شنبه , ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

متن و حاشیه اعتیاد زنان

بررسی آمارهای مهم جهانی و حتی داخلی نشان از افزایش اعتیاد در زنان دارد؛ به گونه‌ای که سرعت افزایش اعتیاد در زنان نسبت به مردان به طور معنادار در حال افزایش است. در حالی که تا سال ۱۳۷۱ تنها ۵٫۸ درصد از مصرف کنندگان مواد را زنان تشکیل می‌دادند، پس از آن به ویژه  بعد از دهه ۸۰ با تغییر در الگوی مصرف مواد و ظهور مواد جدید و روان‌گردان‌ها این رقم اکنون به ۱۰ درصد در زنان مصرف کننده مواد رسیده است.

هر چند در مورد شدت اعتیاد در زنان نسبت به مردان تفاوت‌هایی وجود دارد و همین موضوع اعتیاد در زنان را به مراتب نگران کننده‌تر از مردان کرده است؛ در واقع، از یک سو میزان مصرف مواد تزریقی در زنان کمتر از مردان است، از سوی دیگر رفتارهای پرخطر در زنان برابر یا حتی بیشتر از مردان می‌باشد؛ به عنوان مثال بر اساس مطالعات انجام شده مصرف سرنگ مشترک در زنان بیشتر از مردان است و بیش از نیمی از زنان مصرف کننده تزریقی مواد رفتارهای پرخطر جنسی نیز داشته‌اند.

همچنین مصرف مواد در زنان نسبت به مردان علاوه بر عوارضی مانند بیماری و مرگ به دلیل احتمال حاملگی و در معرض خطر بودن جنین آنها اهمیت ویژه‌ای دارد. بنابراین در برنامه‌ریزی درمان و پیشگیری از اعتیاد، زنان گروه مهمی محسوب می‌شوند، هر چند در بسیاری از کشورهای دنیا و حتی در ایران برنامه‌های حوزه اعتیاد متناسب با نیازهای زنان یا وجود ندارد و یا بسیار کم است. در نتیجه توجه ناکافی به نیازها و عوامل مرتبط با جنسیت به افزایش آسیب‌پذیری زنان مصرف کننده مواد منجر شده است.

 

زنان معتاد و نیازهای آنان

انگ اجتماعی و طرد از خانواده مهمترین مشکل اجتماعی و خانوادگی زنان معتاد است. بر اساس تحقیقات افرادی که سابقه چندین بار ترک و عود را داشته‌اند، دلیل اصلی بازگشت به مصرف و حتی تغییر الگوی مصرف مثلاً از استنشاقی به تزریقی را طرد شدن از خانواده عنوان کرده‌اند. به نظر می‌رسد نقش خانواده زنان معتاد و عدم طرد آنان و کمک به درمان و بازتوانبخشی می‌تواند نقشی بسیار مهم و ضروری باشد. در واقع زنان مصرف کننده به ویژه آنها که دچار طرد از خانواده شده‌اند، نه تنها امیدی به بهبودی خود ندارند بلکه به دلیل ناامیدی تنها به تامین مواد خود فکر می‌کنند و در نتیجه ممکن است به انواع بیماری‌ها مانند ایدز و هپاتیت مبتلا شوند.

درمان یکی از پرچالش‌ترین حوزه‌های مغفولی در زنان مصرف کننده مواد در همه دنیا و ایران است. دسترسی بیشتر مردان به مراکز درمانی، اساس مردانه بود سیاستگذاری‌ها، عدم توجه کافی به موضوع جنسیت در برنامه‌ریزی، عدم پذیرش اجتماعی زنان مصرف کننده مواد و زدن انگ اجتماعی از مهمترین موضوعاتی است که حوزه درمان اعتیاد زنان را با مشکلات بسیاری مواجه کرده است. وسوسه مصرف مواد از مهمترین چالش‌هایی است که درمان اعتیاد زنان را به دلیل کمبود خدمات روان‌پزشکی و پزشکی به حاشیه رانده است. زنان برای حمایت روانی و بهبودی از اعتیاد نیاز به پزشک، روان‌پزشک، مشاور و مددکار اجتماعی دارند که در بسیاری از مراکز ترک دسترسی به این امکانات محدود است.

به طور کلی امکانات درمانی برای زنان نسبت به مردان بسیار کمتر است؛ از ۱۲۰۰ مرکز درمان اعتیاد در ایران، تنها ۶۸ مرکز ویژه زنان وجود دارد؛ همچنین ۳ مرکز از ۳۳ مرکز اجتماع درمان‌مدار، ۳۰ شلتر از ۱۰۸ شلتر و ۱۶ مرکز (DIC) از ۱۴۰ مرکز  و سه مرکز توانمندسازی و یک مرکز جامع درمان اعتیاد ویژه بانوان به زنان اختصاص دارد. تنها مقایسه این خدمات درمانی در زنان و مردان نشان از شکاف بالای جنسیتی حوزه درمان اعتیاد در کشور دارد. در مراکز درمانی کمبود نیروی انسانی، نبود مراکز نگه‌داری کودکان مانند مهدکودک برای زنان مادر در حال ترک و زنان باردار، کمبود نیروی انسانی باتجربه و متخصص در حوزه اعتیاد و نیروی خدماتی، نبود منابع مالی کافی و کمبود امکانات مانند نیروی‌های متخصص و امکانات سخت‌افزاری از مشکلات جدی مراکز درمانی اعتیاد برای زنان به شمار می‌روند.

در آسیب‌شناسی دلایل اعتیاد در میان زنان و مردان با تفاوت‌های مهمی روبرو می‌شویم که شناخت این تفاوت‌ها به ویژه در سیاستگذاری بسیار مهم است: زنان معتاد مشکلات بیشتری را در خانواده خود تجربه می‌کنند، آنها الگوی پدر و مادری کافی ندارند و یا درگیری جدی به پدر و یا مادر معتاد داشته‌اند و مسایل اجتماعی نقش بسیار مهمی در شروع و افزایش اعتیاد آنها دارد؛ چرا که بیشتر زنان معتاد با یک مرد تجربه اعتیاد را شروع کرده‌اند و مصرف مواد در آنها با استرس و اضطراب ارتباط بسیار وثیقی دارد.  بررسی‌ها نشان می‌دهند، زنان بیشتر از مردان قربانی خشونت و سوء استفاده جنسی قرار می‌گیرند؛ همچنین فقر، وجود سابقه اعتیاد در افراد مهم خانواده و خشونت خانگی از آسیب‌های اجتماعی همراه به ویژه در زنان حامله مصرف کننده مواد است. انگ اجتماعی برای زنان معتاد بسیار سنگین‌تر نسبت به مردان است و مسئولیت بیشتر زنان برای مراقبت از فرزندان دلیل اصلی مراجعه کمتر زنان به درمان عنوان می‌شود.

حاملگی  و نبود خدمات خاص برای زنان معتاد باردار، ترس از دست دادن حق حضانت فرزند پس از به دنیا آمدن، ترس از تحت تعقیب قرار گرفتن، عدم ارائه همزمان خدمات با مادران معتاد برای نگهداری فرزندانشان، مشکلات اقتصادی و بیکاری، سوء استفاده جنسی و فیزیکی در زنان و مطلوب نبودن برنامه‌های مختلط درمان اعتیاد برای زنان، نبود حمایت خانوادگی و حمایت همسران برای درمان از جمله عوامل مهم مراجعه نکردن زنان برای درمان بیان شده است. بنابراین به دلیل نیازهای متفاوت زنان و مردان، نیاز به رویکردهای درمانی متفاوت با در نظر گرفتن تفاوت‌های جنسیتی امری ضروری است.

همچنین ببینید

«پول سیاه» شتاب دهنده جرائم سازمان یافته در جهان

همزمان با پیشرفت تکنولوژی، فناوری‌های جدید و ظهور آخرین روش‌های دور زدن قانون در واحدهای …