جمعه , ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

بهترین استراتژی مقابله با مواد مخدر چیست؟

مصرف زود هنگام از مواد مخدر این احتمال ابتلا به سوء مصرف مواد در افراد را افزایش می دهد. مصرف مواد مخدر عملکرد مغز را تغییر می دهد؛ به ویژه وقتی این مصرف در دوره‌هایی از زندگی آغاز شود که فرایند رشد اندام‌های بدن (به خصوص مغز) کامل نشده، باعث می‌شود مواد مخدر فرایند رشد را تحت تأثیر خود قرار داده و اجازه کامل شدن آن به نحو مطلوب را ندهد. علاوه بر این، اعتیاد سایر مشکلات جدی در حوزه سلامت روان را به همراه خواهد داشت. بنابراین پیشگیری از مصرف زود هنگام مواد مخدر و الکل ممکن است مخاطرات آن را کاهش دهد.

خطر مصرف مواد مخدر به ویژه در دوره گذر به شدت افزایش می یابد. برای یک فرد بزرگسال طلاق یا از دست دادن شغل ممکن است خطر مصرف مواد را افزایش دهد؛ برای یک نوجوان، زمان های گذر پر خطر شامل طلاق خانوادگی یا تغییر مدرسه است. در واقع، وقتی کودکان از ابتدایی تا راهنمایی پیش می روند، با موقعیت های اجتماعی، خانوادگی و تحصیلی جدید و چالش برانگیزی مواجه می شوند. اغلب در این دوره، برای اولین بار در معرض موادی مانند سیگار و الکل قرار می گیرند. وقتی نوجوانان وارد دبیرستان می شوند، ممکن است با دسترسی بیشتر به مواد مخدر، مصرف مواد توسط نوجوانان بزرگتر و فعالیت های اجتماعی که در آن مواد مخدر مصرف می شود، مواجه شوند. وقتی افراد دبیرستان را ترک می‌کنند و مستقل‌تر زندگی می‌کنند، چه در دانشگاه یا به عنوان یک بزرگسال شاغل، ممکن است خود را در معرض مصرف مواد مخدر ببینند در حالی که از ساختار محافظتی خانواده و مدرسه جدا هستند.

ریسک پذیری بخشی طبیعی از رشد نوجوان است اما باید میزانی طبیعی داشته باشد. میل به قراری گیری در موقعیت های جدید و حرکت به سوی مستقل شدن در عین حال که روندی طبیعی  در رشد و پیشرفت زندگی یک نوجوان است اما ممکن است تمایل آنها را به مصرف مواد مخدر نیز افزایش دهد. بخش‌هایی از مغز که بخش قضاوت و تصمیم‌گیری را کنترل می‌کنند، تا زمانی که افراد در اوایل یا اواسط دهه ۲۰ زندگی خود نباشند، به طور کامل رشد نمی‌کنند. این توانایی نوجوان را برای ارزیابی دقیق خطرات مصرف مواد مخدر محدود می کند و نوجوانان را در برابر فشار همسالان آسیب پذیرتر می کند. از آنجایی که مغز هنوز در حال رشد است، مصرف از داروها در این سن پتانسیل بیشتری برای مختل کردن عملکرد مغز در مناطق مهم برای انگیزه، حافظه، یادگیری، قضاوت و کنترل رفتار دارد. از آنجایی که مغز در این مرحله هنوز در حال رشد است، مصرف مواد در این سن پتانسیل بیشتری برای مختل کردن عملکرد مغز در مناطق مهمی که با نام های انگیزه، حافظه، یادگیری، قضاوت و کنترل رفتار شناخته می شود، دارد.

تجربه مصرف مواد و حتی الکل می‌تواند به اعتیاد منجر شود به گونه‌ای که سلامت روحی و جسمی فرد را در معرض تهدید جدی قرار دهد. به نظر می‌رسد دوری از مصرف انواع مواد و الکل تنها راه پیشگیری موثر از اعتیاد به انواع مواد است. از طرفی، هر فردی که مواد مصرف می‌کند بدان وابسته نمی‌شوند؛ بسیاری از افراد مشروبات الکلی و مواد را به صورت تفریحی مصرف می‌کنند و بدان هم وابسته نمی‌شوند. اما برخی از افراد دارای فاکتورهای مهمی مانند ژنتیک، اختلالات سلامت روان و غیره هستند که مصرف مواد و الکل در آنها به عنوان محرکی برای دریافت روزانه انواع مواد عمل می‌کند به گونه‌ای که برای سپری کردن زندگی بدن و روح آنها وابسته به مصرف می‌شود.

اما سوال مهم این است که آیا برنامه های پژوهش محور می توانند از اعتیاد به مواد مخدر در نوجوانان پیشگیری کنند؟ اصطلاح مبتنی بر تحقیق یا مبتنی بر شواهد به این معنی است که این برنامه ها بر اساس شواهد علمی فعلی طراحی شده اند و در نتیجه به طور کامل آزمایش شده و نتایج مثبتی نیز به دست آمده است. بر این اساس، دانشمندان طیف وسیعی از برنامه های پژوهش محور را طراحی کرده اند که به طور مثبت با ایجاد تعادل بین عوامل خطر و مصونیت بخش میان خانواده ها، مدارس و جوامع ساختار برنامه های پیشگیری از اعتیاد را دگرگون کرده اند.

طراحی مداخلات مبتنی بر تحقیق در سطح نظری با موارد زیر آغاز می شود:

  • نظریه های رشد که در آنها رشد و بلوغ انسان توضیح داده شده است؛ به نحوی که سیر طبیعی تغییرات فیزیکی، روانی، عاطفی و شناختی و هر آنچه انسان ها را به رفتار و کنش خاصی برمی انگیزد، مورد کاووش قرار می گیرد؛
  • نظریه های بوم شناختی که زمینه ای رشد و نحوه عملکرد افراد را مشخص می کنند و سعی در شناخت زمینه هایی که موجب تغییر رفتار افراد می شود، دارد؛
  • نظریه های شناختی که بر حالات درونی مانند انگیزه، حل مسئله، تصمیم گیری و توجه تمرکز دارند؛
  • تئوری های تحلیلی رفتار که بر نحوه اکتساب رفتارها و عادات تمرکز دارند و می توانند بر آنها تاثیر گذاشته و تغییر دهند.

این تئوری ها به محققان کمک می کنند تا در مورد چگونگی شکل گیری الگوهای رفتاری، انگیزه افراد برای رفتار به شیوه های خاص و عوامل خطر و مصونیت بخش بیشتر فکر و بررسی کنند. تاثیر نظریه را می توان در سراسر فرآیندهای مفهوم سازی، توسعه و آزمایش یک مداخله ردیابی کرد. در این سطح تئوری درباره عوامل و فرآیندهای درونی و زمینه ای که ممکن است قابل تغییر باشند، توضیح داده و سپس این اطلاعات را در چارچوب یک مدل منطقی پیاده سازی می کنند.

 

پژوهش ها نشان از آن دارند که برخی از کودکان در سنین ۱۲ تا ۱۳ سالگی شروع به مصرف مواد می کنند و این امر نشان از اهمیت استراتژی پیشگیری دارد. لازم است برنامه های پیشگیرانه با هدف تقویت عوامل مصونیت بخش و کاهش عوامل خطر برای مصرف مواد طراحی و برای سنین مختلف در محیط های فردی و اجتماعی اجرا شود. بر این اساس سه نوع برنامه پیشگیری از اعتیاد قابل تفکیک است:

۱-برنامه های همگانی با توجه ویژه به عوامل خطر و مصونیت بخش برای همه کودکان در محیط خاص مانند مدرسه یا جامعه طراحی و اجرا می شود؛

۲-برنامه های انتخابی برای گروه هایی از کودکان و نوجوانان که در معرض خطر مصرف مواد هستند، طراحی و اجرا می شود؛

۳-برنامه های موردی برای گروه هایی طراحی و اجرا می شود که به عنوان مثال قبلاً  مصرف مواد مخدر را تجربه کرده اند.

 

بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است.

همچنین ببینید

هشدار درباره تبلیغات گمراه‌کننده فروشندگان مواد مخدر

منصور براتی معاون پژوهشی موسسه کادراس در گفتگو با ایسنا، ضمن بیان اینکه بسیاری از …