کشور و منطقه پیروی میکند که نسبت به دیگر مناطق تفاوت دارد؛ این منطق راهبردی باعث میشود کشورهای مختلف ضمن تلاش برای مبارزه با مواد و اعتیاد براساس الگوهای بومی خود، از یافتهها، افزارها و مکانیزمهای بینالمللی نیز در این راستا بهرهمند شوند. یکی از حوزههایی که میتواند به عنوان مزیت نسبی کشورهای اسلامی در مبارزه با مواد تلقی شود، فرهنگ و ادبیات دینی این جوامع است. همانطورکه تجربیات دیگر کشورها و نظامهای بینالمللی کنترل مواد مخدر برای مهار این پدیده در کشورهای اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد، توسل به پتانسیلهای فرهنگ بومی و اسلامی این کشور نیز نهتنها میتواند کمک شایانی به مبارزه با اعتیاد و مواد درون این کشورها کند، بلکه آموزههای عام و فراگیر اسلامی دارای این ظرفیت هستند که به نظام مقابله جهانی با مواد نیز کمک کنند.
بهنظر میرسد برای این مهم درگام نخست نیازمند شناسایی گرانیگاه آموزههای مذهبی برای پیشگیری از اعتیاد و فعالیتهای مجرمانه مرتبط به آن هستیم. یکی از نخستین و بدیهی ترین آموزههایی مذهبی که میتوان برای مبارزه با اعتیاد و مواد مخدر آن را مبنای عمل قرار داد عبارت از «حرمت مصرف و اقدام به فعالیتهای مجرمانه مرتبط با مواد مخدر» است. در عین حالی که ادله دینی چنین حکمی میدهد، عقل بشری نیز با نظر داشت به مضرات مادی و معنوی آن بر همین گزاره صحه میگذارد. امروزه قاطبه اندیشمندان با هر گرایشی پیشگیری از اعتیاد (نیازمند مبارزهای مستمر و همهجانبه از ابعاد فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، انتظامی، سیاسی، حقوقی و … مختلف است) را اصلیترین گفتمان مبارزه با اعتیاد دانستهاند. در این مسیر پرداختن به فعالیتهای فرهنگی در زمینههای گوناگون اعتقادی، فکری، مدهبی، هنری و تبلیغی میتواند بسیار موثر باشد
حرمت فساد و مستی که در قرآن آمده از جمله دلایل حرمت مواد مخدر نیز ذکر شده است؛ چنانچه برخی از مراجع فساد اجتماعی مواد مخدر را دلیل بر حرمت مضاعف آن میدانند و قاچاقچیان را از مصادیق بارز مفسدان فی الارض و نابود کنندگان حرث و نسل شمردهاند، زیرا اخلاقیات جامعه را به فساد کشانده و نقش مهمی در فساد و حتی نابودی خانوادهها نیز دارد. در نص صریح قرآن هرچند در رابطه با حرام بودن مصرف مواد دستور و آیهای مستقیم بیان نشده است اما قواعدی کلی در ممنوعیت آسیب رساندن و ضرر رساندن به خود و دیگری وجود دارد که حکم اعتیاد و قاچاق آن را میتوان به دست آورد که در ادامه خواهد آمد.
۱-و َ لَا تُلْقُواْ بِأَیدِیکمْ إِلی التهْلُکه (بقره آیه ۱۹۵)
با دست خود، خود را به هلاکت نیندازد
علامه طباطبایی معتقد است از این آیه مطلق هلاکت فهمیده میشود؛ طبق این آیه، مسلمان نباید نیرو و استطاعت خود را هدر دهد، چون کلمه « دست » به معنای مظهر قدرت و قوت است و « هلاکت » به معنای آن مسیری است که انسان نمیتواند بفهمد کجاست و آن مسیری که نداند به کجا منتهی میشود. آیه شریفه، مطلق است؛ در نتیجه، نهی در آن، نهی از رفتارهای افراطی و تفریطی است.[۱] بدون تردید، اعتیاد از مصادیق هلاکت است و چون اقدام به هلاکت از منظر قرآن ممنوع است، پس در حرمت اعتیاد، طبق مضمون آیه تهلکه نباید تردید کرد.
۲-لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکمْ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکمْ رَحیمًا ( نساء آیه ۲۹)
خودکشی نکنید، چون خداوند بر شما مهربان است
۳-وَ مَنْ یفْعَلْ ذلِک عُدْوانًا وَ ظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلیهِ نارًا وَ کانَ ذلِک عَلَی اللّهِ یسیرًا (نساء آیه ۳۰)
و هر کس این کار را از روی تجاوز و ظلم انجام دهد، او را در آتش جهنم می اندازیم و این کار، بر خداوند آسان است
علامه طباطبایی با تمسک به عمومیت آیات مزبور افزون بر حرمت خودکشی، حرمت به خطر انداختن خود را نیز استفاده کرده است.[۲]مطابق سخن علامه طباطبایی میتوان مصرف مواد مخدر را از مصادیق « انتحار » مورد اشاره آیه دانست که خداوند در برابر آن مجازات جهنم را مقرر کرده است. در واقع فرق خودکشی با خودکشی ناشی از اعتیاد این است که خودکشی مرگ ناگهانی است، اما اعتیاد به مواد، خودکشی تدریجی است و مطابق شرع اسلام خودکشی حرام است. گفتنی است، خودکشی تدریجی، مراتبی دارد که باید بدان ها توجه داشت. ارتکاب هر امری که به طور قطع به کاهش عمر بیانجامد، به دلیل خودکشی تدریجی بودن، حرام است. تأثیر مصرف انواع مواد مخدر، به نوع آن بستگی دارد و عرف تعیین می کند که این فرد، خود را در آستانه مرگ قرار داده است یا نه. اگر نتوان از این دلیل، حرمت نوع پایینتر خودکشی را استفاده کرد، می توان از «قاعده لا ضرر» و یا «آیه هلاکت» که پیشتر به آن اشاره شد آن را اثبات کرد.
۴-أَنَّ الْمُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحَابُ النَّار ( مومن آیه ۴۳)
به درستی که اسراف کاران اهل آتشند.
۵-إِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کذَّاب(مومن آیه ۲۸)
خداوند، اسراف کار دروغ گو را هدایت نمی کند.
۶-کلُواْ وَ اشرَبُواْ وَ لَا تُسرِفُواْ إِنَّهُ لَا یحِبُّ الْمُسرِفِین (اعراف آیه ۲۸)
بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند اسراف کاران را دوست ندارد.
۷-إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُواْ إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ (بنیاسرائیل آیه ۲۶)
تبذیرکنندگان، برادران شیاطین بودند.
با توجه به آیات یاد شده، استفاده از مواد مخدر از باب اسراف و تبذیر حرام است، چرا که سرمایههای انسانی فراوانی به هدر میرود و یکی از مصادیق بارز مصرف بیهوده اموال و ولخرجی در سرمایه های مادی و معنوی است. بیتردید استفاده از مواد مخدر، خسارتهای اقتصادی سنگینی را هر ساله بر کشور وارد میکند.
۸-یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (انفال آیه ۲۷)
ای کسانی که ایمان آوردید، زنهار (در کار دین) با خدا و رسول و در امانتهای خود با یکدیگر خیانت مکنید در صورتی که میدانید.
بر اساس آیه بالا، فرد معتاد خود و خانوادهاش را نابود و اموالش را بیهوده تلف کرده و جامعه را دچار خسارت جبران ناپذیری کرده است و این امر میتواند از مصادیق خیانت به امانات الهی باشد. بنابراین نافرمانی و ادا نکردن حقوق و وظایف خود در ارتباط با این امانتها، خیانت است.
۹-وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّی إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعینَ سَنَهً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلی والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لی فی ذُرِّیَّتی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَ إِنِّی مِنَ الْمُسْلِمینَ ( احقاف آیه ۱۵)
و ما انسان را به احسان در حق پدر و مادر خود سفارش کردیم، که مادر با رنج و زحمت بار حمل او کشید و باز با درد و مشقّت وضع حمل نمود و سی ماه تمام مدت حمل و شیرخواری او بود تا وقتی که طفل به حد رشد رسید و آدمی چهل ساله گشت (و عقل و کمال یافت آن گاه سزد که) عرض کند: بار خدایا، مرا بر نعمتی که به من و پدر و مادر من عطا فرمودی شکر بیاموز و به کار شایستهای که رضا و خشنودی تو در آن است موفق دار و فرزندان مرا صالح گردان، من به درگاه تو باز آمدم و از تسلیمان فرمان تو شدم.
۱۰-یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ عَلَیْهَا مَلَائِکَهٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ (تحریم آیه ۶)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود را با خانواده خویش از آتش دوزخ نگاه دارید چنان آتشی که مردم (دلسخت کافر) و سنگ (خارا) آتشافروز اوست و بر آن دوزخ فرشتگانی بسیار درشتخو و دلسخت مأمورند که هرگز نافرمانی خدا را (در اجرای قهر و غضب حق) نخواهند کرد و آنچه به آنها حکم شود انجام دهند.
اعتیاد ابر آسیب اجتماعی است که در صورت وابستگی فرد بدان، چرخه زندگیاش مختل و فرد معتاد علاوه بر خود، زندگی اطرافیانش مانند والدین، همسر، فرزندان و حتی دوستانش را در معرض تهدید و تحقیر قرار میدهد. آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر آیه فوق آوردهاند: نگهداری خویشتن به ترک معاصی و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است، و نگهداری خانواده به تعلیم و تربیت و امر به معروف و نهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاک و خالی از هر گونه آلودگی، در فضای خانه و خانواده است. این برنامه ای است که باید از نخستین سنگ بنای خانواده، یعنی از مقدمات ازدواج، و سپس نخستین لحظه تولد فرزند آغاز گردد، و در تمام مراحل با برنامهریزی صحیح و با نهایت دقت تعقیب شود. به تعبیر دیگر حق زن و فرزند تنها با تامین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آنها حاصل نمی شود، مهمتر از آن تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است. قابل توجه اینکه تعبیر به” قوا” (نگاهدارید) اشاره به این است که اگر آنها را به حال خود رها کنید خواه ناخواه به سوی آتش دوزخ پیش می روند شما هستید که باید آنها را از سقوط در آتش دوزخ حفظ کنید.
[۱] «لتهلکه کنایه عن النهى عن إبطال القوه و الاستطاع … و الکلام مطلق أرید به النهى عن کل ما یوجب الهلاک من إفراط و تفریط»؛ محمدحسین طباطبائى، المیزان فى تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۶۴٫٫
[۲] المیزان فى تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۶۴ و ج ۴، ص ۳۲۰
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است