فراز و نشیب اعتیاد زنان در سه دهه اخیر نشان میدهد، نسل اول زنان مصرف کننده مواد مخدر به واسطه باور غلط تسکین بخشی و خاصیت درمانی برخی مواد، نسل دوم زنان مصرف کننده بیشتر به واسطه همراهان خود از جمله همسران، شرکای جنسی و پدران و نسل سوم زنان مصرف کننده مواد همزمان با گسترش حضور زنان در محیطهای عمومی و اجتماعی پدیدار شدهاند. در واقع شکل و الگوی مصرف مواد در این سه نسل تابعی از شرایط اجتماعی، فرهنگی واقتصادی زنان بوده است.
حتی وضعیت اعتیاد زنان در دو دهه اخیر با معرفی برخی مواد تحت عنوان موادی که خاصیت اعتیادآوری ندارد موجب تشدید و گسترش گرایش بسیاری از زنان و دختران جوان به مصرف انواعی از مواد شده است. بنابراین میتوان اذعان کرد الگوهای رایج اعتیاد میان زنان در حال دگرگونی است و نمودهای جدیدی از آن در حال بروز و ظهور است. افزایش گرایش اقشاری از دختران و زنان جوان به مصرف مواد و تبلیغ و معرفی برخی مواد در اماکن زنانه مانند آرایشگاهها و دورهمیهای زنانه از جمله این نمودهای جدید به شمار میرود. بیشتر تحقیقات جدید نشان از آن دارد که شروع مصرف مواد امروزه میان زنان بر خلاف نسل اول و دوم زنان مصرف کننده مواد در محیطهای بیرون از خانه مانند آرایشگاهها، باشگاهها، استخر و جمعهای زنان است.
از سوی دیگر سودجویان و فروشندگان مواد با شناسایی این محیطهای زنانه با معرفی موادی با تحت عناوین غیراعتیادآور، بیضرر، کاهش دهنده سریع وزن باعث ترغیب زنان به مصرف موادی میشوند که از خاصیت شدیداً اعتیادآوری آنها اطلاعی ندارند و درست زمانی که دچار گرفتاری جسمی و روانی به مصرف مواد شدهاند به عمق ماجرا پی میبرند. همچنین برخی از مطالعات حاکی از افزایش شیوع مصرف داروهای روانگردان بدون تجویز پزشک میان زنان نیر است. بر اساس گزارشها مصرف خودسرانه داروهای آرامبخش میان زنان ایرانی بسیار شایع است؛ هرچند در مراحل ابتدایی مصرف، اثرات زودگذری مانند کاهش وزن و شفافیت پوست و افزایش نشاط و امید در افراد با مصرف این داروها ایجاد میشود اما در موارد بسیاری ثابت شده که در چنین ترکیباتی مقادیری از مواد محرک استفاده شده است. استمرار مصرف چنین موادی در مراحل اولیه زمینه آشنایی و آمادگی بیولوژیکی افراد با مواد اعتیادآور و در مراحل بعدی موجب افزایش گرایش و وابستگی افراد به مصرف مواد میشود.
نوگرایی و دگرگونی نقشی و محیطی در جامعه ایران تاثیرات خود را در شیوه زندگی جوانان و به ویژه زنان بر جای گذاشته است. امروزه بدن زنان بخش عظیمی از اشتغالات زندگی آنها را تشکیل میدهد و آنها همواره با تصاویری زیبا از زنانگی خود مواجه هستند که مدام خود را در معرض آن میبینند. این تصاویر زیبا که همواره با زنان فاصله دارند و این فاصله را با واقعیت جسم زنان حفظ میکنند برای آنان در حکم الگوهای زیبایی و زنانگی است که در تلاشند به این الگوها برسند. به ویژه زنانی که خواهان اعمال قدرت یا تاثیر بر دیگران هستند بیشتر از مردان و حتی سایر زنان به مدیریت بدن خود اهمیت میدهند.
مدیریت بدن امروزه اصطلاحی جاافتاده است که به انواع دستکاریها و مداخلات انسانی بر بدن اطلاق میشود که بر اساس آن یا هویت واقعی خود برای دیگران تعریف مینمایند یا از طریق آن هویت دلخواه و نه واقعی خود را به نمایش در میآورند. از آنجایی که این مداخلات بر اساس نوعی تصورات بدنی افراد از خود حاصل میشود از این رو مهمترین محرک چنین امری تصور بدنی منفی و مبتنی بر نارضایتی است. همین احساس نارضایتی آنها را به اشکال مختلف مدیریت بدن از قبیل آرایش، تناسب اندام، جراحیهای زیبایی و انواع دیگر برنامههای مدیریت بدن سوق میدهد.
این پدیده منجر به نوعی احساس ناکارآمدی و فرودستی دائمی در زنان میشود که آنها را وا میدارد تا با نزدیکتر کردن هر چه بیشتر خود به الگوهای زیبایی زنانه در کنار فقدان و عدم دسترسی آنها به سایر منابع قدرت و تشخیص و اعتماد به نفس به نوعی درصدد جبران بخشی از این احساس ناخوشایند تلاش کنند.
اشاره به سرمایه جنسی و بسط آن به محیطهای زنانه نظیر دورهمیها استخر، باشگاهها و سالنهای ورزشی به دلیل نوع حضور و گفتمان غالب زنان شرکت کننده در این مجامع که موجبات تسهیل امکان مقایسه آشکارتر بدن افراد با یکدیگر را فراهم میکند، اشتیاق زنان به مصرف این نوع مواد را بیشتر میکند. به نظر میرسد شکلگیری نگرش جدیدی از زنانگی در این محیطها سبب گرایش افراطی گروه قابل توجهی از زنان به این باشگاهها و سالنها شده است. به نظر میرسد تغییرات اجتماعی، اقتصادی، رشد فناوری و مانند آن با ایجاد تحرک، تغییر سبک زندگی و تغییر روند فعالیتهای معمول افراد در زندگی، نابسامانی اجتماعی ایجاد میکند. این نابسامانی با ایجاد فرصت و موقعیت، ایجاد جذابیت در رفتار نابهنجار، از بین بردن و کاهش موانع اجتماعی و فرهنگی و در نهایت ایجاد وسوسه و انگیزه کافی در عامل، شرایط نابهنجاری و انحراف را برای وی فراهم میکند. نتایج پژوهشها در حوزه اعتیاد زنان نشان میدهد، زنان مراجعه کننده به سالنهای ورزشی و زیبایی عمدتاً به دلیلی نظیر غلبه بر هنجارهای مردانه، اضطرابهای اجتماعی، دیدگاه ظاهرگرایانه، تاثیرپذیری از رسانهها و فقدان پایگاه اجتماعی مناسب در جامعه به مصرف مواد گرایش پیدا میکنند.
بازنشر این مطلب صرفاً با ذکر منبع «کادراس» بلامانع است