امروزه حضور گسترده زنان در نقشهای اجتماعی و اقتصادی جدید، آنها را در مقابل مخاطرات جدی مانند اعتیاد قرار داده است. رشد آمار اعتیاد زنان در سالهای اخیر همراه با بروز پدیدهای به نام زنانه شدن اعتیاد، در این بسترهای جدید اجتماعی و اقتصادی رقم خورده است. گزارشهای اخیر بیانگر افزایش تعداد زنان معتاد و رشد مرگ و میر آنان در اثر سوء مصرف مواد است. چند الگوی مشخص در خصوص اعتیاد زنان مانند کاهش سن اعتیاد، شروع خطرناک مصرف مواد، کاهش شکاف جنسیتی و تغییر الگوی مصرف از مواد سنتی به مواد محرک و روانگردان برجسته شده است.
بررسی سیر تاریخی اعتیاد زنان در سه دهه اخیر نشان میدهد، نسل اول زنان مصرف کننده مواد مخدر به واسطه باور غلط تسکین بخشی و خاصیت درمانی برخی مواد مخدر، نسل دوم، بیشتر به واسطه همراهان خود مانند همسران، شرکای جنسی و پدران و نسل سوم زنان مصرف کننده مواد همزمان با گسترش حضور زنان در فضای عمومی مانند آرایشگاهها، سالنهای ورزشی و مهمانیهای دوستانه پدیدار شدهاند. این روند با معرفی برخی مواد تحت عنوان مواد زنانه که خاصیت اعتیادآوری ندارد موجب گسترش گرایش بسیاری از زنان به مصرف انواع مواد شده است. از این رو میتوان گفت الگوهای رایج اعتیاد زنان در حال دگرگونی است. به این معنا که افزایش گرایش زنان به مصرف برخی از مواد وابسته به حضور آنها در بعضی از محیطها مانند آرایشگاهها، باشگاهها، استخر و جمعهای زنانه است؛ حضور بیشتر زنان در این مکانهای اجتماعی و عمومی موجب شده تا مافیای مواد با معرفی مواد در این محیطها و تبلیغ مبنی بر اعتیادآور نبودن و کاهش دهنده وزن باعث ترغیب بیشتر زنان به مصرف مواد شوند؛ در نتیجه برخی از زنان که با مشکلات روحی و روانی مهمی روبرو هستند، مصرف خودسرانه برخی از مواد تسکیندهنده و آرام بخش از دلایل اصلی گرایش آنان به اعتیاد به شمار میرود.
بر اساس گزارش دفتر مقابله با جرم و مواد سازمان ملل متحد، نسبت زنان در جمعیت مصرفکننده مواد از ۱۰ درصد در کشورهای آسیایی تا ۴۰ درصد در کشورهای اروپایی تخمین زده شده است. بیشترین اطلاعات درباره آمار زنان معتاد در ایران مربوط به گزارشهای آماری سازمان بهزیستی در سالهای اخیر است که اطلاعات تمامی مراجعهکنندگان به مراکز درمانی سراسر کشور را شامل میشود که در این گزارشها زنان ۶ درصد مراجعهکنندگان را تشکیل میدهند. با توجه به اینکه مراکز درمانی مهمترین مکان دسترسی به معتادان هستند و بیشترین میزان اطلاعات مربوط به معتادان در این مراکز است اما شیوع اعتیاد در زنان کمتر از میزان واقعی تخمین زده میشود و نادیده گرفتن و توجه اندک به بحث اعتیاد زنان در آیندهای نه چندان دور عواقب ناگواری را بر جامعه تحمیل میکند.
بر اساس اطلاعات موجود، مصرف انواع مواد در زنان، مشکلات و پیامدهای خاصی را به دنبال دارد که برخی از آنها برای هر دو جنس مشترک و برخی اختصاص به زنان دارد. تقریباً اختلال در تمام حوزه های زندگی به عنوان یک نتیجه همبسته از مصرف مواد و مشکلات روانی، اجتماعی و اقتصدی ذکر می شود. همچنین کیفیت زندگی یکی از شاخص های مهم سلامت روان است که در زنان مبتلاء به اعتیاد حکایت از ناکافی بودن این شاخص دارد. از این رو فرزندان زنان معتاد و به طور کلی خانواده معتاد در معرض خطر بدرفتاری و توسعه مشکلات هنجاری و روانی مربوط به اعتیاد والدین خود قرار دارند.
امروزه نقش مهم زنان در خانواده و جامعه روشن است، خانواده به عنوان اولین نهاد جامعهپذیری که فرد در آن متولد و رشد مییابد نقش مهمی در امر آموزش و پرورش فرد دارد. اثرات بلند مدت سوءمصرف مواد در زنان برای خانواده و جامعه بسیاری از محققان را بر آن داشت تا به دنبال بررسی علل گرایش زنان به سوء مصرف مواد باشد. در این میان عوامل خطر مانند مشکلات مرتبط با اضافه وزن، گرایش جنسی، سابقه سوء مصرف، خشونت شریک زندگی و اختلال شناختی باعث شده تا نقش خانواده به عنوان عامل مهمی در توسعه و پیشگیری شرایط اعتیادساز برجسته شود.
گزارش دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۸ با استفاده از رویکرد برابری جنسیتی، حوزه اعتیاد و مواد مخدر زنان را به طور ویژه مورد بررسی قرار داده است. نکته بسیار مهم این است که زنان به عنوان قربانیان اعتیاد به مواد مخدر و حتی قاچاق مواد مخدر شناخته می شوند. این امر هم به دلایل فیزیولوژیکی و هم بنا بر محدودیت های اقتصادی و اجتماعی است. باید تاکید کرد که حوزه اعتیاد زنان نیازمند سیاستگذاری هایی بر اساس اهمیت مسائل سنی و جنسی مربوط به حوزه مواد مخدر در زنان است. با کاهش سن اعتیاد در زنان و افزایش آمار مصرف کنندگان ، موضوع ارائه خدمات درمانی و مراقبتی خاص زنان و برنامه های کاهش آسیب و پیشگیری بیش از همیشه ضرورت دارد.